ایمانوئل کانت
درباره نویسنده آنتونی کنی:
آنتونی کنی ( نویسنده کتاب ایمانوئل کانت، با نام کامل سر آنتونی جان پاتریک کنی (Sir Anthony John Patrick Kenny) (متولد ۱۶ مارس ۱۹۳۱) فیلسوف تحلیلی اهل انگلستان است. او در حوزه فلسفه ذهن، فلسفه باستان و فلسفه قرون وسطی، فلسفه دین، فلسفه اخلاق و فلسفه ویتگنشتاین فعالیت دارد. او و پیتر گیچ سهم عمدهای در بسط توماسگرایی تحلیلی دارند. او رئیس سابق فرهنگستان بریتانیا و انجمن سلطنتی فلسفه است. همچنین استاد فلسفه دانشکده اکستر و ترینیتی آکسفورد بوده و بعد استاد کالج بالیول در همان دانشگاه شد و در نهایت نایب رئیس دانشگاه آکسفورد شد تا اینکه در سال ۲۰۰۱ بازنشسته شد. در ۱۹۹۲ از الیزابت دوم بریتانیا لقب سِر گرفت.
اثر عمده او تاریخ فلسفه غرب در چهار جلد است. نشریه فرست تینگز این کتاب را بهترین تاریخ فلسفه تکمولف بعد از تاریخ فلسفه کاپلستون دانست. این کتاب توسط رضا یعقوبی ترجمه شده و از جانب بنگاه ترجمه و نشر كتاب پارسه منتشر شده است. جشن رونمايی از اين كتاب در تاريخ 16 مرداد ماه 1398 به همت مجله بخارا تحت عنوان شب فلسفه غرب برگزار شد و كريم مجتهدي، انشاالله رحمتي و رضا يعقوبی در اين مراسم درباره اين كتاب و مسائل فلسفه غرب به ايراد سخن پرداختند و پيام ارسالی آنتونی كنی برای اين مراسم قرائت شد. كنی در بخشی از اين پيام گفته بود: «ابن سینا در طول قرون وسطی و بعد از آن بیتردید تاثیرگذارترین فیلسوف بعد از افلاطون و ارسطو بوده است و امیدوارم فلسفه ایران در عصر حاضر به همان شکوفاییاش در عصر ابن سینا برسد».
درباره کتاب ایمانوئل کانت:
ایمانوئل کانت (Immanuel Kant) (زادهٔ ۲۲ آوریل ۱۷۲۴ – درگذشتهٔ ۱۲ فوریه ۱۸۰۴) فیلسوف سرشناس آلمانی در عصر روشنگری و کارساز در فلسفه جدید بود. او یکی از فیلسوفان کلیدی عصر روشنگری است و فلسفهٔ وی از اندیشههای چیره بر نیمهٔ نخست سدهٔ نوزدهم است. وی تجربه گرایی و عقلگرایی آغازین نوین را در هم آمیخت و تا به امروز کارایی باارزش وی در مابعدالطبیعه، معرفتشناسی، اخلاق، فلسفه سیاسی، زیباییشناسی و دیگر زمینهها دنباله دارد. اندیشه بنیادین «فلسفه نقدی» کانت به ویژه در نقدهای سهگانه وی «نقد عقل محض»، «نقد عقل عملی»و «نقد قوه حکم»، «خودآیینی انسان» است.
وی استدلال میکند که درک انسان، سرچشمه قوانین سراسری طبیعت است که سازنده همه تجربه ماست؛ و خِرَد انسان است که قانون اخلاقی را به ما میدهد که این قانون، بنیاد ما برای باور به خدا، آزادی، و جاودانگی است؛ پس شناخت علمی، اخلاق و باور دینی در برابر هم سازگار و باورپذیرند زیرا پشتوانه همه آنها بنیاد یکسان «خودآیینی» انسانند، که همچنین، انسان برپایه جهان نگری فرجام شناسانه حکم تأملی، سرانجام پایانی طبیعت است.
قسمتی از کتاب ایمانوئل کانت:
كانت در تمام مدت عمرش به وجود خدای شخصوار اعتقاد داشت که حاکم حکیم عالم است و به نظر او واجب بود همه این اعتقاد را داشته باشند. اما نظرش درباره بهترین راه رسیدن و دفاع از این اعتقاد با گذشت زمان عوض شد. تلقیاش از براهین اثبات وجود خدا هم که فلاسفه قبلی ارائه داده بودند، دگرگون شد. در اولین اقدامش در این حوزه، یعنی کتاب تنها برهان ممکن در دفاع از وجود خده ظاهرا برهانی برای اثبات وجود خدا ارائه کرد. او ادعا نکرد که آنچه آورده، یک اثبات است، یعنی برهانی که به شکل قیاس منطقی ارائه و حاوی تعریف دقیق اصطلاحات باشد. ولی بدون شک احساس میکرد که اثر او راهگشای چنین برهانی است. اما به ما هشدار میدهد که این وظیفه مستلزم خطر غور در اعماق مابعدالطبیعه است – «اقیانوسی تاریک بدون ساحل و بدون فانوس دریایی».
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.