عصر سکولار
درباره نویسنده چارلز تیلور:
چارلز تیلور (Charles Taylor) نویسنده کتاب عصر سکولار، (متولد ۵ نوامبر ۱۹۳۱ میلادی) فیلسوف سیاسی، اجتماعی و تاریخی، اهل مونترآل کانادا است. وی از جمله شارحین هگل و منتقد مدرنیته است و برخی او را در جرگهٔ اجتماعگرایان قرار دادهاند. رورتی او را در میان مهمترین دوجین فیلسوفانی که اکنون مینویسند میدانست.
تیلور استاد فلسفه دانشگاه مکگیل کانادا است و در سالهای ۱۹۷۵ و ۱۹۸۹ کتابهای «هگل» و «منابع خودشناسی» را نوشتهاست. او کاتولیک است و اعتقاد دارد بدون وجود خدا زندگی معنایی ندارد. وی در سال ۲۰۰۷ برندهٔ جایزهٔ ۱٫۵ میلیون دلاری تمپلتون برای تحقیق و پیرامون واقعیتهای معنوی و تقریب میان ادیان و در سال ۲۰۰۸ برندهٔ جایزهٔ سالانهٔ بنیاد کیوتو برای تلاش در زمینهٔ فلسفه و هنر شد. یکی از مهمترین آثار وی کتاب عصری سکولار است که برنده جوایز متعدد بخصوص نهادهای کلیسایی در غرب شد.
درباره کتاب عصر سکولار:
چارلز تیلور در کتاب «عصر سکولار»، ضمن روایت تاریخ پیدایش سکولاریسم در غرب، سه نوع سکولاریسم در جوامع غربی را شرح میدهد که یکی از آنها مبتنی بر جدایی دین از سیاست اما پابرجا ماندن باورهای دینی در جامعه، دیگری مبتنی بر کمرنگشدن باورهای دینی در جامعه و سومی مبتنی بر حضور ایمان در جامعه، بهعنوان یک امکان انسانی در میان امکانهای دیگر و در کنار آن امکانها است.
تمرکز اصلی تیلور در کتاب «عصر سکولار» بر نوع سوم سکولاریسم در جوامع غربی است؛ یعنی ایمان بهعنوان گزینهای در میان دیگر گزینهها. ایمان و بیایمانی و معنویت و اخلاق موضوعات محوری کتاب «عصر سکولار» هستند. تیلور در این کتاب سِیر حرکت ایمان از سادگی به پیچیدگی را در جریان سکولاریزهشدن جوامع غرب و ظهور اومانیسم و مدرنیسم ترسیم میکند و نشان میدهد که چطور تلقی از تجربۀ معنوی در غرب مدرن و سکولار، از تلقیهای سادهای که پیشتر از این امر وجود داشت به تلقیهای پیچیده و متنوع دگرگون شد و مفهوم ایمان در عصر سکولار چه تفاوتی با این مفهوم در غرب پیشامدرن پیدا کرد.
تیلور در کتاب «عصر سکولار» هم منتقد جدی بنیادگرایی دینی است و هم منتقد جدی الحاد و بیایمانی افراطی. او، چنانکه از متن کتاب برمیآید، ایمان و اخلاق و امر معنوی را میپذیرد اما معتقد است که در عصر سکولار نمیتوان تنها از یک رویکرد به امر معنوی و اخلاق و ایمان سخن گفت و رویکردهای دیگر را حذف کرد. البته تیلور، چنانکه خود در مقدمۀ کتاب «عصر سکولار» تأکید میکند، در این کتاب سکولاریسم را تنها در متن تاریخ غرب یا جهان آتلانتیک شمالی مورد بررسی قرار میدهد و مفهوم ایمان را با تمرکز بر تمدنی بررسی میکند که ریشه در مسیحیت لاتین دارد.
کتاب «عصر سکولار» از مقدمه، پنج بخش و یک پیگفتار تشکیل شده است. بخشهای پنجگانۀ کتاب «عصر سکولار» عبارتند از: «تأثیر اصلاحات»، «نقطۀ عطف»، «تأثیر نواختر»، «روایتهای سکولار شدن» و «شرایط ایمان».
قسمتی از کتاب عصر سکولار:
یکی از طرق ممکن برای طرح این سؤال، این است: چرا در سال ۱۵۰۰ تقریبا غیرممکن بوده است که جامعه غربی ما به خدا ایمان نداشته باشد، درصورتی که در سال ۲۰۰۰ بسیاری از ما نه تنها این را آسان، بلکه ناگزیر مییابیم؟ بخشی از جواب، بدون شک این است که در آن دوران همگان ایمان داشتند؛ بنابراین گزینههای دیگر به نظر بیگانه میرسید؛ اما این پاسخ فقط سؤال را به عقب میراند و ما نیاز داریم که بفهمیم امور چگونه تغییر کرده و گزینه دیگر چگونه تصورپذیر شده است.
بخش مهمی از این تصویر آن است که بسیاری ویژگیهای جهان آنها به حمایت از ایمان سخن میراند و حضور خدا به نظر انکارناپذیر میرسید. من به سه مورد اشاره میکنم که در روایتم نقش دارد.
1. جهان طبیعی که در آن می زیستند و جایگاهی که در نظام کیهانی متصور میشدند، به قصد و کردار الهی گواهی میداد؛ نه فقط به شیوهای آشکار که ما امروز هم بتوانیم درک کنیم و (لااقل بسیاری از ما) به آن ارج نهیم. نظم و طراحی آن حاکی از خلقت بود و همچنین به این دلیل که رویدادهای عظیم در این نظام طبیعی مانند طوفانها، خشکسالیها، سیلها و آفت ها و نیز سال های حاصلخیزی و شکوفایی استثنایی، افعال خدا تلقی میشدند، چنانکه استعاره های منسوخ زبان حقوقی ما هنوز به آن گواهی میدهند.
۲. خدا کاملا درگیر هستی جامعه نیز بود (اما بدین صورت توصیف نمیشد. اصطلاح «جامعه» جدید است. ترجیحا از آن به عنوان پولیس (شهر)، قلمرو پادشاهی، کلیسا یا هر چیز دیگری باد میشد)، قلمرو پادشاهی فقط با این عنوان ممکن بود تصور شود که بر مبنای امری والاتراز عمل صرف…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.