رنج و سکوت (داستانی واقعی از قتل و خاطره)
درباره نویسنده پاتریک رادن کیف:
پاتریک رادن کیف (Patrick Radden Keefe) نویسنده کتاب رنج و سکوت: داستانی واقعی از قتل و خاطره است. پاتریک رادن کیف نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی متولد سال ۱۹۷۶ است. رادن کیف برای روزنامههای نیویورک تایمز و نیویورکر مینویسد. او از اعضای هیات نویسندگان مجلهی نیویورکر و نویسندهی دو کتاب تحسینشده کلمهماری و پچپچ است. او در سال ۲۰۱۴ جایزهی ملی مجلات را در بخش نوشتهی خبری غیرداستانی (فیچر) دریافت کرد و در سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ در بخش گزارشنویسی به مرحلهی نهایی جایزهی ملی مجلات راه یافت. وی همچنین موفق به دریافت کمکهزینهی گوگنهایم و کمکهزینهی اریک و وندی اشمیت از سوی بنیاد امریکای نوین شده است. این دانشجوی سابق افسری، دارای مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه کمبریج و دانشکدهی اقتصاد لندن است و یک مدرک حقوق نیز از دانشگاه ییل دارد و اکنون در نیویورک زندگی میکند.
درباره کتاب رنج و سکوت:
کتاب فریبندۀ پاتریک رادن کیف، دربارۀ درگیری های ایرلند شمالی و پیامدهای آن، از پرونده مک کانویل به عنوان نقطه آغاز روایت تلخ جامعه ای استفاده می کند که درگیر جنگ چریکی خشونت باری شده است؛ جنگی که پیامدهای آن اغلب نادیده گرفته شده. خشونت بی رحمانه ای که افرادی چون فرزندان مک کانویل را درگیر خود کرد. اعضای ارتش موقت از توافق صلحی که هدف اتحاد ایرلند را به حاشیه برد، آزرده شدند و با خود اندیشیدند کشت و کشتارهایی که در طول درگیری ها مرتکب شده بودند، نه اقدامات جنگی موجه، که فقط قتل هایی عادی بوده اند. کتاب رنج و سکوت با روایت سرگذشت اعضای متعصب و تندروی ارتش جمهوری خواه، داستان های پیچیده جاسوسی، نقشه های پلید ارتش انگلیس و ماجرای گری آدامز، دنیایی از تعصب، خیانت، رنج و انتقام را به تصویر می کشد.
نیویورک تایمز: «رادن کیف داستان گوی بینظیری است. با این که ممکن است عجیب به نظر برسد، اما او شخصیتهای کتاب را برای ما زنده میکند. ساختار کتاب به شدت هوشمندانه است. ما افراد را تعقیب میکنیم، فراموش میکنیم و دوباره سالها بعد به آنها میرسیم. خواندن این کتاب مثل خواندن یک داستان کارآگاهی است. چیزی که او به بهترین نحو نشان میدهد، تراژدی، زخمها و از دستدادنها و زخمهای اخلاقی بازماندگان است. این کتاب یک روایت عالی از یک دورهی سخت تاریخی است، شاید هم یک هشدار.»
قسمتی از کتاب رنج و سکوت:
ردپای چندانی از جین مک کانویل باقی نمانده بود. در زمان پرآشوبی ناپدید شد و بچههایش آن قدر کوچک بودند که بعضی از آنها حتی خاطرات روشنی هم از آن زمان ندارند. اما یکی از عکسهای جین به جا مانده بود. عکسی که در اواسط ۱۹۶۰ جلوی در خانهشان در بلفاست گرفته بود. جین به همراه سه تا از فرزندانش ایستاده و همسرش آرتور جلوی آنها چمباتمه زده بود. جین دست به سینه به دوربین نگاه میکند، لبخند به لب دارد و چشمهایش را در نور آفتاب جمع کرده است. چیزی که چند تا از بچهها در مورد جین مککانویل به یاد میآوردند سنجاق قفلی اوست، سنجاق قفلی آبی رنگی که به لباسهایش وصل میکرد، چون همیشه یکی از بچهها یا دکمه لباسش گم میشد یا به هر حال لباسش مشکلی پیدا میکرد. این سنجاق قفلی همراه همیشگی جین بود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.