دختر خوب (زندگی پنهان مادرم)
درباره نویسنده جازمین دارزنیک:
جازمین دارزنیک (۱۹۷۳، تهران) نویسنده ایرانی آمریکایی که بخاطر کتابهای دختر خوب: زندگی مخفی مادر من که کناب پرفروش نیویورک نایمز شد و ترانه مرغ اسیر رمانی الهام گرفته شده از زندگی فروغ فرخزاد شاعر مشهور ایرانی شناخته شده است. ترانه مرغ اسیر انتخاب سردبیر بخش کتاب نیویورک تایمز بود و از آن به عنوان «کتابی زیبا و پیچیده که تصویری از یک کشور ناپدید شده و مردم پراکنده شده آن ارائه میکند و یادآور قدرت و مقصود هنر است» و «قطعه ای در ستایش خلاقیت زنانه که سعی میکند خود را از زیر بار قدرت پدرسالارانه بیرون بکشد» ستایش شده است. رمان «دختر خوب: خاطرات پنهانی مادرم» به جهان ادبیات معرفی شد که سوای قرارگرفتن در میان کتاب های پرفروش نیویورک تایمز، به سیزده زبان ترجمه شد و موفقیت های متعددی از جمله جایزه ویلیام سارویان، کتاب برتر کتابخانه ویرجینیا را از آن خود کرد.
دارزنیک در ایران متولد شد و در ۵ سالگی به آمریکا نقل مکان کرد. او لیسانس خود را در سال ۱۹۹۴ از دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس و مدرک جی دی خود را از کالج حقوق هستینگز کالیفرنیا در سال ۱۹۹۷ دریافت کرد.او بعدها دکترای خود را در رشته ادبیات انگلیسی از دانشگاه پرینستون در سال ۲۰۰۸ و کارشناسی ارشد هنرهای زیبای خود را از کالج بنینگتون در سال ۲۰۱۴ دریافت کرد. کتاب اول او دختر خوب: زندگی مخفی مادر من توسط مجله کرکوس ریویو بعنوان “کتابی چشم گشا که بخاطر توصیفش از جایگاه زن در جامعه ایرانی آزار دهنده است اما برای به تصویر کشیدن استقامت آنها دلگرم کننده است” توصیف کرد.
او هم اکنون استاد کارشناسی ارشد هنرهای زیبا و ادبیات نوشتاری در دانشگاه هنر کالیفرنیا در سانفرانسیسکو است. او قبلاً در دانشگاههای پرینستون، واشینگتن اند لی و ویرجینیا و سانفرانسیسکو بتدریس پرداخته است.
دارزنیک در سال ۲۰۱۲ یک بورسیه تحصیلی از شورای حقوق بشر ویرجینیا و یک جایزه قابل توجه از شورای ایالتی تحصیلات عالیه ویرجینیا دریافت کرد. او همچنین بورسیه هایی از برنامه یاران استین بک، سمینار نویسندگان بنینگتون و شرکت سهامی یادو دریافت کرد. کار او نامزد جایزه پوشکارت نیز شده است.
کتاب اول او دختر خوب فینالیست کتابخانه ویرجینیا به انتخاب مردم در سال ۲۰۱۲ شد و در فهرست نهایی جایزه بینالمللی ویلیام سارویان در قسمت غیر داستانی قرار گرفت
درباره کتاب دختر خوب (زندگی پنهان مادرم):
جازمین دارزنیک: «دختر خوب» اولین کتاب من است که در سال 2011 منتشر شد و درواقع یک نوع خاطرهنگاری است که در آن به زندگی مادرم پرداختهام؛ کسی که ملیتی ایرانی دارد و الان دقیقا در همان سنوسالی است که اگر فروغ زنده بود. کسی که در 13سالگی ازدواج کرد و برای اینکه بتواند طلاق بگیرد، چارهای نداشت جز اینکه از فرزندش دست بکشد. این واقعیات را مادرم برای دههها مانند یک راز پنهان میکرد و من به طور اتفاقی متوجه آنها شدم. علاوه بر صحبتهایی که با اقوام و خانوادهام داشتم، تحقیقات گستردهای برای نوشتن آن کتاب انجام دادم که نزدیک به چهار سال طول کشید. این تحقیقات برای به تصویر کشیدن فضایی ضرورت داشت که مدرنیته در پس زمان ناپدیدش کرده بود. این کتاب برای من بسیار خاص و مهم است چون من را بیش از پیش به خانواده و پیشینه و ریشههای ایرانیام نزدیک میکند.
رمان «دختر خوب: خاطرات پنهانی مادرم» جازمین را به جهان ادبیات معرفی کرد،که سوای قرارگرفتن در میان کتابهای پرفروش نیویورکتایمز، به سیزده زبان ترجمه شد و موفقیتهای متعددی از جمله جایزه ویلیام سارویان و کتاب برتر کتابخانه ویرجینیا را از آن خود کرد.
-نامزد نهایی جایزهی بین المللی ویلیام سارویان
– فینالیست آثار شاخص کتابخانهی ویرجینیا به انتخاب مردم
– از صدرنشینان آثار پر فروش نیویورک تایمز
روزنامه پلین دیلر کلیولند: عالی … پرچین … ادای احترامی متحرک.
مجله مور: یاسمین دارزنیک یک استعداد نادر است و تاریخچه خانوادگی او خیره کننده است.
مجله ام اس: خود را از انبوه خاطرات اخیر ایرانی آمریکایی متمایز میکند … شاهدی بر مقاومت زنان ایرانی.
مجله بوکلیست: ادای احترامی زیبا به زندگی و مبارزات مادرش.
مجله نقد کروکس: روایتی چشم نواز که با به تصویر کشیدن جایگاه زن در جامعه ایران آشفته است ، اما در به تصویر کشیدن استقامت دنج آنها قلب را گرم می کند.
قسمتی از کتاب دختر خوب (زندگی پنهان مادرم):
مدتها قبل از آن که کاظم برای اولین بار لیلی را ببیند، رضاشاه نیز روی دختران ایران متمرکز شده بود. به فاصلهی کمی پس از آن که انگلیسها و روسها در اوایل دههی بیست به قدرت رسیدن او را تسریع کرده بودند، شاه مجموعه قوانینی را وضع کرده بود که هدف آن همزمان رساندن ایران به عصر تجدد و خروج از نفوذ بیگانه بود. طی بیست سال بعدی رضاشاه تا جایی پیش میرفت که عکس گرفتن از شترها، آن نمادهای کهنهی عقب ماندگی مشرق زمین را ممنوع اعلام میکرد، و تقریبا همهی روحانیون کشور را خلع لباس میکرد. اما بحثانگیزترین قوانین و فرامین او به زنان و دختران مملکت مربوط بود.
رضاشاه آخرین فرمانروای ایران نبود که در نظر او برنامهریزی برای آیندهی کشور منوط به از نو سر و شکل دادن زنان مملکت بود، آخرین آنها هم نبود که در این مورد با مقاومت روبهرو میشد، با این حال ممنوع کردن حجاب در ۱۹۳۶ (۱۳۱۵ شمسی) عملی بود که او با انجامش آتش این نبرد را شعلهور کرد. آن سال زنان محجبه به یکباره از رفتن به مدارس، سینماها و حمامهای عمومی منع شدند. به رانندههای تاکسی و اتوبوس حکم شد که از سوار کردن آنها اجتناب کنند. آن سال وقتی پاسبانها شروع به کندن حجاب از سر و تن زنها کردند، و حتی خانمهای پا به سن گذاشتهای را که اصرار داشتند با چادر بیرون بیایند به باد فحش و کتک گرفتند، بسیاری بر این عقیده بودند که رضاشاه میخواهد تمام کوچه و خیابانهای شهر را از فاحشهها پر کند. تا چند سال بعد که به فرمان پسر و جانشین شاه یعنی محمدرضا پهلوی حکم کشف حجاب اجباری تعدیل شد، واکنش این دسته از افراد به حکم ملوكانه، نگه داشتن زنان و دخترانشان پشت دیوارهای خانههایشان بود و حتی بعید نبود در برخی مناطق شهر زنان بیحجاب با دشنام، تهدید یا حتی بارانی از سنگ مواجه شوند.
خانوم و عمههای لیلی فوقالعاده مذهبی بودند و وقتی شاه حجاب را ممنوع کرد، بنا به تصمیمی که خودشان گرفته بودند، اصلا از خانه بیرون نمیرفتند، با این حال نوع تربیت لیلی تا یازده سالگی از رؤیای شاه برای متجدد کردن دختران ایران تبعیت میکرد. دلیلش هم این بود که سهراب انتظار داشت هر دو بچهاش تمام و کمال تحت آموزش به سبک غربی قرار بگیرند دخترش هم عین پسرش.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.