هنر برند شدن (راهنمای ساخت و دستیابی به برند شخصی در عصر دیجیتال)
درباره نویسنده مارک شفر:
مارک شفر (Mark Schaefer) نویسنده کتاب هنر برند شدن، با نام کامل مارک دبلیو شفر (Mark W. Schaefer) (متولد 7 ژوئن 1960 ، پیتسبورگ، پنسیلوانیا، ایالات متحده) سخنران، نویسنده و مربی کالج مورد تحسین بین المللی است. از دیگر کتابهای وی میتوان به “کد مطلب”، “بازگشت تأثیر” و “تائو توییتر” پرفروشترین کتاب در توییتر در جهان اشاره کرد.
درباره کتاب هنر برند شدن:
برند بودن به داشتن بیشترین دنبال کننده در صفحات مجازی و یا انداختن عکسی دلبرانه ربطی ندارد، بلکه به میزانِ مقبولیت شما بر می گردد. برای برند شدن باید پیام شما در میان دنبال کنندههایتان مقبولیت داشته باشد و از سوی آنان پذیرفته شود. این موضوع هیچ ربطی به تبلیغات زیاد و استفاده از ترفندهای بهینهسازی جستجو (SEO) ندارد. راه میانبری برای برند شدن وجود ندارد. برند شدن مزیتی است که باید به آن دست پیدا کنید. برند شما ربطی به خود شما ندارد، بلکه به تلقی و تجربه دیگران از شما مربوط میشود.
در این کتاب بر این مفهوم تاکید میشود که تنها تصویر شما کافی نیست. علاقه و اشتیاق هم کافی نیست. برای برند شدن به یک علاقه پایدار (جایگاه) و مخاطبی که شما را بپذیرد (فضا) احتیاج دارید.
قسمتی از کتاب هنر برند شدن:
تنها کاری را که میخواهید تا آخر عمر انجام دهید، برای خود مشخص کنید. باید تمام گزینههای دیگر را دور بریزید و فقط یکی را انتخاب کنید. نه نگران مخاطب باشید و نه دغدغە پول داشته باشید. صبح که از خواب بلند میشوید، به خودتان در آینه نگاه کنید و از خود بپرسید: «امروز و روزهای بعد چه کاری میخواهم انجام دهم؟» اکنون همان کار را انجام دهید و آن را شغل همیشگی خود انتخاب کنید.
کشف یک علاقە صرف و حتی یک موقعیت بکر، موجب دستیابی به موفقیت نمیشود؛ بلکه با یافتن فصل مشترک سحرآمیز جایگاه و فضاست که میتوانید به فردی برند و موفق تبدیل شوید. در اینجا میخواهم دوباره دربارە این دو مفهوم توضیح دهم:
جایگاه: علاقهای پایدار و چیزی که میخواهید در آن برند شوید.
فضا: موقعیتی بکر و به اندازە کافی بزرگ و اشباع نشده، با مخاطبان کافی که برای کارتان اهمیت قائل شوند.
علاقە پایدار چیزی است که شما عاشق آن هستید و میخواهید سالها از آن لذت ببرید. همچنین زمینهای است که میخواهید در آن برند شوید و به کمک آن میتوانید به اهداف بلندمدت زندگیتان برسید. بگذارید با یک مثال، تفاوت اشتیاق و علاقە پایدار را نشان دهم.
اگر صبح از خواب بیدار شوم، در آینه نگاه کنم و از خودم بپرسم دوست دارم چه کاری را بیشتر از هر کار دیگر انجام دهم، جوابم این است: سوار قایقم شوم و در وسط دریاچهای زلال و آبی کتابی بخوانم. احتمالا وبلاگی میساختم و در آن دربارە کتابهایی که در قایق میخواندم، مطلب مینوشتم. شاید هم پادکستی راه می انداختم و دربارە کتابهایی که دیگران در قایقشان میخوانند، اظهارنظر می کردم، پادکستی به نام قایقها و کتابها! میتوانستم هر روز عکسی از خودم در قایق در حالی که آفتاب سوخته شدهام، بیندازم و در اینستاگرام منتشر کنم. اما این را نمیتوان علاقە پایدار نامید؛ زیرا بالاخره از این کار خسته و دل زده میشوم. این صرفا یک اشتیاق است و نمیتواند هر روز و ماهها و سالها ادامه پیدا کند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.