اولین اشتباه
درباره نویسنده سندی جونز:
سندی جونز (Sandie Jones) نویسنده کتاب اولین اشتباه، نویسنده کتاب پرفروش زن دیگر است. او که یک روزنامه نگار مستقل است، از جمله در روزنامههای ساندی تایمز، دیلی میل، هفته نامه زن و سلام. اگر او نویسنده نبود، به دلیل داشتن وسواس ناسالم در زمینه کاغذ دیواری و کوسن، یک طراح داخلی میشد.
درباره کتاب اولین اشتباه:
سندی جونز نویسنده کتاب پرفروش زن دیگر و نویسنده منتخب باشگاه کتاب ریسویتر سپون و پرفروشترین نیویورک تایمز، با یک داستان خواندنی دیگر آمده است، داستانی دربارۀ یک زن، همسرش و زنی که ظاهراً بهترین دوستش است …
آلیس زنی آسیب دیده و افسرده حال که در پی مرگ همسرش تام، به این حالات دچار شده است، پس از آشنایی با مردی به نام نیسن، خیلی زود، جذب مهربانیش شده و به او دل میبندد. در طی نه سال زندگی مشترک آلیس و نیسن، اعتماد موج میزند، اما به یکباره به دنبال نشانههایی مشکوک همه چیز در هم میشکند. در این میان آلیس که همهی اسرارش را به نزدیکترین دوستش، بت، میگوید و از او مشورت میگیرد، نمیداند که شاید این اولین اشتباه و حتی بزرگترین اشتباهش باشد.
قسمتی از کتاب اولین اشتباه:
خم میشوم تا لباسهای کثیف را که جلوی در گذاشته بودم، جمع کنم و یک دفعه چمدان نیسن را میبینم. باید چمدانش خالی باشد. سه روز است که نیسن از سفر برگشته. نیسن عادت ندارد که وسایل و چمدانش را شلخته وسط اتاق بیندازد. نیسن حتی نمیتواند چروک شدن لباسهایش را تحمل کند. دوباره لباسهای کثیف را روی زمین میگذارم و به سمت چمدان میروم که کنار ردیف کفش هاست. احساس بدی دارم، انگار که اتفاق بدی قرار است بیفتد. میخواهم جلوی آن اتفاق را بگیرم. چرا هر زنی میخواهد جلوی اتفاق های بد را بگیرد؟
چمدان را باز میکنم و جیبهای داخلی لباسها را میگردم، جایی که ممکن است رازی در آن نهفته باشد. یک مقدار ین ژاپن که تا خورده اند از جیبهایش درمیآورم. اگر میدانستم که قرار است دنیا روی سرم خراب شود و با چیزهای بدی مواجه شوم، در چمدان را میبستم و از اتاق بیرون میرفتم.
یک کاغذ از جیب دیگرش درمیآورم، هتل کانراد. لبخند میزنم وقتی سرویس صبحانه هتل را میبینم، نیسن را تصور میکنم که پشت میز روبهروی پنجره شیشهای که از کف تا سقف است، نشسته و تخم مرغش را میخورد و به کلان شهر توکیو نگاه میکند.
فکر میکنم که قبلا این هتل را دیده و صبحانه هتل را خوردهام، قبل از اینکه نیسن را آنجا تصور کنم، حدس میزنم که این تلاش ذهن است تا یک چیزهایی را که ندیده تصور کند.
با دقت قبضها و رسیدهای داخل جیبهایش را نگاه میکنم، پنج بار نوشیدنی موردعلاقهاش را سفارش داده، چهاربار هم کوکتل؛ وقتی رسیدش را میبینم، لبخند میزنم. البته نیسن وقت آن را هم داشته که برای ماساژ رفته باشد، اما چیزی به من نگفت، توی رسید هزینه ماساژ یک زوج نوشته شده است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.