سبد خرید

دیوان اسپارتی

ناشر : نیماژدسته: , ,
موجودی: 1 موجود در انبار

340,000 تومان

دیوان اسپارتی یک رمان تاریخی پرماجراست که با زبان و روایتی منحصر به فرد، هر آنچه از یک رمان جذاب انتظار داریم به ما می دهد: داستان زندگی چهار مرد و یک زن، با شخصیت ها و انگیزه های عجیب و متفاوت، در دوران اشغال الجزایر توسط دولت عثمانی، و بعد، حکومت فرانسه، در شهر الجزیره. عبدالوهاب عیساوی، نویسنده جوان و پرافتخار الجزایری، با قلمی بی طرف و داستانی تمام حوادث را از دیدگاه شخصیت های فرانسوی و الجزایری کتاب بیان می کند تا نشان دهد بین استعمار دولت عثمانی و دولت فرانسوی تفاوت چندانی نیست. هم زمان وقوع دزدی های دریایی در منطقه و غارت کشتی های اروپایی، آغازی است بر دوران وحشت اروپا از سلاطین عثمانی.

1 عدد در انبار

مقایسه



دیوان اسپارتی

درباره نویسنده عبدالوهاب عیساوی:

عبدالوهاب عیساوی نویسنده کتاب دیوان اسپارتی، رمان‌نویس الجزایری در سال 1985 در منطقه جلفا الجزایر متولد شد. اولین رمان او به عنوان «سینمای یعقوب» برنده جایزه اولین رمان در رقابت ریاست جمهوری سال 2012 شد و در سال 2015 نیز جایزه آسیه جبار را که یکی از مهم‌ترین جوایز رمان در الجزایر است برای رمان «سييرا دي مويرتي» دریافت کرد. در سال 2017 نیز رمان دیگرش با عنوان «دایره‌ها و درها» برنده جایزه سعاد الصباح شد و در همان سال نیز جایزه کتارا را برای رمان «سفر به آثار فراموش‌شده» که هنوز رنگ چاپ به خود ندیده دریافت کرد.

درباره کتاب دیوان اسپارتی:

دیوان اسپارتی روایت‌ داستان پنج شخصیت در سال‌های ۱۸۱۵ تا ۱۸۳۳ در شهر الجزیره است. دِبون روزنامه‌نگاری است که همراه مهاجمان به الجزایر وارد شده. خاویر سربازی در ارتش ناپلئون که بعد از شکست در جنگ واترلو به‌طور اتفاقی در الجزایر اسیر می‌شود اما بعد از آزادی به فرانسه باز نمی‌گردد و در الجزایر می‌ماند و بعدها یکی از طراحان حمله به الجزایر خواهد بود.

عیساوی در این رمان تاریخی تلاش کرده تا هر دو طرف فرانسویان حاضر در الجزایر را به تصویر بکشد و برای این منظور از دو شخصیت پیچیده و جذاب استفاده کرده است: خاویر که طرفدار حمله بود و جایگاه مهمی در برنامه‌ریزی برای کارزار الجزایر داشت، و دِبون، روزنامه نگاری که از آزادی مردم و استقلال الجزایر دفاع می‌کرد. و اعتقاد داشت حمله به لجزایر یک عمل نادرست بود.

سه شخصیت اصلی دیگر داستان الجزایری هستند؛ ابن‌میار که یکی از الجزایری‌هاست، با سلطه‌ی عثمانی‌ها بر الجزاير مخالفتی ندارد اما حمه السلاوی، جوان الجزایری نظری مخالف او دارد و تنها حکومت الجزایری‌ها را بر کشور می‌پذیرد و انقلاب را تنها راه نجات از چنگ استعمار می‌داند. شخصیت پنجم؛ دوجه، زنی است که سرنوشتش تحت‌تأثير حضور اشغالگران در الجزاير قرار گرفته و حوادث تلخی را تجربه می‌کند.

با خواندن رمان ديوان اسپارتی می‌توان به حقایق جالب توجهی درمورد اشغال الجزاير به‌دست دو حکومت مختلف دست یافت.

قسمتی از کتاب دیوان اسپارتی:

«به‌محض شنیدن صدای در از کنارم بلند شد و تسبیح را همان جا گذاشت. دنبال لاله‌سعدیه راه افتادم و با فاصله ایستادم. از ایوان عبور کرد؛ اما من در حیاط منتظر بازگشتش ایستادم. صدای جیغ و سپس گریه‌اش را شنیدم؛ فهمیدم ابن‌میار پشت در بوده است. وقتی دیدم دستش را می‌بوسد و با ناباوری لمسش می‌کند تا مطمئن شود واقعاً برگشته، من نیز گریه‌ام گرفت. ابتدا فقط از دور نگاهشان می‌کردم؛ سپس، نزدیک شدم و سر ابن‌میار را بوسیدم. به نظرم، سفر او را پیرتر کرده بود. وقتی به‌طرف اتاقشان می‌رفتیم، لاله‌سعدیه به او چسبیده بود. بعد از ورود به اتاق، ابن‌میار به دیوارها نگاه کرد و آهی کشید.

وسط ما نشست و پاهایش را روی زمین دراز کرد و تمام جزئیات سفر را از لحظهٔ ورود به کشتی تا رسیدن به پاریس تعریف کرد. می‌خواستم آن‌ها را تنها بگذارم؛ اما چشمان کنجکاو ابن‌میار مرا به نشستن تشویق می‌کرد. او سؤالات زیادی داشت؛ اما قبل از اینکه چیزی بپرسد، ما همه‌چیز را به او گفتیم: «سلاوی مزوار را کشت. ما او را زخمی پشت در یافتیم. لاله‌سعدیه زخمش را مداوا کرد. اکنون هم در زیرزمین پنهان شده است.» همان وقت ابن‌میار بلند شد و به زیرزمین رفت. سینه‌ام از قصه‌هایی که می‌خواستم برایش بگویم، می‌سوخت.

باید به او می‌گفتم سربازان زیادی در جست‌وجوی سلاوی به خانه هجوم آوردند و آن را زیرورو کردند. مترجمی که همراه سربازان بود از ما پرسید او را کجا پنهان کرده‌ایم. عربی را با لهجه‌ای متفاوت صحبت می‌کرد؛ البته کاملاً قابل‌فهم بود. او در حیاط پرسه می‌زد و سربازان اتاق‌ها را جست‌وجو می‌کردند. مطمئناً شخصی با زندگی عربی از نحوهٔ ساختن خانه‌ها در المحروسه کاملاً آگاه بود؛ زیرا برخلاف فرانسوی‌ها جاهایی را گشت که به فکر سربازان نرسیده بود. سپس، کمی مقابل در منتهی به پلهٔ زیرزمین ایستاد. البته لاله‌سعدیه آن را با یک کمد قدیمی پوشانده بود؛ اما مترجم خم شد و به زیر کمد نگاهی انداخت. 

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1400

تعداد صفحات

360

زبان

موضوع

,

شابک

9786003677524

وزن

310

جنس کاغذ

عنوان اصلی

Divan-e Sparti

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دیوان اسپارتی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...