شاهنشاهی، اقتدار و استقلال داخلی در آناتولی هخامنشی
درباره نویسنده السپث آر ام داسينبر:
السپث آر ام داسينبر (Elspeth R. M. Dusinberre) نویسنده کتاب شاهنشاهی، اقتدار و استقلال داخلی در آناتولی هخامنشی، استاد متمایز آثار کلاسیک در دانشگاه کلرادو بولدر است. وی با تأکید بر تاریخ امپراتوری پارسی هخامنشی (550-330 قبل از میلاد) در آناتولی، بر تعاملات فرهنگی در آناتولی تمرکز دارد. وی دکترای خود را در سال 1997 از دانشگاه میشیگان (پایان نامه: “ساتراپال ساردیس: جنبه های امپراتوری در پایتخت هخامنشی”) دریافت کرد. داسينبر دوازده جایزه تدریس دانشگاه کلرادو دریافت کرده و از طرف موسسه باستان شناسی آمریکا برای انتشار 2013، امپراطوری، اقتدار و خودمختاری در آناتولی هخامنشی جایزه ویزمن را دریافت کرده است. در سال 2018 وی به عنوان استاد برجسته تحقیقات در دانشگاه کلرادو بولدر انتخاب شد. اخیراً، کارهای وی بر روی مهر و موم در بایگانی استحکامات تخت جمشید و در سایت باستان شناسی گوردیون، پایتخت فرجیای باستان، در ترکیه متمرکز شده است.
درباره کتاب شاهنشاهی، اقتدار و استقلال داخلی در آناتولی هخامنشی:
این کتاب اثر گرانسنگ پروفسور داسینبر استاد دانشگاه کلاردو بولدر آمریکاست که بهخوبی این آزادی عمل هخامنشیان در حق ملتهای تحت فرمان خود در بررسی منطقۀ آناتولی هخامنشی را به تصویر کشیده است. نویسندۀ کتاب، به ارزیابی آناتولی هخامنشی میپردازد و اذعان میکند که به طور کلی در واقع به دنبال توسعۀ دو جنبه از مطالعه دربارۀ شاهنشاهی هخامنشی و حکومت شاهنشاهی باستانی است؛ یکی هنگامی که آناتولی، بخشی از شاهنشاهی هخامنشی بود و دیگری بررسی الگوی جدیدی را در دستور کار خود برای درک شاهنشاهی باستانی قرار میدهد و آن را الگوی «اقتدار ـ استقلال داخلی» مینامد. بنابراین نویسنده، این کتاب را بر اساس موضوع و نه بر اساس مناطق، به کمک کلیۀ یافتههای باستانشناسی و متنی در مناطق جداگانۀ آناتولی باستان پیش میبرد و به اندازهای شواهد باستانشناسی و سایر شواهد را در نظر گرفته تا چگونگی عملکرد شاهنشاهی هخامنشی را روشن کند.
فصل اول کتاب شامل یک مرور مختصر تاریخی از دورۀ هخامنشی است که بر فعالیتهای شاهنشاهی در مرکز شاهنشاهی و حاشیههای غربی آن متمرکز است. این رویدادها به جای تاریخ اجتماعی، وقایع سیاسی را خلاصه میکند و اساساً مبتنی بر متون است.
بخش اول فصل دوم با بحث دربارۀ تقسیمات اداری هخامنشی، از جمله ساتراپها و ساتراپیهای مختلف آناتولی، به عنوان راهی برای درنظر گرفتن تدارکات دولت آغاز شده است. سپس به بحث دربارۀ مالیاتها و خراج استانهای مختلف پرداخته شده است. در این فصل دو ساتراپی در آناتولی به عنوان مطالعۀ موردی مورد بررسی قرار گرفته است: لیدیه به عنوان منطقۀ مرزی از طریق تعامل با یونانیها در معرض خطر قرار داشت و باید به شیوهای کنترلشدهتر از کیلیکیه که به نظر میرسد از استقلال داخلی قابل توجهی برخوردار بود، اداره میشد. بخش دوم این فصل روشهای مختلفی را برای ترکیب ایدئولوژی و حاکمیت با استفاده از نمونههای معماری و عملکردهایی که در خدمت اهداف عملی و نمادین قرار داشت، ارائه میدهد. این فصل با موضوع هدایای سلطنتی و نقشهایی که ممکن است در تحکیم تعامل افراد شرکتکننده در دولت متعلق به هخامنشی ایفا کنند، به پایان میرسد.
شواهد مربوط به ارتش هخامنشی در آناتولی گسترده است و منابع ادبی و باستانشناسی را نیز دربرمیگیرد. فصل سوم با بحث دربارۀ اقتدار نظامی، با این تصور که میتوان در نتیجه قدرت نظامی متمرکز به اقتدار گسترده دست پیدا کرد، آغاز شده و سپس شواهد بررسی شده تا معلوم شود آیا آن انتظار را تأیید میکند یا خیر؟ منابع یونانی و دیگر منابع ادبی، برخی از جنبههای سازماندهی و استقرار ارتش هخامنشی را بهویژه در غرب آناتولی نشان میدهد.
فصل چهارم کتاب با بررسی مختصری از جنبههای فعالیت خوردن یک وعدۀ غذایی در پایتخت شاهنشاهی در پارسه آغاز میشود، سپس رویکردهای نظری و روششناختی فعلی برای درک رفتارهای خوردن آن وعدۀ غذایی به منظور جاسازی ممارست هخامنشی در یک بحث گستردهتر مورد بررسی قرار گرفته و سرانجام نویسنده به سراغ آناتولی رفته تا خوردن و نوشیدن ساکنان نخبه و غیرنخبۀ آن را در دورۀ هخامنشی بسنجد.
تدفین در آناتولی برای مقامات مرکزی چه اهمیتی داشت و چه نوع استقلالی در این باب اعمال میشد؟ فصل پنجم کتاب دربارۀ این موضوع بررسی انجام داده است. این فصل به منظور روشنسازی ارتباطات و اختلافات در سراسر شبه جزیره، در سازماندهی جغرافیایی از دیگر مناطق فاصله گرفته و با لیدیه شروع شده است و در جهت عقربههای ساعت حرکت کرده و با آن بنای تاریخی خشتی تماشایی کاریه، آرامگاه بزرگ هایکارناسوس خاتمه یافته است.
دین هخامنشی به معنای دین رسمی سلسلۀ هخامنشی در داخل محفل دربار فارس است که از متون و نمایشهای شاهنشاهی جمع شده است. مذهب هخامنشی بهیقین در طول دورۀ فرمانروایی هخامنشی ساکن نبوده و شواهد و قرائن فراوان بیانگر تنوع بیان مذهبی در دربار است. فصل ششم کتاب دربارۀ پرستش الهی در دورۀ هخامنشیان است.
اگرچه هیچ مدرسه یا متنی از آناتولی هخامنشی یا بحث صریح دربارۀ آموزش وجود ندارد، اما منابع غنی حکایت از انواع مختلف آموزش میدهد؛ چه در زمینۀ کشاورزی و نیازهای خانوار برای غذا و لباس، کارگاههای خلاق صنعتگران، یا شیوههای حسابداری بایگانیهای رسمی و بانکداران روحانی، جوانان و بزرگسالان در همه حال آموزش میبینند. فصل هفتم به این مسئلۀ آموزش پیر و جوان پرداخته است.
در آخرین فصل کتاب، نویسنده کوشیده تا دربارۀ برخی از هویتها از جمله هویتهای مربوط به وضعیت، قومی، مذهبی و اداری در آناتولی هخامنشی توضیحاتی را ارائه دهد.
قسمتی از کتاب شاهنشاهی، اقتدار و استقلال داخلی در آناتولی هخامنشی:
در اواسط قرن ششم قبل از میلاد، پادشاهیهای آناتولی، با شایعات ظهور قریبالوقوع کورش، دچار تغییر فاحشی شدند. پادشاه جدید پارسیان، کورش دوم، قوم مادی و پارسی را یکی کرده بود و نیروهای خود را در قسمت شمال غربی سرزمینهای خود، بالای فلات آناتولی در نزدیکی سرچشمههای رودهای دجله و فرات، متمرکز کرده بود. پادشاه لیدیه، کرزوس، کنترل بیشتر قسمتهای آناتولی غربی و مرکزی را از نشیمنگاه خود در پایتخت باستانی لیدیه، ساردیس، کنترل میکرد. با شنیدن فعالیتهای کورش، او نگران مرزهای خود با ایران شد که در طول چهل سال گذشته، از جانب دو ملت، به رسمیت شناخته شده بود و اکنون دیگر پس از سقوط دولت ماد، حفط آن برای او ضرورتی در بر نداشت.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.