همسر گمشده
درباره نویسنده آلیسون ریچمن:
آلیسون ریچمن (Alyson Richman) نویسنده کتاب همسر گمشده، متولد سال 1972 آمریکا، فارغ التحصیل کالج ولزلی، نویسندهی شش داستان تاریخی از جمله «ماسک پسر کارور»، «ریتم خاطره»، «آخرین ون گوگ» و رمانهای پر فروش «همسر گمشده»، «باغ کلمات» و … است. کتابهای او به 20 زبان ترجمه شدهاند و قرار است به زودی سریالی بر اساس رمان همسر گمشده به بازار عرضه شود. او در حال حاضر با همسر و دو پسرش در نیویورک زندگی میکند.
درباره کتاب همسر گمشده:
همسرگمشده رمانی تاریخی_اجتماعی با ژانر درام و خانوادگی است که میکوشد به مصائب و مشکلات مردمان یهود در میانه جنگ جهانی دوم بپردازد. دشواریهای که از تجاوز آلمان به سرزمین چک به بهانه دستگیری کمونیستها آغاز شده و در ادامه سرگردانی یهودیان اروپایی را به همراه دارد. آوارگیهای که بهانه خوبی برای تعرض به سرزمین فلسطین و اشغال آن میشود. اشغالی که منجر به آوارگی هزاران فلسطینی از سرزمین مادری خویش شد.
موضوع رمان همسرگمشده، عشق و آوارگی است. سرگردانی مردمان یهود، از سرزمینهای اروپایی همچون اتریش، چکسلواکی و غیره، که در بطن خود تطهیر رویکرد تجاوزکارانه یهودیان اروپایی را دارد. موضعگیریهای که با داستانسرایی از شکنجه یهودیان و نسلکشی این قوم به وسیله نازیها بنا شده است. رمان همسرگمشده داستان بازماندگان و نجاتیافتگان یهودی است که توانستهاند شرایط سخت اردوگاهای اجباری نازیها را تحمل کرده و زندگی خود را نجات دهند. داستانی که پرده از زندگی یهودیان آواره برمیدارد و مخاطب را برای همزاد پنداری با این قوم متجاوز همراه میسازد. همسرگمشده داستان تاریخی است که تلاش دارد گوشهای از ستمهای وارد شده به دست آلمانهای نازی را برای مخاطب خود برملا سازد. هولوکاستی که در تاریخ قوم یهود به صورت لوح محفوظ مانده و تنها باید آن را پذیرفت و باور داشت، بدون آنکه امکان بررسی و تحقیق درستی این واقعه میسر باشد.
لنکا مایزل دختر یهودی است که در نوجوانی عاشق یوزف کوهن شده و آهنگ ازدواج با او را دارد که ناگاه جنگ به سراغ آنها آمده و گوی خوشبختی را از آنان میربایاند. دختری که در خانوادهای گرم و صمیمی با نیکبختی در حال زندگی است که جنگ بر سر آنها آوار میشود. جنگی که منجر به جدایی لنکا از همسر یک روزه خود شده و آوارگی و تبعید به اردوگاهای اجباری را برایش به ارمغان میآورد. لنکا بعد مفارقت از یوزف، همراه خانواده خود تبعید به اردوگاه را برمیگزیند، تا بدین شیوه روح وفاداری به خانواده به وسیله یهودیان در ذهن مخاطب به خوبی شناسانده شود.
خانوادهای که در همه حال بهم وفادار هستند و تنها به هم کیش خود اعتماد دارند. خانوادهای که در تمام شرایط سعی بر آن دارند که از روح همبستگی خویش صیانت کرده و از فروپاشیدگی و اضمحلال آن ممانعت به عمل آورند. ریچمن در رمان همسر گمشده یهودیان را انسانهای متعهد به شریعت و سنت نشان میدهد، که آن را ناشی از پیشینه تاریخی این قوم میداند. شریعتی تحریف شده که تنها پوستهای از آن باقی مانده است.
لنکا پس از ورود به اردوگاه اجباری به نقاشی برای رایش آلمان مشغول میشود. نقاشیهای که در ادامه مسیر زندگی او را متحول ساخته و به تاریخ نگاری از ظلم و شکنجه نازیها تغییر جهت مییابد. لنکا با همراهی نقاشان یهودی درون اردوگاه به نقاشی از یهودیان ستمدیده توسط آلمانهای نازی روی میآورد. نقاشیهای که در خفا ترسیم میشود و با ترفندهای در اختیار آمریکایی های ناجی قرار میگیرد؛ تا بدین گونه جنایات آلمانهای نازی برای همیشه در اذهان تاریخ ثبت گردد.
لنکا پس از اتمام جنگ و نجات به وسیله سرباز آمریکایی زندگی تازهای را برای خود برمیگزیند که در آن دیگر خبری از همسرگمشده خویش، یوزف نیست. بدان سبب که لنکا با انگاشت غرق شدن کشتی حامل یوزف به سمت کانادا، با سرباز آمریکایی ازدواج کرده و زندگی جدیدی را در آمریکا آغاز میکند. زندگی که گرچه رنگی نو به خود گرفته اما در بطن خود خاطرات تلخی از گذشته را بهمراه دارد.
لنکا قهرمان فعالی است که دست به کنش بر ضد سرنوشت خویش و جامعه میزند، اما توانمندی فرار از تقدیر ناخواسته خویش را ندارد. تقدیری که درنهایت بازگشت به گذشته تلخ و یوزف را برای او بهمراه میآورد. لنکا گرچه در اردوگاهای اجباری به زیست حقیرانه خویش ادامه میدهد، اما کنش فعالانه خود را از دست نداده و سعی در ثبت وقایع جاری در زمان جنگ جهانی دوم میکند. رویدادهای که یادآور ناخوشیهای بسیار برای قوم یهود در میانه جنگ جهانی دوم است. نویسنده با توصیف پویا تلاش دارد یهودیان را مردمان استوار در برابر مشقتها نشان دهد. مردمانی که مصائب و شکنجههای غیرانسانی زیادی را متحمل شدهاند و حال زیست در آرامش حق طبیعی آنها بیان میشود. آرامش و زیستی که به هر نحوی باید تأمین گردد وله آوارگی دیگر انسانها را به دنبال داشته باشد.
قسمتی از کتاب همسر گمشده:
«لمساش کن، تنفساش کن. هرگز رهایت نخواهد کرد. اگر نور آفتاب را کف دستانت قرار دهی، به سایه تبدیل میشود. اگر کرم شبتاب را در شیشهای بگذاری، میمیرد. اما اگر با بالهای باز عشق بورزی، همیشه نشاطِ معلق ماندن در پرواز را احساس خواهی کرد.»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.