وقتی که شهر خفته است
درباره کتاب وقتی که شهر خفته است:
در این مجموعه داستان، داستانهایی از ویلیام نولان، ری برادبری، استفن کینگ، روالد دال، شارلوت پرکینز گیلمن، کلی لینک، دیوید نیکل و کلایو بارکر قرار گرفته است.
در انتخاب داستانهای این مجموعه سعی شده آثاری انتخاب شود که نمونههایی از این گرایشهای متفاوت به خواننده معرفی شود. بهطور مثال داستانهای «شراکت» و «ویلیام و مری» نمونهای از کاربرد گروتسک هستند. «کاغذدیواری زرد» بهانهای است برای نویسندهاش تا در قالب یک اثر سوررئال ترسناک به مسائل تبعیض جنسیتی و فمینیسم بپردازد. «مردان خاندان اسلون» نمونهای از تلاقی فانتزی و وحشت همراه با چاشنی مسائل و مشکلات زنانه است.
قسمتی از کتاب وقتی که شهر خفته است:
من و اد شریک هستیم. فکر کنم خواندن ماجرای شراکت من و اد برای شما خالی از لطف نباشد. مطمئنم که خوشتان میآید. اکثر آدمها دوست دارند داستانهای متفاوت و کمی غریب را بخوانند. برای همین است که داستانهای مربوط به ارواح و خانههای تسخیر شده را مطالعه میکنند. البته در داستان من خبری از ارواح و خانهی روح زده نیست. میخواهم ماجرای غریبهی ریشو را برایتان تعریف کنم. فکر کنم قبل از این که در مورد غریبهی ریشو برایتان بگویم بهتر است کمی شما را با خودم و اد آشنا کنم.
من واد برای خودمان کسب و کار پررونقی داشتیم. دو شریک خوب. یک شراکت واقعی و موفق. به همدیگر اعتماد داشتیم و این به نظر من پایه و اساس هر شراکت موفق و پایدار است. «اعتمادی در کار نباشد، شراکتی در کار نیست.» این موضوع را خیلی وقت پیش از پدربزرگ مادریام یاد گرفتم. از ایرلند آمریکا آمد و با آقایی، یک سالن را شراکتی خریدند…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.