ایران و امریکا (تاریخ یک رابطه از 1720 تا 2020)
درباره نویسنده جان قزوینیان:
جان قزوینیان (John Ghazvinian) نویسنده کتاب ایران و امریکا، متولد 1974 در ایران هست. او در یک ساگی توسط خانواده اش به انگلیس و بعد امریکا رفت. او روزنامهنگار و تاریخپژوهی است که در حال حاضر در آمریکایی زندگی میکند. وی مدیر موقت مرکز خاورمیانه در دانشگاه پنسیلوانیا در فیلادلفیا است. قزوینیان به دلیل نوشتن مقاله در مورد سیاستهای نفتی آفریقا و کتابهایی دربارهی خاورمیانه و آفریقا مطرح است. قزوینیان همچنین برای فصلنامه نیشن، نیوزویک، جی کیو و ویرجینیا مینویسد.
درباره کتاب ایران و امریکا:
سعید لیلاز: «متأسفانه در نظام خلقت، نزاع بیهوده وجود ندارد. آنچه هر یک از موجودات ازجمله آدمها، خانوادهها، قبایل، دستههای سیاسی کشورها و سرانجام بلوکهای منطقهای و بینالمللی را کنار هم قرار داده، ظاهراً دوست و خیرخواه هم میکند، منافع مشترک است که هرگاه بیش از تضادها باشد به وحدت و اگر نباشد به نزاع و درگیری میانجامد. معمولاً طعن و لعن این گزاره که «جهان ما جهان تضادهاست» متوجه فیلسوف ماتریالیست آلمانی کارل مارکس میشود، اما ما فراموش میکنیم که دویست سال پیش از مارکسِ خداناباور این توماس هابز، فیلسوف خداگرای بریتانیایی بود که جهان را در «وضع طبیعی» آن «جنگ همه علیه همه» توصیف کرد و تازه نه به قول مارکس «جنگ طبقات اجتماعی علیه همدیگر».»
این کتاب از چهار فصل و ۲۶ بخش تشکیل شده است.
فصل «بهاران» از بخشهای «شرق عدن»، «تشریفات»، «خامدستان»، «زبردستان»، «مردی از مانیل» و «جنگ و صلح» تشکیل شده است اما فصل بعدی «تابستان» روابط ایران و آمریکا است که این فصل هم طی هفت بخش «روی کثیف ماجرا»، «سربازشاه»، «سلام جانی!»، «بهار تهران»، «یک پنی بیشتر»، «ناقوس آزادی و پیژامهی پشمی» و «۱۹۵۳» روایت میشود. اما بعد از آن میرسیم به خزان روابط ایران و آمریکا؛ در «پائیزان» هم با پنج بخش «بله و بلهقربان»، «شما انقلاب میخواهی؟»، «این روحانی انقلابی»، «آخرین امپراتور» و «آنچه اندر وهم ناید» مسائل و پشت پردهی وقایع ۱۹۵۳ تا ۱۹۷۹ واگویه میشوند. درنهایت میرسیم به «زمستان» این ماجرا. این فصل هم از طریق هشت بخش «۱۹۷۹»، «زیبا و شیرین»، «مترصد حسن نیت»، «اولین دقایق تغییر و امید»، «آن روزِ ماه سپتامبر»، «جنگ سرد معنوی»، «اتم برای صلح؟» و «طرحی برای شکست» روایت میشود.
در پایان هم جان قزوینیان در مقام نویسندهای آگاه و توانا در زمینهی امور ایران و آمریکا پیشنهادهایی را برای برونرفت از مشکلات ارائه میکند.
قسمتی از کتاب ایران و امریکا:
روزی روزگاری در ایران شهری بود که مردمان را به حیرت وامی داشت. قرنها پیش از آنکه روحانیت شیعه در ایران به قدرت برسد، قرنها پیش از شاهان، حتى قرنها پیش از آنکه حضرت محمد(ص) به پیامبری مبعوث شود و عیسی مسیح ظهور کند تا هرکدام از آنان گوشهای از خاورمیانه را دیگرگون کنند، امپراتوران ایران یکی از باشکوهترین پایتخت – شهرهایی را بنا کرده بودند که جهان به چشم ندیده بود. نام آن پرسپولیس بود که در لغت به معنای سرزمین پارسیان است. شهرت آن شهر به حدی بود که حتی قدرتمندترین شاهزادگان پس از هفتهها و روزها کویر پیمایی زمانی که به ناگاه عظمت شهری را که از دور کم کم هویدا میشد به چشم میدیدند قالب تهی میکردند.
همه ساله در اولین روز بهار حاکمان بیست و هشت پادشاهی که امپراتوری ایران آنان را فتح کرده بود باید به پرسپولیس سفر میکردند و به ارباب و مهتر خود، شاهنشاه، باج وخراج میدادند و هرگز از انجام این کار غفلت نمیورزیدند. پادشاهان به غایت ثروتمند لیدیه از دولت شهر مدیترانهای سارد، تمام ثروت کرزوس را با خود حمل میکردند تا به پای پادشاهان ایران بریزند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.