جهان ریاضی ما
درباره نویسنده مکس تگمارک:
مکس تگمارک (Max Tegmark) نویسنده کتاب جهان ریاضی ما، زادهی 5 می 1967، فیزیکدان و اخترشناسی سوئدی – آمریکایی است. او استاد موسسهی تکنولوژی ماساچوست است و همچنین، نهادهای علمی و فناورانهی متعددی را بنیان گذاشته است. عمدهی تحقیقات و فعالیتهای تگمارک بر توسعهی دانش هوش مصنوعی تمرکز دارد.
درباره کتاب جهان ریاضی ما:
براین گرین، فیزیکدان، نویسندۀ واقعیت پنهان و جهان آراسته: «جهان ریاضی ما جسورانه با یکی از عمیقترین پرسشها در فصل مشترکِ فیزیک و فلسفه مواجه میشود: چرا ریاضیات در توصیف کیهان چنین موفقیت خیرهکنندهای دارد؟ مکس تگمارک – یکی از فیزیکدانان نظری پیشرو در جهان – با سبک نگارش شیوا و توضیحات آسانفهم خود خواننده را به سوی یک پاسخِ ممکن راهنمایی میکند و نشان میدهد که اگر حق با او باشد فهم ما از خودِ واقعیت چطور از اساس دگرگون میشود.»
میچو کاکو، نویسندۀ فیزیک آینده: «جسورانه، رادیکال، نوآورانه. کتابی که کل بازی را تغییر میدهد. اگر حق با دکتر تگمارک باشد یک تغییر پاردایم در زمینۀ رابطۀ فیزیک با ریاضیات خواهیم داشت که ناچارمان میکند کتابهای درسی را از نو بنویسیم.»
ری کورتسوایل، نویسندۀ تکینگی نزدیک است: «تگمارک دیدگاه تازه و جذابی دربارۀ بافت و ساختِ واقعیتِ فیزیکی و خودِ حیات به دست میدهد. او به ما کمک میکند که خودمان را در پسزمینهای کیهانی ببینیم که فرصتهای عظیمی را برای آیندۀ حیات در جهانمان برجسته میکند.»
ادوارد ویتن، فیزیکدان و برندۀ مدال فیلدز: «خوانندگانی با پیشینههای مختلف از خواندن این کتاب لذت خواهند برد. تقریباً هر کسی در این کتاب چیزی برای آموختن خواهد یافت، خیلی چیزها نیز برای تأمل عمیق، و شاید بعضی چیزها هم برای مخالفت.»
چهطور میتوانم مطمئن باشم که خواب نمیبینم؟ این، یکی از سوالات مقدماتی اینسوال است. نویسندهاش هم میگوید چنین نیست که همهچیز همانطور باشد که در نگاه اول به نظر میآیند و اینقضیه حتی در مورد کامیونها و خود واقعیت صادق نیز هست. از نظر مولف اینکتاب، چنیننظراتی فقط از ذهن فیلسوفها و نویسندههای داستانهای علمی تخیلی درنمیآید بلکه حاصل آزمایشهای فیزیک هم هست. مکس تگمارک متولد ۱۹۶۷ در استکهلم سوئد است. او تابعیتی سوئدی آمریکایی دارد و در رشتههای فیزیک و کیهانشناسی تدریس میکند. او استاد موسسه تکنولوژی ماساچوست و رئیس موسسه آینده زندگی است.
کتاب «جهان ریاضی ما» روایتِ سفری در زمان و مکان، از دورترین گذشته قابلتصور تا زمان حال و آینده بسیار دور است؛ همچنین از ذرات کوچکتر از اتم تا ابعاد کهکشانی و بسیار فراتر از آن. تگمارک در این کتاب یافتههای جدیدِ کیهانشناسی و مکانیک کوانتومی را با زبان ساده بدون اتکا به فرمولهای ریاضی تشریح میکند.
مولف کتاب افزون بر توضیح نظریههای استاندارد فیزیک، پا را از مرز آخرین یافتههای علمی فراتر گذاشته و فرضیه خودش را با نام «فرضیه جهان ریاضی» مطرح میکند. یکی از موضوعات اینکتاب، تلاش تگمارک برای دفاع از اینفرضیه است. طبق اینفرضیه، کل واقعیت از اصل و اساس، یک ساختار ریاضی است.
مکس تگمارک در مباحث مقدماتی کتابش میگوید «اگر زندگیام در مقام فیزیکدان فقط یکچیز به من آموخته باشد، این است که حق با افلاطون بود: فیزیک جدید کاملا روشن کرده که ماهیت غاییِ واقعیت آن چیزی نیست که به نظر میآید. اما اگر واقعیت آن چیزی نیست که تصور میشد باشد، پس چیست؟ میان واقعیت درونی ذهن ما و واقعیت بیرونی چه رابطهای برقرار است؟ میان واقعیت درونی ذهن ما و واقعیت بیرونی چه رابطهای برقرار است؟ تمام چیزها نهایتا از چه ساخته شدهاند؟ همه اینها چهطور کار میکنند؟ چرا؟ آیا اینها همه معنایی دارند؟ اگر بله، چه معنایی؟»
کتاب پیش رو ۳ بخش اصلی دارد که بهترتیب عبارتاند از «نگاه از دور»، «نگاه از نزدیک» و «گامی به عقب» و در مجموع ۱۳ فصل را در خود جا دادهاند. پیش از شروع اینبخشها، فصل اول کتاب با عنوان «واقعیت چیست؟» قرار گرفته که در حکم مقدمه کتاب است. فصل دوم کتاب در بخش اول قرار دارد و اینبخش فصلهای دوم تا ششم را با اینعناوین شامل میشود: «جایگاه ما در فضا»، «جایگاه ما در زمان»، «جهان ما در قالب اعداد»، «خاستگاههای کیهانی ما» و «به چندجهانی خوش آمدید».
فصلهای هفتم و هشتم هم با عناوین «لِگوهای کیهانی» و «چندجهانی سطح III» در دومینبخش کتاب قرار دارند. بخش سوم هم دربرگیرنده فصول نهم تا سیزدهم است که به اینترتیباند: «واقعیت درونی، واقعیت بیرونی و واقعیت اجتماعی»، «واقعیت فیزیکی و واقعیت ریاضی»، «آیا زمانی خیالی باطل است؟»، «چندجهانی سطح IV» و «زندگی، جهان ما و همهچیز».
قسمتی از کتاب جهان ریاضی ما:
صحبت درباره فضای نامتناهی بس است. درباره بخش مربوط به ماده نامتناهی در پیشفرض مربوطه چه میتوان گفت؟ پیش از تورم، زیاد پیش میآمد که بگویند ما انسانها جایگاه بخصوصی را در کیهان اشغال نکردهایم و برای توجیه این ادعا به اصلی موسوم به اصل کوپرنیکی متوسل شوند: اگر اطراف اینجا کهکشانها وجود دارند، پس همهجا باید کهکشان وجود داشته باشد.
مشاهدات اخیر در این باره چه گفتنیای دارند؟ بهطور خاص، ماده در مقیاسهای کلان چقدر یکنواخت توزیع شده است؟ در مدل «جهان جزیرهای» که فضا نامتناهی است اما تمام ماده به یک ناحیه متناهی محدود شده، تقریبا تمام اعضای چندجهانی سطح I خواهند مُرد، چون از چیزی تشکیل نشدهاند جز فضای خالی. اینگونه مدلها در طول تاریخ محبوب بودهاند. در ابتدا آن جزیره زمین بود و اجرام آسمانیِ دیدنی با چشم غیرمسلح، و در آغاز قرن بیستم آن جزیره شد بخش شناختهشده از کهکشان راه شیری. مدل جزیرهای را مشاهدات اخیر نابود کرده است. نقشههای سهبعدی کهکشانی فصل پیش نشان دادهاند ساختار کلانمقیاسِ خارقالعاده مشاهدهشده (گروهها و خوشهها و ابرخوشههای و دیوارهای کهکشانی) در ابعاد بزرگتر جای خود را به یکنواختیِ ملالآوری میدهد که هیچ ساختار منسجمی بزرگتر از ۱ میلیارد سال نوری در آن نیست.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.