دگرگونی
درباره نویسنده راشل کاسک:
راشل کاسک (Rachel Cusk) نویسنده کتاب دگرگونی، زاده 8 فوریه 1967 یک رمان نویس و نویسنده اهل کانادا است که در انگلستان زندگی و کار میکند. کاسک در سال 1967 در خانوادهای انگلیسی در ساسکاتون به دنیا آمد و بخش عمدهای از دوران کودکی خود را در لس آنجلس گذراند. وی در سال 1974 به انگلستان نقل مکان کرد. او در نیو کالج آکسفورد، زبان انگلیسی خوانده است.
درباره کتاب دگرگونی:
کتاب دگرگونی افتخارات زیادی به دست آورده: پرفروش ترین کتاب ملی • نامزد نهایی جایزه Scotiabank Giller • نامزد نهایی جایزه Goldsmiths • لیست نهایی جایزه ادبی بین المللی DUBLIN • یکی از 10 کتاب برتر داستان برتر مجله تایم • کتاب قابل توجه از نظر نیویورک تایمز • معرفی به عنوان بهترین کتاب سال توسط تایم، The Guardian BOMB Magazine San Francisco Chronicle Commonweal Southern Living، مجله NOW ،The Washington Independent Review of Books ،Book Store ،The Globe and نامه و پست ملی (کانادا). دومین رمان خیره کننده از سه گانه Outline، که یکی از ده کتاب برتر The New York Times Book Review در سال 2015 شد.
در پی فروپاشی خانواده، یک نویسنده و دو پسر خردسالش به لندن نقل مکان میکنند. روند تلاطم باعث تعدادی از انتقالها – شخصی، اخلاقی، هنری، عملی- است، زیرا او تلاش میکند تا واقعیت جدیدی را برای خود و فرزندانش بسازد. در شهر او ساخته شده است تا با جنبههایی از زندگی که تاکنون از آن اجتناب کرده است، روبرو شود و به سوالات آسیب پذیری و قدرت، مرگ و تجدید قوا بپردازد، زیرا این امر برای تلاش مجدد برای پیوستن به زندگی و باور به آن انجام میشود.
قسمتی از کتاب دگرگونی:
خانم طالع بینی برایم ایمیل فرستاد و میخواست در مورد آیندهی بسیار نزدیکم موضوع مهمی را بیان کند. چیزهایی میدید که من نمیدیدم. جزئیاتی از خصوصیاتم را به دست آورده بود و به واسطهشان طالع افلاک را در موردم بررسی کرده بود. میخواست خبرم کند که در آیندهای نزدیک تحول بزرگی در بختم رخ میدهد. وقتی احتمال چنان رویدادی را بررسی میکرد از چنان نتایجی به شدت شگفتزده شده بود. میخواست این اطلاعات را در عوض مبلغی ناچیز برایم بفرستد تا از آنها به نفع خودم استفاده کنم.
ایمیلش همچنان ادامه داشت و نوشته بود که احساس میکند راهم را در زندگی گم کردهام، که گاهی درک اتفاقات پیرامونم برایم مشکل میشود و نمیتوانم نسبت به آینده امیدوار باشم؛ که حس میکند روابطی تنگاتنگ داریم و خودش هم نمیتواند چنان احساسی را توصیف کند، اما میداند که باید توضیحی برای چنان احساسی وجود داشته باشد. میگفت که بسیاری از آدمها ذهنشان را به روی مفهوم آسمان بالای سرشان میبندند، اما اعتقاد راسخی دارد که من از آن دسته آدمها نیستم. من اعتقادی کورکورانه به حقیقتی ندارم که دیگران را مجاب میکند صرفا به دنبال توضیح باشند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.