عشق اتمی
درباره نویسنده جنی فیلدز:
جنی فیلدز (Jennie Fields) نویسنده کتاب عشق اتمی، (زاده ۲۵ ژوئیه ۱۹۵۳) یک رماننویس آمریکایی است. چهارمین رمان او عصر آرزو است که بر اساس زندگی نویسنده آمریکایی ادیت وارتون ساخته شده است. فیلدز در شیکاگو، ایلینوی به دنیا آمد و در هایلند پارک، ایلینوی بزرگ شد.
فیلدز مدرک لیسانس هنرهای زیبا در نویسندگی و نقاشی خلاق از دانشگاه ایلینویز و کارشناسی ارشد هنرهای زیبا (MFA) را از کارگاه نویسندگان آیووا دریافت کرد. فیلدز حرفهای موفق در زمینه تبلیغات داشت و به عنوان یک کپی رایتر در شیکاگو شروع کرد و سپس مدیر خلاق چندین آژانس تبلیغاتی بین المللی در شیکاگو و نیویورک شد. از جمله آهنگهای تبلیغاتی او میتوان به آهنگهای مک دونالد (زمانی که در DDB Needham مشغول به کار بود)، از جمله “Menu Chant” که در میان دیگران توسط کارل گیامرز از باکینگهام خوانده شد، کمپین “ما همه متصل هستیم” برای تلفن نیویورک (زمانی که در یانگ بود) خوانده شد. & Rubicam) و کمپین Lunesta Moth (زمانی که در McCann Erickson بود) که برای آن جایزه Effie را دریافت کرد. فیلدز اکنون در نشویل، TN زندگی میکند، جایی که او یک نویسنده تمام وقت است.
درباره کتاب عشق اتمی:
آن پاچت: «داستانی دربارۀ علم، عشق، جاسوسی، نگارش زیبا و شیرزنی که با چنگودندان، راهی استوار در دنیای مردان برای خود میسازد. تا جایی که من میدانم چیز دیگری نمیتوان از یک داستان انتظار داشت.»
قسمتی از کتاب عشق اتمی:
گرمای هوای شهر را هنوز بر پوستش حس میکرد. جورابهای ساق بلندش را در آورد و داخل روشویی حمام انداخت. عادتی که از زمان جنگ پیدا کرده بود. از سال ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۴، دو جفت جوراب ضخیم داشت که مانند ارکیدههای گرانبها و کمیاب با آنها رفتار میکرد. یا مسیح، او حتی دخترانی را میشناخت که پشت ساق پاهایشان خطوطی میکشیدند که شبیه جوراب به نظر برسد. چون پولی برای خرید جوراب نداشتند. خطوطی که تا پایان روز و در نیمههای شب، مانند آرایشی که در پایان یک روز طولانی به هم ریخته باشد، در هم ریخته و نامنظم میشد.
خیلی سخت میشد حس دوران جنگ را فراموش کرد، جیره بندیها، وحشت باز کردن روزنامه هر روز صبح و دیدن بدترین چیزها. رزالیند هرگز فراموش نمیکرد روزی که مرد همسایه را میدید که به پهنای صورت اشک میریخت و ستاره آبی روی پرچم سربازان خانوادهاش را به طلایی تغییر میداد. خانواده رزالیند مردی برای فرستادن به جنگ نداشت اما او و لوئیزا به نوبه خود در جنگ سهمی داشتند. لوئيزا مدتها موشکهای ادوات نظامی را جلا میداد و در مورد رزالیند، میشود گفت کاری که او انجام داد ک باعث اتمام جنگ شد، اگر چه میدانست این موضوع تا آخر عمر با او خواهد ماند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.