تولستوی و مبل بنفش
درباره نویسنده نینا سنکویچ:
نینا سنکویچ (Nina Sankovitch) نویسنده کتاب تولستوی و مبل بنفش، نویسنده آمریکایی در ایالت ایلینوی در خانواده عاشق کتاب به دنیا آمد. او پس از سپری کردن دوران تحصیل به نویسندگی روی آورد و آثار معدودش به موفقیت های چشمگیری رسیدند. بعد از مرگ خواهرش، آنماری در سن چهل و شش سالگی تصمیم گرفت تا هر روز یک کتاب بخواند و خاطرات و یادداشتهای آن سال را در کتاب تولستوی و مبل بنفش منتشر کرد. کتابی که به انتخاب کاربران گودریدز، نامزد بهترین کتاب خاطرات و اتوبیوگرافی شناخته شد.
نینا سنکویچ در سال ۲۰۰۸ وبسایت «هر روز کتاب بخوان» را راهاندازی میکند که در آن نظرات و دریافتهای خود را درباره کتابهایی که خوانده با کتابدوستان جهان به اشتراک میگذارد.
درباره کتاب تولستوی و مبل بنفش:
سنکویچ درباره تجربهای که منجر به نوشتن کتاب تولستوی و مبل بنفش شد، اینطور میگوید: «سالِ هر روز یک کتاب من، سال آسایشگاه من بود. سال من بهدور از هوای ناسالم خشم و اندوهی که زندگیام را از آن انباشته بودم. گریزی بود به بادهای شفابخش ملایم تپههای کتاب. سال کتابخوانی من وقفه من بود، تعلیق من در زمان بین اندوه جانکاه مرگ خواهرم و آیندهای که حالا در کنارم ایستاده بود. من در مدت یک سالِ تمام استراحت و فراغت با کتابها، شفا پیدا کردم. حتی از آن هم بیشتر، آموختم که چگونه از مرحله بهبودی فراتر بروم.»
کتاب تولستوی و مبل بنفش کتابی در باب زندگی است با همه زیباییها و تلخیها و ناکامیها … رسالهای در باب اخلاق، مهربانی، انتخاب کتاب، ارزشمندی خانواده، تجربه اندوه و… است. روایت نینا از روزهای کتابخوانی و یادآوری خاطرات، توجه به جزئیات، نتیجهگیریها و روایت هر روزهاش درباره برنامه کتابخوانیاش روی مبل بنفش ما را به دنیای خوب کتابخانه او میبرد. با او به کودکیاش سفر میکنیم، از رنج پدرش در زمان جنگ باخبر می شویم و با تصویری دقیق از مرگ جانکاه خواهرش، آنماری، دل ما هم به درد میآید. نینا سنکویچ با روایت جذاب و شیرینش ما را با خود در دنیای واقعیاش غرق میکند و میتوانیم در همه لحظههایی که او در زندگیاش شاد یا غمگین شده با او همذات پنداری کنیم.
قسمتی از کتاب تولستوی و مبل بنفش:
مردم کتابهایی را دوست دارند که به اشتراک میگذارند. آنها میخواهند حس خوبی که موقع خواندن کتابها احساس کردهاند یا ایدههایی را که در صفحات کتابها یافتهاند،با دوستان و خانواده سهیم شوند. خواننده کتاب با به اشتراک گذاشتن یک کتاب محبوب سعی میکند همان شور، شادی، لذت و هیجانی را که خودش تجربه کرده است با دیگران سهیم شود. چرا؟ سهیم شدن عشق به کتابها و یک کتاب به خصوص با دیگران کار خوبی است.
اما از طرفی هم، برای هر دو تمرین دشواری است و درست است که اهدا کننده کتاب روحش را برای دیگران رایگان آشکار نمیکند، اما وقتی کتابی را با این اعتراف که یکی از کتابهای مورد علاقهاش است هدیه میکند، انگار که روحش را عریان کرده است. ما همان چیزی هستیم که دوست داریم بخوانیم. وقتی اعتراف میکنیم که آن کتاب جنبههایی از وجودمان را به خوبی نشان میدهد، حتی اگر آن جنبهها معلوم کند که ما هلاک خواندن رمانهای عاشقانهایم، یا دلمان لک زده برای داستانهای ماجراجویانه، یا اینکه در خفا عاشق کتابهای جنایی هستیم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.