عجایب مشرقزمین
درباره نویسنده رودولف ویتکوور:
رودولف ویتکوور (Rudolf Wittkower) نویسنده کتاب عجایب مشرقزمین است. (22 ژوئن 1901 – 11 اكتبر 1971) مورخ هنری انگلیسی متخصص در رنسانس ایتالیا و هنر و معماری باروك، كه بیشتر دوران حرفه خود را در لندن گذراند، اما در آلمان تحصیل كرد و بعداً به آمریكا رفت. علیرغم داشتن پدری انگلیسی که پس از تحصیل در آلمان اقامت داشت، در برلین متولد و بزرگ شد.
درباره کتاب عجایب مشرقزمین:
اثر پیشِ رو خط سیر شکلگیری صور خیال را در ذهن غربی نشان میدهد. سنت پردازش تصویر اگزوتیک و فانتزی شرق چرا و از کجا و چگونه ذهن غربی را در برگرفت؟ چرا شیوة زیستن و عادات و آداب شرقیها برای غربیها به امری غریب و توأم با تخیل و وهم تعریف شد و ذهنیت آنها را برای افسانهسرایی آماده کرد؟ این اندیشه در دوران استعمار به اوج خود رسیده بود و جهان ناشناخته و عجیبوغریب شرق به عنوان سوژهای برای اکتشاف و تخیل غربیها شد. بر همیناساس، گفتمان «ما» و «دیگری» در رابطهای «متمایز» شکل گرفت: هر آنچه در جهان غیرغربی است شگرف و شگفتانگیز است و از غرب عادی متمایز است. بنابراین، شرق را باید کشف کرد تا نقاط تمایز «ما» با «آنها» مشخص شود. این همان تفکری است که غرب از طریق آن توانست انگاره، ایده و شخصیت و تجربهای برای خودش دستوپا کند.
یعنی غربی آن است که متمایز از شرقی است. بنابراین، امر غریب و شگرف حاصل قضاوت ارزشی است و به این گزارة مخاطرهانگیز منجر میشود که: «ما با دیگران فرق داریم و از آنها برتریم.» در اینمیان، بعد مسافت عنصر معناداری در هرچه شگفتانگیز نشان دادن شرق بود. زیرا شگفتیها و عجایب در دوردستها و در ورای قارهها قرار دارد. بههرحال، گفتمان اگزوتیسمی غرب در «شرقشناسی» بازتاب پیدا کرد. شرق به عنوان «موضوع مورد مطالعه» یا «شرق موزهای» در ادامة همان تصور عجایبانگاری شرق پدید آمده است. در امتداد همین اندیشه بود که به قول ادوارد سعید، زبانهای شرقی، تاریخ، فرهنگ، سیاست، اقتصاد، بیولوژی و مردمشناسی شرقی به عنوان موضوعات دانشگاهی عصر جدید به گفتمان «ما» و «دیگران» سروسامان تازهای بخشیدند و به قول میشل فوکو به تولید مناسبات و روابط قدرت/ دانش انجامید.
قسمتی از کتاب عجایب مشرقزمین:
ویژگی رفتار علمی پیشرو یونانیان این بود که آنها خود در مقابل داستانهای عجایب، و نژادهای نابغه و محیر العقول جبهه گرفتند. نکوهش تعدادی از نویسندگان متأخر تا به امروز باقی مانده است. شاید تندترین نقدها از جانب استرابون آمده باشد که کتاب جغرافيا را در نخستین سالهای بعد از میلاد نوشت. هر چند که شایستگیهای استرابون به عنوان یک جغرافیدان ممکن است خود محل بحث باشد، در برخورد قاطع با خرافات کهن بیامان بود.
او میگوید که به طور کلی مردانی که تا بدین جا در مورد هند نوشتهاند، یک مشت دروغگو بودهاند. در این میان ديماخوس مقام اول را دارد (او نیز مانند مگاستنس در دربار هند سفیر بود؛ کتاب او مفقود شده است)، مگاستنس در رتبه دوم؛ در حالی که اونه سیکریتوس…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.