نوظهور مجموعه نشان شده جلد ششم
درباره نویسنده بیانکا اسکاردونی:
بیانکا اسکاردونی (Bianca Scardoni) نویسنده کتاب نوظهور، نویسندهی داستانهای ماوراء الطبیعه است که به همراه خانواده در ساحل شرقی کانادا ساکن است. وقتی که نمینویسد، وقت خود را صرف خواندن، تماشای نمایشهای خون آشامها، خوردن غذاهای به درد نخور و تا دیروقت بیدار ماندن میکند.
درباره کتاب نوظهور:
نشانشده مجموعه دنبالهدار مسحور کننده فانتزي بزرگسال ميباشد. و جذابيت مجموعه را از نظر خوانندگان آن که چرا جذاب و اعتيادآور است را جويا ميشويم.
نيکول .آ. واتسون: «کشمکش بسيار گرم و شگفتانگيز و ترکيب مسحور کنندهاي دارد.»
آنجلا: «با خواندن اين مجموعه شما بخشي از دنياي آنها خواهيد شد و به حدي شيفته ميشويد که انگار يکي از شخصيتهاي اين رمان شگفتانگيز هستيد!»
نوظهور ششمین جلد از مجموعهی نشان شده است که طرفدارهای زیادی منتظرش هستند. عاشقانهی ماجراجویانه و هیجانانگیز فوقالعادهایست که پستی و بلندیهایش حیرتزدهتان میکند. مجبورتان میکند تا آخرین صفحات به حدس زدن ادامه بدهید. باب سلیقهی چه کسانیست؟ طرفداران مجموعههای خاطرات خون آشام، گرگ و میش و فرشتهی سقوط کرده عاشقش میشوند.
قسمتی از کتاب نوظهور:
هنگامی که به دو سوار پیش رویم چشم دوخته بودم، سکوتی وهمانگیز در انبار خالی و قدیمی حاکم شد. وحشت با سرعت ناگواری توی رگهایم به جریان افتاد و باعث شد سرگیجه بگیرم. دلشوره و پیش بینی جنگ قریب الوقوع بارها و بارها از دلم گذشت.
چطور متوجه نشده بودیم که چنین اتفاقی دارد میافتد؟ چطور ممکن بود تا این حد همه چیز را اشتباه برداشت کرده باشیم؟
هنگامی که باران به شدت به ساختمان و سقف درب و داغانش بارید و انبار را زیر ضرباتش به لرزه انداخت، تریس دستم را محکم تر گرفت. شاید هم این خودم بودم که داشتم میلرزیدم؟ حقیقتش تشخیص نمیدادم. دیگر اطمینان داشتن از چیزی خیلی سخت بود.
تنها چیزی که با اطمینان میدانستم، این بود که به کل این ماجرا گند زده بودیم. آن هم یک گند درست و حسابی.
سوارها هرگز برای نابود کردن ما به این جا نیامده بودند. این جا بودند تا اجازه ندهند فرزند لوسیفر روشنایی روز را ببیند. به خاطر همین بود که در نهایت راهمان با هم تلاقی کرده بود و من هم یکی از سوارها را کشته و مانع فعال شدن قدرت چهار سوار شده بودم… یعنی تنها شانسی را که برای…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.