سولی
درباره نویسنده جان گریشام:
جان گریشام (John Grisham) نویسنده کتاب سولی، زادهی 8 فوریهی 1955، نویسندهی آمریکایی است. او ابتدا به تحصیل در رشتهی حقوق روی آورد و پس از اخذ مدرک این رشته از دانشگاه ایالتی می سی سی پی، مدتی به کار وکالت در شهر آکسفورد مشغول شد. مدتی نمایندهی مجلس در پارلمان ایالتی بود و پس از چند سال از کار کناره گیری کرد.
گریشام سالهاست به عنوان نویسندهی رمانهای حقوقی پرفروش در آمریکا مطرح است و آثار او به بسیاری از زبانهای زندهی دنیا از جمله فارسی هم ترجمه شدهاند و از اکثر کتابهای وی یک نسخه سینمایی نیز ساخته شده است. او تا کنون 23 رمان، یک کتاب غیرداستانی، یک مجموعه داستانی و یک کتاب نوجوانانه منتشر کرده است. «محافظان»، «شریک»، «تسویه حساب»، «بارانساز»، «شرکت» و «استیناف» شماری از رمانهای موفق این نویسندهاند. کتابهای گریشام به 38 زبان ترجمه شده و 250 میلیون جلد از آنها در سراسر جهان به فروش رسیده است. گریشام در ویرجیانا و می.سی.سی.پی زندگی میکند.
درباره کتاب سولی:
بوک لیست: «داستانی به شدت تکان دهنده که با همان نگاه به شخصیت و جزئیات توصیفی که گریشام در رمانهای جنایی خود آورده است، روایت میشود. هجومهای گاه و بیگاه او به داستانهای عمومی معمولاً جالب است، اما این یکی به طور قابل توجهی بیشتر از این است. این به طرز ماهرانهای نوشته شده است، با یک شخصیت مرکزی عمیقا قانع کننده و داستانی پر از احساسات خام و تعلیق.»
قسمتی از کتاب سولی:
ماه آوریل، هنگامی که ساموئل سولیمان با یک متر و هشتاد و هفت سانتیمتر قد به تیم بسکتبال دعوت شد هفده سال داشت از آنجا که برای سرعت و حمله های مستقیم به تیم مقابل شهرت داشت، او را برای خط حمله در نظر گرفته بودند. علاوه بر این دو خصیصهی بارز، شوتهایش از وسط زمین و همچنین انجام حرکات زیگزاگی برای عبور از خط دفاع نیز از تواناییهای برجستهی او بود. ماه ژوئیه وقتی سولی جوبا پایتخت سودان شمالی را ترک کرد، قدش به صد و نودوهفت سانتیمتر رسیده بود و در سرعت و حرکات زیگزاگی و عبور از خط دفاع سریعتر هم شده بود و به راحتی توپهای دقیق و حساب شده را کنترل میکرد. او متوجه رشد سریعش، که برای یک نوجوان چندان دور از انتظار نبود نمیشد، اما میدید کفش کهنهی بسکتبال برایش تنگ شده و تنها شلواری که داشت، تا قوزک پایش کوتاه شده است.
آوریل گذشته دعوتنامه را دریافت کرده و مردم در کوچه و محله جشن گرفته بودند. او در لتا زندگی میکرد روستایی دورافتاده اطراف رامبک، شهری با سه هزار جمعیت بیشتر سالهای عمرش را در لتا گذرانده بود و کاری جز فوتبال و بسکتبال انجام نداده بود. مادرش بئاتریس، مانند تمام زنان روستا سواد چندانی نداشت و خانه داری میکرد. پدرش آیاک در مدرسهی دوکلاسه ی روستا که دهها سال پیش توسط مبلغان مذهبی در فضای باز بنا شده بود، درس میداد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.