چهارده سفرنامه (و خاطرهنوشتۀ ژاپنیهای دیدارکننده از ایران در سالهای 1321 تا 1391 خورشیدی)
درباره نویسنده کاواساکی کی ایچی:
کاواساکی کی ایچی در سال ۱۹۳۵ رشته زبان و ادبیات آلمانی دانشکده ادبیات دانشگاه سلطنتی (دانشگاه توکیو کنونی) را گذراند و در سال ۱۹۳۶ برای آموختن فارسی (به احتمال، به عنوان کارآموز وزارت خارجه ژاپن) به ایران آمد. در سال ۱۹۴۲ که ایران به فشار متفقین جنگ بخصوص انگلیس و شوروی که قوای آنها ایران را به اشغال درآورده بودند با ژاپن قطع رابطه کرد، و اعضای سفارت ژاپن در تهران میبایست به میهنشان برگردند، او هم جزء ۱۰ نفری بود که با ایچی کاوا، وزیر مختار ژاپن همراه شد و از طريق دریای خزر و قلمرو آسیائی شوروی و خط آهن سیبری به ژاپن بازگشت.
برابر آنچه که در تارنمای Senji Nichi-ou Odanki آمده است، گویا کاواساکی کوتاه زمانی پس از رسیدن به ژاپن با شیچیدا، وزیر مختار ژاپن در افغانستان همراه شد و دیگر بار با همان قطار راه آهن و از مسیر سیبری روانه غرب آسیا شد و در ماه اکتبر همان سال (۱۹۴۲) به کابل رسید.
کاواساکی پس از پایان گرفتن جنگ جهانی دوم و با همکاری اوگاوا رؤساگو که پیش از او برای فارسی آموختن به ایران آمده بود و رباعیات خیام را به ژاپنی در آورده است کتاب شمعدان زرین (به ژاپنی: کین – نو شوگودائی) را منتشر کرد، و سپس در سال ۱۹۷۷ کتاب پارسی دری (افغانستانی) برای مسافران تأليف او از سوی انجمن دوستی ژاپن و افغانستان انتشار یافت. متنی که در پی میآید ترجمه فصل یکم سفرنامه او ( ایران، نشر روزنامه آساهی، توکیو، ۱۹۴۲) است. فصلهای دوم تا پنجم این کتاب (بترتیب: تاریخ، تولید و تجارت خارجی، ایرانیان و فرهنگ آنها، و جنگ و ایران) مطلب تازهای ندارد و ترجمه نشد.
قسمتی از کتاب چهارده سفرنامه:
ایشی یاما پس از چند دهه فعالیت خبرنگاری در گوشه و کنار جهان، ویراسته شماری از گزارشهای خود را در کتابی گرد آورد که در سال ۱۹۵۵ و با عنوانهای ایرو-نو-گونی، آئوی کایکیو (سرزمین خاکستری؛ دریای آبی) از سوی بنگاه مطبوعاتی آساهی در توکیو منتشر شد. در بخشهایی از این کتاب شرح سه دیدار او از ایران آمده، که نخستین آن برای حضور در مراسم عروسی ولیعهد رضاشاه در سال ۱۳۱۸ (۱۹۳۹م.)، دومی برای گزارش کردن وقایع شهریور ۱۳۲۰ (أوت – سپتامبر ۱۹۴۱)، و سومی برای تهیه خبر از اوضاع ایران پس از ۲۸ مرداد و جریان محاکمه مصدق در دادگاه نظامی (پائیز ۱۹۵۳/۱۳۳۲ م) بوده است.
سفرنامه نخست ایشی یاما برای وصف حال و هوای ایران و وضع دربار و منش و رفتار رضاشاه در سالهای آخر سلطنت او روایتی تازه به دست میدهد. سفرنامه دوم وی از اهمیتی خاص برخوردار است زیرا که او یک روز پیش از حمله متفقین در ۳ شهریور ۱۳۲۰ به تهران رسیده و شاهد این رویداد بوده و جزئیاتی از آشفتگی آن روزها یاد کرده که در منابع فراوان دیگر نیامده است.
نوشته است که رضاشاه غروب روز پنجم تهاجم قوای بیگانه به اصفهان گریخت، اما چون انتقادها و سرزنشهای مخالفان او – که اکنون زبان باز کرده بودند به بالا گرفت پس از سه روز به تهران برگشت و خود را اینجا و آنجا نشان داد. نیز، از اختلاف نظر و سیاست انگلیس و شوروی در کار ایران یاد کرده است. ایشی ياما از قول وزیر مختار آلمان در تهران نوشته که هیتلر از این که رضاشاه هیچ دفاع و مقاومتی در برابر قوای مهاجم بیگانه نشان نداده سخت برآشفته و گفته که تصور نمیکرده است که او اینهمه بی دل و جرأت باشد. شرح ایشی یاما از مراسم تحليف شاه تازه پهلوی دوم در مجلس، که آن را غم انگیز خوانده، و نیز سردی استقبال مردم از او در بیرون عمارت بهارستان توجه برانگیز است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.