بنیاد مجموعه بنیاد جلد اول
درباره نویسنده آیزاک آسیموف:
آیزاک آسیموف (زادهٔ ۲ ژانویه ۱۹۲۰ – درگذشتهٔ ۶ آوریل ۱۹۹۲ میلادی) نویسندهٔ آمریکایی روسیتبارِ گونههای علمی، علمی–تخیلی، خیالپردازی و استاد بیوشیمی در دانشگاه بوستون بود. شهرت اصلی او بیشتر به دلیل نگارش مجموعه کتابهای بنیاد است. قوانین سهگانهٔ رباتیک وی از شهرت جهانی برخوردار است و دانشنامه بریتانیکا وی را واضعِ واژهٔ رباتیک در زبان انگلیسی میشناسد.
وی، بیش از ۵۰۰ عنوان کتاب در تمام دستههای اصلی ردهبندی دیوئی (به جز فلسفه) دارد و سیارک آسیموف ۵۰۲۰ به افتخار وی، نامگذاری شدهاست.
آسیموف، کلارک و هاینلاین به عنوان سه نویسندهٔ بزرگِ گونهٔ علمی–تخیلی شناخته میشوند. داستانهای علمی – تخیلی آسیموف جایزههای متعددی برد: ۵ جایزه هوگو که با انتخاب خوانندگان اعطا میشود و سه جایزه نبولا که از طرف نویسندگان علمی – تخیلی اعطا میشود. تریلوژی یا داستانهای سهگانه او که داستان یک امپراتوری کهکشانی در آیندهاست و از کتابهای «بنیاد» (۱۹۵۱)، «بنیاد امپراتوری» (۱۹۵۲)، و «بنیاد دوم» (۱۹۵۳) تشکیل یافتهاست جایزه هوگو سال ۱۹۶۶ را به عنوان بهترین مجموعه داستان علمی – تخیلی برای او به ارمغان آورد. او همچنین جایزه استاد بزرگ را که انجمن نویسندگان علمیتخیلی آمریکا به پاس یک عمر فعالیت موفقیتآمیز در زمینه داستاننویسی علمی-تخیلی اعطا میکرد در سال ۱۹۸۷ به دست آورد.
درباره مجموعه بنیاد:
مجموعهٔ بنیاد نام مجموعهای ۷ جلدی از آیزاک آسیموف است که مشهورترین مجموعهٔ علمی-تخیلی خوانده شدهاست. داستان این مجموعه به ترتیب زمان انتشار پیش نمیرود، بلکه آسیموف ابتدا جلدهای سوم (بنیاد)، چهارم(بنیاد و امپراطوری) و پنجم (بنیاد دوم) را نوشت و سپس با وقفهای طولانی مدت و بر اثر اصرار خوانندگان جلدهای ششم (لبه بنیاد) و هفتم (بنیاد و زمین) را به آن افزود. پس از آن با وقفهای نسبتاً طولانی جلد اول مجموعه (سرآغاز بنیاد) و در نهایت نیز اندکی پیش از مرگش جلد دوم (پیشبرد بنیاد) را نوشتهاست.
آسیموف داستانهای بلند و کوتاه بسیاری نگاشتهاست و میتوان به جرأت گفت، مهمترین آثار او کتابها و داستانهایی هستند که به نام مجموعهٔ بنیاد شناخته میشوند. اما ترتیب نگارش این داستانها متفاوت از خط داستانی آنهاست. حقیقت این است که آسیموف در سال ۱۹۵۱ نگارش سهگانهٔ بنیاد را آغاز کرد. او در سال ۱۹۵۱، بنیاد اول، در سال ۱۹۵۲ بنیاد و امپراطوری و در سال ۱۹۵۳، بنیاد دوم را نگاشت.
سهگانه اول گروهی بود که آسیموف نوشت. او برای نوشتن این داستان از ظهور و سقوط امپراتوری روم الهام گرفت. کتابهای سهگانه به صورت مجموعه داستانهایی نوشته شدند که ربط مستقیمی به هم نداشتند اما در یک هستی (Universe) اتفاق میافتادند. دنیای سهگانه امپراتوری رو به زوال کهکشانی است. آسیموف در این مجموعه امپراتوری را به تصویر کشیده که دوازده هزار سال است پا بر جاست و از بیست و پنج میلیون سیاره مسکونی تشکیل شدهاست. ریاضیدانی به نام هری سلدون راهی مییابد تا با استفاده از ریاضیات سیر آیندهٔ تاریخ را پیشگویی کند. او این دانش جدید را «روان-تاریخ» مینامد و با استفاده از آن سقوط قریبالوقوع امپراتوری کهکشانی را پیشبینی میکند. سهگانه شامل کتابهای بنیاد، بنیاد و امپراتوری و بنیاد دوم است.
آسیموف خود میگوید در سال ۱۹۸۲ به علت اصرار خوانندگان و ناشر، دوباره سراغ مجموعهٔ بنیاد رفت، و از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۲ چهار داستان بلند دیگر به سهگانهٔ بنیاد افزود، که نتیجهٔ آن هفتگانهای شد که فهرست آن قبلتر ذکر شد. سال نگارش و انتشار این چهار داستان بلند عبارت است: سرآغاز بنیاد: ۱۹۸۸، پیشبرد بنیاد: ۱۹۹۲،، لبه بنیاد: ۱۹۸۲ و بنیاد و زمین: ۱۹۸۶.
اولین کتابی که به سهگانه افزوده شد، جلد ششم آن بود، که البته در آن زمان جلد چهارم محسوب میشد و ماجراهای بنیاد، بعد از جلد سوم آن را دنبال میکرد. کتاب بعدی که آسیموف نوشت، جلد آخر آن یعنی بنیاد و زمین بود.
قسمتی از کتاب بنیاد 1:
نامش گال دورنیک بود و صرفا بچه دهاتیای به حساب میآمد که به عمرش ترانتور را ندیده است. یعنی با چشم خودش ندیده بود، وگرنه هم بارها و بارها در آبرویدئو این سیاره را دیده بود و هم گهگاه در اخبار سه بعدی و پر زرق و برقی که به مراسم تاجگذاری امپراتور یا افتتاح مجلس شورای کهکشانی میپرداخت. با این همه، هرچند تمام عمرش را در سیارهی سیناکس زندگی کرده بود که به گرد ستارهای در مرزهای ناحیهی «شار آبی» میگشت، از تمدن به دور نبود. در آن زمانه هیچ جایی از کهکشان از تمدن به دور نبود.
آن زمان بیست و پنج میلیون سیارهی مسکونی در کهکشان بود و همهشان، بیهیچ استثنایی، با امپراتور بیعت کرده بودند که تختگاهش در ترانتور قرار داشت. اما آخرین نیم قرن تاریخ بود که چنین جملهای در باب امپراتوری صدق میکرد.
در نظر گال، این سفر بیشک نقطهی اوج عمر کوتاهش در مقام پژوهشگر به حساب میآمد. قبلا هم به فضا رفته بود، در نتیجه اگر صرفا از منظر سفرهای فضایی به آن نگاه میکرد ارزش چندانی برایش نداشت. صدالبته که قبلا فقط تا تنها قمر سیارهی سیناکس سفر کرده بود تا دادههایی دربارهی مکانیک مداری شهابهای سرگردان برای پایان نامهاش گردآوری کند…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.