اصل کرامت انسان به مثابه قاعدهای فقهی
درباره نویسنده سیدمحمدعلی ایازی:
سیدمحمدعلی ایازی نویسنده کتاب اصل کرامت انسان به مثابه قاعدهای فقهی، (متولد ۱۳۳۳ خورشیدی) قرآن پژوه معاصر، مجتهد شیعه و استادیار دانشکدهٔ حقوق، الهیات و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران است. در سال ۱۳۷۷ در ششمین دوره خادمان نشر قرآن کریم، به دلیل تلاش در گسترش پژوهشهای قرآنی و تألیفات بسیار در حوزهٔ قرآنپژوهی وی به نام خادم قرآن برگزیده شد و مورد تقدیر قرار گرفت. وی عضو شورای مرکزی مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم است.
ایازی تحصیلات حوزوی خود را از سال ۱۳۴۷ از حوزهٔ علمیهٔ مشهد آغاز کرد و پس از گذراندن دروس سطح وارد حوزهٔ علمیهٔ قم شد. وی از درس استادانی چون محقق داماد، فاضل، ستوده، صلواتی و سلطانی بهره گرفت و در درس خارج فقه و اصول وحید خراسانی، موسی زنجانی، فاضل لنکرانی، حسینعلی منتظری و جواد تبریزی حاضر شد. فلسفه و عرفان را از حسنزادهٔ آملی، جوادی آملی و سید جلالالدین آشتیانی فراگرفت. همچنین از درس تفسیر خزعلی بهره گرفت و در درس فلسفه جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن مرتضی مطهری شرکت داشت و در کارهای تحقیقاتی با این وی در سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ همکاری داشت.
درباره کتاب اصل کرامت انسان به مثابه قاعدهای فقهی:
نویسنده با استفاده از شواهد عقلی، ادله قرآنی و دلایل روایی به استدلال درباره کرامت ذاتی انسان میپردازد. طبق استدلال عقلی، تمایز انسانها از دیگر موجودات و شرافت او نسبت به آنان، به سبب اراده انسانی است، یعنی آنچه موجب اختیار انسان برای پذیرش یا عدم پذیرش حکم الهی و موافقت یا مخالفت با خیر و انتخاب بهشت یا جهنم است. دلیل اصلی کرامت انسان نیز همین ویژگی ذاتی انسان است. پس کرامت، ذاتیِ انسان است. از مضمون و گاهی تصریح کلام نویسنده نیز چنین بر میآید که «کرامت انسان» را – در کنار اصل حاکمیت اراده و عدالت به مثابه انصاف – اصلی فلسفی یا نهایتاً کلامی میدانند که حاکم بر احکام شرعی است، نه اینکه خود اصلی فقهی باشد.
استدلال قرآنیِ اصل کرامت، مبتنی بر آیه ۷۰ سوره اسرا است. از مفاد این آیه و آیات هممضمونِ آن برمیآید که کرامت در اساس خود متعلق به خداوند است و آن را به انسان افاضه کرده است. این آیه با تعبیر «یا بنیآدم» آغاز میشود، پس حکمی درباره جنس انسان است و نه گروهی خاص از انسانها. همچنین، این آیه در مقام خبر دادن واقعهای در گذشته نیست؛ بلکه کرامت را ویژگیِ ذاتیِ انسان برمیشمرد. دیگر نشانههای قرآنی بر کرامت ذاتی انسان را میتوان اینگونه برشمرد: آیه حمل امانت، خلیفة اللهی (در معنای مظهریت اسماء الهی)، تمجید از آفرینش انسان، نفخ روح الهی. به نظر میرسد رأی نهایی نویسنده این است که از دیدگاه قرآن، معنا و اهمیت کرامت ـ در کنار مفاهیمی همچون عدالت، معروف، احسان ـ برای مخاطبش روشن است و فقط از باب ارشاد به حکم عقل است که به آن اشاره میکند (ص۸۳).
سومین استدلال کتاب، استدلال بر مبنای روایات است. به گفته نویسنده، به خلاف ادعای مخالفان اصل بودن کرامت انسان، چندصد روایت از معصومان شامل تبیین کرامت و حوزههای آن است. اگرچه در برخی از این روایات به مفهوم کرامت تصریح نشده است؛ اما شامل مفاهیمی همچون ارجمندی انسان و پاسداشت حقوق انسان، اعم از کافر و مرده و حتی جنین انسان است (ص۶۹). علاوه بر این، بسیاری دیگر از مفاهیمی که امروزه اصلی فقهی خوانده میشوند ـ همچون اصل حلیت و طهارت ـ در ادبیات روایی شیعه تحت عنوان اصل نیامدهاند.
قسمتی از کتاب اصل کرامت انسان به مثابه قاعدهای فقهی:
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.