از عشق
درباره نویسنده خوزه ارتگا ای گاست:
خوزه ارتگا ای گاست (Jose Ortega y. Gasset) نویسنده کتاب از عشق، متولد مادرید (1883-1955)، یکی از برجستهترین چهرههای اسپانیای معاصر است. فیلسوف، استاد متافیزیک در دانشگاه مادرید، بنیانگذار و مدیر کتاب معروف Revissa de Occidente، او واقعاً چراغ راه و راهنمای یک نسل کامل بود. اورتگا ای گاست، اندیشه معاصر اروپایی را با نقد ایده آلیسم و رئالیسم قرن نوزدهم غنی کرد.
درباره کتاب از عشق:
کتابی که ترجمهی آن را در دست دارید مجموعهی سه جستار مختلف است که بین سالهای ۱۹۲۶ تا ۱۹۲۷ در روزنامهی El Sol (که ای گاست نقش مهمی در آن داشت) منتشر شدند. در سال ۱۹۳۳ به آلمانی ترجمه و در یک کتاب جمع آوری شدند و در دسترس خوانندگان قرار گرفتند و در سال ۱۹۴۱ نیز نسخهی اسپانیایی کتاب به بازار عرضه شد. البته این تنها باری نبود که ای گاست به موضوع عشق میپرداخت. او در طی سالیان، مقالات و سخنرانیهای بسیاری را به این موضوع اختصاص داد.
یک نکتهی مهم در مطالعهی این کتاب به یاد سپردن زمان و مکان انتشار آن است: این نوشتهها نزدیک به صد سال عمر دارند. زادهی ذهن مردی هستند که به طبقهی مرفه کشورش تعلق داشت.
او تمام و کمال طرفدار تجدد و روشنفکری بود، ولی در کشورش، با وجود تنش بين تجدد و سنت، همهی مردان – چه تحصیل کرده چه مذهبی چه روشنفکر چه سنتی – بسیاری از تعاریف و معیارهایی را که ما امروز زیر سؤال میبریم بدون کوچکترین تردیدی قبول داشتند، من جمله تعریف کاملا دو قطبی زنانگی و مردانگی، یا اعتقاد به ویژگی های هویتی مثل «اسپانیایی بودن» را، پس افکار ای گاست در باب عشق، که در متن کتاب با قلمی روان و لحنی سر زنده منتقل میشوند، بر مبنای تعریفهای بسیار تثبیت شده از فرهنگ، طبقات اجتماعی، و دوره بندیهای تاریخی واضح شکل گرفتهاند. امروزه – یعنی صد سال بعد – رده بندیهای بر اساس سلسله مراتب با مرزهای مشخص آنچنان قابل قبول همگان نیستند.
قسمتی از کتاب از عشق:
از عشق حرف بزنیم و پیش از هر چیز از حرف زدن دربارهی «عشقها» پرهیز کنیم. «عشقها» اغلب داستانهایی کمابیش پرتلاطماند که بین مردها و زنها اتفاق میافتند. ما عاملهای بیشماری را در آنها میبینیم که واردشان میشوند و روند عشق را دشوار و پیچیده میکنند، تا جایی که در بیشتر موارد، هر چیزی در عشقها یافت میشود مگر چیزی که با دقت تمام لیاقت این را دارد که عشق نامیده شود.
یک تحلیل روانشناختی در مورد «عشقها» با حل مشکلات اخلاقی بدیعشان، میتواند کشش بسیاری داشته باشد. ولی اگر پیش از این در مورد این که عشق ناب به خودی خود چیست، تحقیقی نکرده باشیم، در درمان دچار مشکل خواهیم شد و موضوع را به چیزی که مردها و زنها نسبت به یکدیگر حس میکنند تنزل میدهیم. موضوع بسیار گستردهتر است: در واقع دانته باور داشت عشق است که خورشید و دیگر ستارگان را حرکت میدهد.
پس بی اینکه تحت تأثیر این بسط نجومی اروتیسم قرار بگیریم، بهتر است تا توجه را به پدیده ی عشق و به تمام کلیت آن معطوف کنیم. مرد فقط زن را دوست ندارد، یا زن فقط مرد را، ما هنر را دوست داریم، علم را دوست داریم، مادر پسرش را دوست دارد، و مرد مذهبی خدا را دوست دارد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.