استیناف
درباره نویسنده جان گریشام:
جان گریشام (John Grisham) نویسنده کتاب استیناف، زادهی 8 فوریهی 1955، نویسندهی آمریکایی است. او ابتدا به تحصیل در رشتهی حقوق روی آورد و پس از اخذ مدرک این رشته از دانشگاه ایالتی می سی سی پی، مدتی به کار وکالت در شهر آکسفورد مشغول شد. مدتی نمایندهی مجلس در پارلمان ایالتی بود و پس از چند سال از کار کناره گیری کرد.
گریشام سالهاست به عنوان نویسندهی رمانهای حقوقی پرفروش در آمریکا مطرح است و آثار او به بسیاری از زبانهای زندهی دنیا از جمله فارسی هم ترجمه شدهاند و از اکثر کتابهای وی یک نسخه سینمایی نیز ساخته شده است. او تا کنون 23 رمان، یک کتاب غیرداستانی، یک مجموعه داستانی و یک کتاب نوجوانانه منتشر کرده است. «محافظان»، «شریک»، «تسویه حساب»، «بارانساز»، «شرکت» شماری از رمانهای موفق این نویسندهاند. کتابهای گریشام به 38 زبان ترجمه شده و 250 میلیون جلد از آنها در سراسر جهان به فروش رسیده است. گریشام در ویرجیانا و می.سی.سی.پی زندگی میکند.
درباره کتاب استیناف:
وس و مری گریس پیتون، وکلای می سی سی پی، با شرکت کرین شیمیایی مستقر در نیویورک در تلاش برای عدالت خواهی برای جینت بیکر، که شوهر و پسرش در اثر آلاینده های سرطان زا جان باختند، مبارزه کردند و شرکت آگاهانه و سهل انگارانه اجازه نفوذ به منبع آب شهرشان را داد. هنگامی که هیئت منصفه به بیکر 3 میلیون دلار غرامت مرگ غیرقانونی و 38 میلیون دلار غرامت تنبیهی می دهد، کارل ترودو، سهامدار میلیاردر متعهد می شود که هر کاری که لازم است برای لغو تصمیم آنها و نجات سهام شرکت انجام دهد.
از آنجایی که قضات دادگاه عالی می سی سی پی به جای منصوب شدن انتخاب می شوند، ترودو با بری راینهارت از تروی-هوگان، یک شرکت مخفی بوکا راتون که فقط در انتخابات قضایی فعالیت می کند، نقشه می کشد تا نامزدی را انتخاب کند که بتواند جایگزین شیلا مک کارتی لیبرال شود. کاندیدای مسح شده آنها ران فیسک است، وکیلی که هیچ تجربه یا جاه طلبی سیاسی ندارد. او به اندازه کافی ساده لوح است که تحت تاثیر توجه حامیانش قرار بگیرد و منبع مالی خود یا تاکتیک های نادرست تیم مبارزات انتخاباتی اش را زیر سوال نمی برد. راینهارت همچنین از کلیت کولی، یک نامزد حزب ثالث دلقک، استفاده میکند تا از مککارتی حمایت کند و پس از خروج از رقابت، آن را به فیسک واگذار کند.
فیسک، مککارتی را شکست میدهد و بلافاصله در پروندههایی که در دادگاه تجدیدنظر مطرح میشوند، علیه حمایت از چندین شهرک بزرگ رای میدهد، و پیتونها انتظار دارند که وقتی پرونده آنها برای بررسی مطرح شود، همین کار را انجام دهد. چیزی که آنها پیشبینی نمیکنند این است که فیسک به طور غیرمنتظرهای مجبور میشود در موضعگیری خود تجدیدنظر کند، وقتی پسرش به دلیل یک محصول معیوب به شدت آسیب دیده و بهدلیل یک خطای پزشکی برای همیشه آسیب دیده است. موضوع مسئولیت شرکت در سطح شخصی بر او و خانواده اش تأثیر می گذارد.
با این حال، حتی با وجود اینکه فیسک میداند که مورد استفاده قرار گرفته و فریب داده شده است، در نهایت حکم علیه کرین را پس میگیرد، زیرا همچنین اذعان میکند که تغییر موضع به دلیل تراژدی شخصیاش باعث به خطر افتادن یکپارچگی قضایی او میشود. فیسک همچنین به دلیل ترس از ظاهر شدن ریاکار از اقدام قانونی برای اتفاقی که برای پسرش افتاده است خودداری میکند، اما حکمی کماهمیت در مورد بیتوجهی پزشکی را تأیید میکند، به این معنی که فلسفه قضایی او ممکن است در طول زمان تغییر کند. در همین حال، با سقوط شدید سهام پس از حکم اولیه و اکنون شاهد احیای مجدد، ترودو با خرید سهام با ارزش اسمی کمتر، ثروت و قدرت خود را از شرکت به میزان قابل توجهی افزایش داده است.
قسمتی از کتاب استیناف:
هیئت منصفه رأی خود را صادر کرده و آماده ی اعلام آن بود.
اکنون هیئت منصفه پس از هفتاد روز محاکمه و پانصدوسی ساعت استماع شهادت چهل و هشت شاهد و ساکت نشستن و گوش دادن به جروبحث وکلا و سخنرانیها و اظهار نظرهای قاضی دادگاه و نگاه کردن به تماشاچیانی که مثل عقاب در پی طعمه بودند، و چهل و دو ساعت رسیدگی و بحث بین خود آماده بود تا رأی صادرهی خود را اعلام نماید. آن لحظه تمام اعضا در اتاق هیئت منصفه و پشت درهای بسته دور از چشم دیگران نشسته بودند. ده تن از آنها با افتخار نام خود را پای رأی گذاشته و آن را امضا کرده بودند و دو نفر دیگر با حالتی گرفته و مغموم به گوشهای خزیده و به خاطر جروبحثهای مخالفی که کرده بودند، حال و احوال خوشی نداشته و ناراحت بودند.
آن ده نفر اکثریتی که رأی را امضا کرده بودند، لبخند رضایت آمیزی بر لب داشتند. لبخندی که دست کمی از حالت خودستایی نداشت. یکدیگر را بغل میکردند و به هم تبریک میگفتند، چراکه توانسته بودند بین خود به توافق برسند و از این آزمون و این انجام وظیفه، موفق و سربلند بیرون آیند. آنها حالا میتوانستند با افتخار به صحن دادگاه رفته و تصمیم و رأی خود را اعلام نمایند. رأی و تصمیمی که با ارادهی قوی و پیروی مصرانه و سرسختانه از روحیهی مصالحه و سازش به آن نائل آمده بودند. اکنون کار سخت آنها به پایان رسیده و وظیفهی شهروندی و دین آنها به کشورشان ادا شده بود. آنها کار بسیار بزرگی را انجام داده بودند. آنها آمادهی اعلام رأی بودند.
رئیس هیئت منصفه آرام به در زد و چرتِ عموجو را پاره کرد. عموجو، یعنی همان پلیس قدیمی دادگاه، نه تنها وظیفهی پلیس و محافظت از اعضای هیئت منصفه را به عهده داشت، بلکه غذای آنها را نیز تهیه میکرد، به خرده فرمایشهای هم میرسید…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.