فروید
درباره نویسنده جاناتان لیر:
جاناتان لیر نویسنده کتاب فروید فیلسوف و استاد ممتاز دانشگاه شیکاگو و برندهٔ جایزۀ «دستاورد ممتاز بنیاد اندرو ملون»
درباره کتاب فروید:
ریچارد رورتی، دانشگاه استنفورد، امریکا: فیلسوفان علاقهمند به روانکاوی این کتاب را دستاوردی عظیم خواهند یافت. بسیاری از استادان ادبیات و تاریخ اندیشه نیز که به تدریس فروید اشتغال دارند. آن را خواهند خواند و با شور و اشتیاق به بحث خواهند نشست.
اسلاوُی ژیژک، دانشگاه لوبلیانا، اسلوونی: اگر بنا باشد به این پرسش پاسخ دهم که درمیان روانکاوان معاصر چه کسی برای نگارش درآمدی بر فروید در مقام فیلسوف شایستهترین است، انتخابم کسی نخواهد بود جز جاناتان لیر.
این کتاب زندگینامهٔ فروید نیست. تاریخ اندیشه و فرهنگ هم نیست. کاوشی است ژرف در مفاهیم کانونی روانکاوی فرویدی و اهمیت ماندگارشان، بهزبانی ساده و روشن و همهفهم.
نویسنده در مقدمهٔ ترجمهٔ فارسیِ کتاب نوشته است که: «شاید چون بر کنارهٔ بیکرانهٔ آب زندگی میکنم، وقتی چیزی مینویسم، برایم به آن میماند که “رهایش میکنم” و در بطریای به آب میسپارمش و کسی چه میداند به کجا میرود؟ خوانندهای آیا این کتاب را مییابد؟ و خواننده: همو است که این کتاب در گوشش سخنی آشناست، همو که با سودایی همدلانه آن را میخواند، همو که انگیزهٔ اندیشیدن در او جوانه میزند… این کتاب به کجا میرود؟ که آن را مییابد؟ و آیا خواهم دانست به کجاها سفر میکند؟…
بهلطف کتابها، قریب چهل سال است که به همسخنی با زیگموند فروید مُباهیام. مخالف بسیاری از سخنان اویم. برخی آراء او بهنظرم منسوخ شده است. و بر این گمانم، که بر فرض مُحال، اگر فرصت دیدار او دست دهد بعید است میانمان دوستی و مودّتی درگیرد. با این احوال، در تار و پود نوشتههای او بینشهایی تنیده که، سرجمع، از نوع آدمی نقشی شگفت میزند. آثارش طنینی از حقیقت دارد و دریافتی ژرف از کیستیمان به ما میبخشد. نوشتههای او، در نظر من منبعی است بی پایان که بارها میتوان بدان رجعت کرد و همچنان نکتههای مهم از آن برگرفت…
قسمتی از کتاب فروید:
این همانچیزی است که در داستان فرضی ما رخ میدهد: دورا از دوران کودکی به اضطرابش با فوران خشم واکنش نشان داده است. پیامد ناگوار این وضعیت عبارت است از اختلال در رشد و تحول خشم به منزله هیجانی رشدیافته. از اینرو، در هجدهسالگی و در واکنش به اضطراب همچنان ظرفیت هیجانی اندکی دارد. به مجرد برانگیختهشدن اضطراب، او همچنان به فورانهای خشم رشدنایافته روی میآورد. و بدین ترتیب، هرچند میتوان گفت «او به صورت آقای ک سیلی زد. چون از او خشمگین بود» و «او از آقای ک خشمگین بود، چون پیشنهادی بیشرمانه به او داده بود»، نمیتوان نتیجه گرفت که پیشنهاد آقای ک دلیل خشم دورا بوده است.
بلکه پیشنهاد او سبب بروز اضطرابی تحملناپذیر شده که واکنشی سخت خشمگینانه را در پی داشته است. این واکنشی حیاتی است زیرا موقعیت اضطراببرانگیز را بر هم میزند و از اینرو، میتوان آن را نوعی دفاع به شمار آورد. اما چنین خشمی آنقدر رشدیافته نیست که بهواقع ادعای موجهبودن کند. دورا ظرفیت فکری لازم را برای داشتنِ تجربه عاطفی موجه ندارد. از نظر زیستی، او هجدهساله است، پس دشوار بتوان درک کرد که واکنشهای خشمگینانه کودکی سهساله را از خود بروز دهد. اما خیلی سرراست باید گفت این خانم جوان هیجانات کودکی سهساله را دارد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.