ولتر عاشق
درباره نویسنده نانسی میتفورد:
نانسی میتفورد (Nancy Mitford) نویسنده کتاب ولتر عاشق، با نام کامل نانسی فریمن میتفورد (Nancy Freeman-Mitford)، متولد 1904 و درگذشته به سال 1973، رماننویس، زندگینامهنویس، روزنامهنگار، جُستارنویس، مقالهنویس، مترجم و ویراستار انگلیسی است. میتفورد نویسندهای در سبک کمدیرمانتیک و زندگینامهنویسی قهار بود. او در خانوادهای مرفه و اشرافی متولد شد. پدربزرگ پدریاش از دیپلماتهای بانفوذ انگلستان و پدربزرگ مادریاش نویسنده و روزنامهنگار و از بنیانگذاران نشریۀ معروف «ونیتی فر» بود. میتفورد اولین رمانش را در سال 1931 منتشر کرد. او برای روزنامهها هم داستان مینوشت. موضوع بیشتر داستانهای میتفورد زندگی اعیان و اشراف انگلستان و فرانسه بود.
او اما شهرت خود را در داستاننویسی مدیون رمان «در جستجوی عشق» است. این رمان، که در سال 1945 به چاپ رسید، با استقبال چشمگیری روبهرو شد و نه تنها پرفروشترین کتاب سال انگلستان شد بلکه شهرتی جهانی را هم برای میتفورد رقم زد. نام رمان «در جستجوی عشق» در بسیاری از سایتهای نظرسنجی ادبی در فهرست صد رمان برتر جهان قرار دارد.
میتفورد از سال 1950 ستونی ثابت در روزنامۀ «ساندی تایمز» داشت. از دیگر دلایل شهرت او چیرهدستیاش در زندگینامهنویسی است. او بهجز کتاب «ولتر عاشق»، سه کتاب مهم دیگر در ژانر زندگینامه دارد که عبارتند از: «زندگینامۀ مادام دوپمپادور»، «پادشاه خورشید» و «زندگینامۀ فردریک کبیر». میتفورد خود از میان این کتابها کتاب «ولتر عاشق» را بهترین کتاب خود میداند. او با کتاب «ولتر عاشق» نه فقط از طرف خوانندگان عادی بلکه از طرف منتقدان نیز با استقبال خوبی روبهرو شد.
میتفورد به تاریخ و فرهنگ فرانسه علاقهای وافر داشت و این از آثارش نیز بهخوبی پیداست. کتاب «پادشاه خورشید» او، که شرح زندگی لوئی پانزدهم است، چنان خوش درخشید که مارشال دوگل به اعضای کابینهاش توصیه کرد آن را بخوانند. میتفورد بعد از توفیقی که بابت این کتاب به دست آورد به فرانسه رفت و ساکن آنجا شد. در سال 1972 دولت فرانسه نشان افتخار لژیون دو نور را به پاس سالها فعالیت ادبی به او اهدا کرد. نانسی میتفورد در سال 1973 بر اثر سرطان خون درگذشت.
درباره کتاب ولتر عاشق:
کتاب ولتر عاشق، تنها یک داستان عاشقانه نیست. مهمترین ویژگی اثر که ولتر عاشق را از رمانهای عاشقانه متمایز میسازد، واقعی بودن رخدادهای آن است. خواننده در خلال سطرهای کتاب به تصویری از فرانسۀ قرن هجدهم دست مییابد که همین موضوع آن را از لحاظ تاریخی هم حائز اهمیت میکند. اما امیلی دوشاتل که ولتر اینهمه شیفته و عاشق او شد، چگونه زنی بود و در چه محیط و خانوادهای رشد کرده بود و قبل از آشنایی با ولتر چه زندگیها و عشقهایی را از سر گذرانده بود؟ این موضوعیست که در فصل اول کتاب به آن پرداخته میشود. در فصل دوم، ولتر معرفی میشود و در ادامۀ کتاب شرح دلدادگی و رابطۀ ولتر و امیلی در متن دورانی که آنها با هم آشنا شدند میآید و به وجوهی دیگر از زندگی ولتر، از جمله زندگی ادبی و فلسفی او، نیز پرداخته میشود. کتاب «ولتر جوان» روایتی گزارشگونه و شیرین و قصهوار دارد و خواننده را بهراحتی با خود همراه میکند.
قسمتی از کتاب ولتر عاشق:
با مرگ بارونه مارتل، تنها حسرت ولتر خانهای بود که شانس اقامت در آن را از دست میداد و همچنین ۴۰ هزار لیوری که هر ماه صاحبخانه برایش هزینه میکرد و دیگر خبری از آن نبود. بارونه فرزندی نداشت و حال سؤال اینجا بود که چه کسی وارث ثروت هنگفت او خواهد بود؟ کدام فرد خوش اقبالی قرار بود صاحب آن عمارت مجلل باشد؟ ولتر اسباب و اثاثیهاش را جمع کرد و به خانهای کوچک در همان حوالی نقل مکان نمود. چند روز بعد، در یک غروب تابستانی، ملاقاتی ناگهانی او را غافلگیر ساخت.
بانو دوشاتل که دو زن دیگر همراهیاش میکردند، به دیدار ولتر آمد. میزبان خجل بود که در منزل جدید و محقرش امکانات پذیرایی مناسب ندارد و مهمانان را به هتلی در همسایگی دعوت کرد. فردای آن روز ولتر در نامهای به مادام دوشاتل شور و شعف خود را از این ملاقات ابراز نمود. نامهای که حاکی از اولین نشانههای علاقه او بود، علاقهای که البته یک طرفه به نظر نمیرسید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.