هنر ظریف رهایی از دغدغهها
درباره نویسنده مارک منسون:
«مارک منسون» وبلاگ نویس و نویسندهی کتابهای خودیار در 9 مارس 1984 به دنیا آمد. او کودکیاش را در تگزاس گذراند و در جوانی تحصیلاتش در دانشگاه بوستون در رشتهی تجارت جهانی را به سرانجام رساند. او نوشتن در وبلاگ را از سال 2009 آغاز و دربارهی موضوعاتی نظیر روابط عاطفی، روانشناسی، زندگی مدرن آمریکا مطالب مفیدی منتشر کرد. او اولین اثرش را سال 2011 منتشر کرد و پس از آن کتاب معروف «هنر ظریف بیخیالی» را نوشت. او پس از انتشار این اثر به شهرت جهانی رسید و نوشتن در حوزه خودیاری و موفقیت فردی را ادامه داد و سال 2019 سومین کتابش بانام «اوضاع خیلی خراب» را منتشر کرد.
درباره کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغهها:
هنر ظریف بی خیالی رتبه نخست را در کتاب های پرفروش نشریه نیویورک تایمز داشته و در یک سال بیش از سه میلیون نسخه آن به فروش رسیده و به بیش از بیست و پنج زبان دنیا ترجمه شده است.
کتاب «هنر ظریف بیخیالی» نوشتهی «مارک منسون» در سال 2016 منتشر شد. این کتاب با محوریت رنجهای انسان در عصر حاضر به نگارش درآمده و نویسندهی آن انسانها را به اهمیت ندادن و بیخیال بودن نسبت به مسائل و موضوعاتی که تأثیر مهمی در زندگی ندارند، دعوت کرده است. باید توجه داشت در این اثر «مارک منسون» بیخیالی و بیتوجهی را تشویق نمیکند بلکه او معتقد است انسان زمان و انرژی محدودی دارد پس باید بتواند تنها به مسائل جدی و اولویتها توجه کند. زندگی در دنیای جدید باکارهای جزئی که سودی برای اهداف اصلی ندارند گره خورده است درحالیکه زیستن به معنای واقعی رهایی از هر نوع وابستگی از مسائل ریز و نامربوط است.
ارزش و قیمت زندگی به اهمیت و تلاش برای اولویتهای آن است نه توجه به مسائل بیهوده. این کتاب پس از انتشار به یکی از کتابهای پرفروش آن سال تبدیل شد و به چندین زبان ترجمه شد. این اثر جزو لیست پرفروشهای نیویورکتایمز قرار گرفته و تا سال 2019 بیش از سه میلیون نسخه از آن به فروش رفته است. این کتاب با نگاهی جدید زندگی انسان را کنکاش کرده است و دستوری جدید به او میدهد. اکثر کتابهای حوزهی موفقیت و توسعهی شخصی در تلاش برای بهبود اوضاع و رفع کاستیها هستند درحالیکه «مارك مانسون» در «هنر ظریف بیخیالی» از پذیرفتن کاستیها و کمبودهای زندگی میگوید.
او بر این باور است که انسانها بهتر است از انتظارات غیرواقعی پرهیز کنند و تمام انرژی و توانشان را بر اهداف واقعی زندگیشان بگذارند. «منسون» میگوید: «کلید زندگی خوب، این نیست که به چیزهای بیشتر و بیشتری اهمیت بدهید؛ بلکه باید به چیزهای کمتری اهمیت بدهید، و تنها چیزهایی را مدنظر قرار دهید که حقیقتی، فوری و مهم هستند.»
قسمتی از کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغهها:
من اگر میتوانستم ابرقهرمانی ابداع کنم، یکی به اسم «پاندای مأیوس کننده» ابداع میکردم. او چشمبندی مسخره میداشت و پیراهنی (با حرف T بزرگ روی آن) میپوشید که برای شکم پاندایی بزرگش زیادی کوچک بود. قدرتش هم این میبود که به مردم حقایق تلخی را دربارهی خودشان بگوید؛ حقایقی که نیاز دارند بشنوند، ولی حاضر به پذیرشش نیستند.
این ابرقهرمان من همچون فروشندهی انجیل، خانهبهخانه میرفت و زنگ درها را میزد و چیزهایی میگفت؛ مثل «البته درآمد زیاد باعث خوشحالیت میشه؛ ولی باعث نمیشه که بچههات دوستت داشته باشن» یا «اگه از خودت پرسیدی که به زنت اعتماد داری یا نه، در این صورت احتمالاً اعتماد نداری» یا «چیزی که بهعنوان دوستی تصور میکنی، فقط تلاشهای بیوقفهت برای تحتتأثیر قراردادن مردمه.» بعد به صاحبخانه روزخوش میگفت و بهسمت خانهی بعدی به راه میافتاد.
فوقالعاده میشد و آزار دهنده و غمانگیز و روحیهبخش و ضروری. هرچه باشد، مهمترین واقعیتها در زندگی، اغلبْ آنهایی هستند که شنیدنشان ناخوشایندتر از همه است.
پاندای مأیوس کننده قهرمانی میبود که هیچیک از ما خواهانش نبود؛ اما همگی نیازمندش بودیم. مثل سبزیجات بود، وسط غذاهای ناسالم و پر از هلههولهی ذهنی ما. باوجوداینکه احساس بدتری به ما میداد، باعث بهترشدن زندگیمان میشد. با ویرانکردنمان ما را قویتر میساخت، و با نشان دادن تاریکی، آیندهمان را روشنتر میکرد. گوش دادن به او همچون تماشا کردن فیلمی بود که در پایان آن، قهرمان فیلم میمیرد: دوستش خواهید داشت؛ با وجود اینکه احساس افتضاحی به شما میدهد، چون از واقعیت سخن میگوید.
ترجمههای دیگر این کتاب:
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.