فلسفۀ زیستشناسی
درباره نویسنده سمیر عکاشه:
سَمیر عَکّاشه (یا بهاشتباه: اُکاشا) استاد فلسفهٔ علم در دانشگاه بریستول است. عکاشه همچنین عضو فرهنگستان بریتانیا و رئیس انجمن فلسفه علم اروپا است. موضوعات مورد علاقه او در فلسفهٔ زیستشناسی، پرسشهای بنیادی و مفهومی مرتبط با نظریه تکامل، بهویژه مساله سطح انتخاب است.
او برای نوشتن کتاب فرگشت و سطوح انتخاب (۲۰۰۶) برندهٔ جایزهٔ لاکاتوش شد.
درباره کتاب فلسفۀ زیستشناسی:
پرسشهایی که زیستشناسی به فلسفه سپرده است، از مهمترین مسائل انسانی است. مثلاً در زیستشناسی همه به دنبال یافتن بینشی دربارۀ «سرشت بشر» هستند و از همین رو بر پرسشهایی متمرکز میشوند که در حیات بشری از اهمیتی بنیادین برخوردارند. پرسشهایی همچون «حیات» چیست؟ و آیا اشیا هدف یا معنایی را ورای روندهای شیمیایی یا فیزیکی که آنها را پدید میآورد، محقق میکنند یا خیر؟ نتیجۀ تمام این تحولات این است که امروزه دیگر زیستشناسی و نظریۀ انتخاب طبیعی که تنها پارادایم حاکم بر این علم است، موضوع بسیار مناسبی برای اندیشیدنِ فلاسفه و صاحبنظران شده است. اما این پرسش پیش میآید که چه چیزی در «نظریۀ انتخاب طبیعی» وجود دارد که چنین دامنۀ وسیعی از مسائل را موضوع پژوهشهای آن کرده و پای شناختشناسان و فلاسفه را به تفکر و تعمق در مورد آن واداشته است؟
سمیر عکاشه استاد فلسفهٔ علم دانشگاه بریستول در انگلستان است و از سال ۲۰۰۳در آنجا تدریس میکند. عکاشه همچنین عضو فرهنگستان بریتانیا و رئیس انجمن فلسفهٔ علم اروپا است. عکاشه بیش از یکصد مقاله دربارهٔ موضوعات گوناگون فلسفهٔ علم و زیستشناسی تکاملی در ژورنالهای معتبر منتشر کرده است. موضوعات مورد علاقهٔ او در فلسفهٔ زیستشناسی پرسشهای بنیادی و مفهومی مرتبط با نظریهٔ تکامل، بهویژه مسألهٔ سطح انتخاب است که به انتشار کتاب تکامل و سطح انتخاب انجامید که برندهٔ جایزهٔ لاکاتوش شد.
اوا جابلونکا، نویسندهٔ تکامل در چهار بعد: «سمیر عکاشه در این کتاب قابل فهم که زیبا و روشن نوشته شده است بعضی از موضوعات اصلی فلسفهٔ زیستشناسی را مطرح میکند. این کتاب رابطهٔ نزدیک علم زیستشناسی و فلسفهٔ زیستشناسی را آشکار میکند و بنیان محکمی است برای کاوش در چارچوبهای نظری جدید و اختلاف نظرهایی که در این رشتهٔ هیجانانگیز شکل میگیرد.»
فیلیپ کیچر، نویسندهٔ زندگی با داروین: «سمیر عکاشه در این کتاب جدید و خارق العاده گزارشی مختصر و مفید از یکی از زندهترین رشتهها در فلسفهٔ معاصر ارائه میدهد. این بهترین سرآغاز برای هر کسی است که به تأملات فلسفی دربارهٔ علوم زیستی علاقه داشته باشد.»
قسمتی از کتاب فلسفۀ زیستشناسی:
فلسفه از دیرباز با علوم طبیعی در هم تنیده است. بسیاری از بزرگترین فیلسوفان ۴۰۰ سال گذشته، از جمله ایمانوئل کانت و دیوید هیوم، تحت تأثير علم زمان خویش بودند؛ و بعضی، از جمله رنه دکارت و گوتفرید لایب نیتس، خودشان کشفهای علمی مهمی انجام دادند. این درهم تنیدگی غریب نیست. از دوران باستان، فلسفه پرسشهایی درباره ماهیت جهان، جایگاه انسان در آن، و شناخت ما از آن، مطرح کرده است؛ و اینها موضوعاتی هستند که علم درباره آنها حرف برای گفتن بسیار دارد. در واقع، با ظهور علم مدرن در قرنهای هفدهم و هجدهم، مسائل بسیاری که از دیرباز در تخصص فیلسوفان بودند باید به دانشمندان واگذار میشدند. نمونههایش عبارتاند از اینکه آیا تمام مواد، همانطور که دموکریتوس، فیلسوف عهد باستان، معتقد بود، از اتم ساخته شدهاند یا نه، و اینکه آیا ذهن انسان، همانطور که دکارت میگفت، از جوهر غیرمادی ترکیب شده است یا نه. امروزه هیچ کس نمیتواند بدون توجه به آنچه دانشمندان میگویند، بحث معقولی درباره این مسائل انجام دهد.
اگرچه تولد علم به تصرف بخشهایی از قلمرو فلسفه انجامید، اما در عین حال نوع جدیدی از تحقیق فلسفی را نیز به وجود آورد که پرسشهایی درباره روشهای خود علم مطرح میکند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.