فضاهای نولیبرال سازی
درباره نویسنده دیوید هاروی:
دیوید هاروی (David Harvey) نویسنده کتاب فضاهای نولیبرال سازی، (متولد ۳۱ اکتبر ۱۹۳۵، گیلینگام، کِنت، انگلستان)، استاد ممتاز جغرافیا و انسانشناسی در دانشگاه شهریِ نیویورک است. هاروی یکی از مهمترین نظریهپردازان در عرصهٔ مسائل اجتماعی جهان است، او درجهٔ دکترای خود را در رشتهٔ جغرافیا در سال ۱۹۶۱ از دانشگاه کمبریج دریافت کردهاست.
هاروی به دلیل تأثیر و نفوذ چشمگیرش، در میان ۲۰ نویسندهٔ مرجع در عرصهٔ علوم انسانی قرار گرفتهاست. علاوه بر آن، او یکی از مرجعترین جغرافیدانان آکادمیک در سطح جهان است. هاروی کتابها و مقالات بسیاری نوشتهاست که در گسترش رشتهٔ جغرافیای نوین بسیار حائز اهمیت هستند. آثار او سهم عمدهای در گسترش مباحث اجتماعی و سیاسی داشتهاست. هاروی اخیراً به دلیل بازگشتش به مقولهٔ طبقهٔ اجتماعی و رویکردهای مارکسیستی (به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای روششناختی در نقد سرمایهداری جهانی، بهویژه شکلِ نولیبرالیاش)، شهرت دوچندان یافتهاست. او یکی از مفسرانِ پیشتاز اندیشهٔ حق به شهر (The Right to the City) است.
درباره کتاب فضاهای نولیبرال سازی:
در این ویرایش دوم مقالهها، دیوید هاروی به دنبال مفهوم سازی کافی از فضا و توسعه ناهموار جغرافیایی است که به درک جغرافیای تاریخی جدید سرمایه داری جهانی کمک میکند. نظریه توسعه جغرافیایی ناهموار نیاز به بررسی بیشتری دارد: بیثباتی شدید در ثروت اقتصادی سیاسی معاصر در سراسر و بین فضاهای اقتصاد جهانی، خواهان تجزیه و تحلیل تاریخی و جغرافیایی بهتر و تفسیر نظری است.
ضرورت سیاسی به همان اندازه ضروری است زیرا نابرابری های اجتماعی در دهههای اخیر افزایش یافته است. بحرانهای مالی بسیاری از کشورهای در حال توسعه را فرا گرفته است و نتایج مخربی از مکزیک گرفته تا اندونزی، روسیه و آرژانتین داشته است. به طور همزمان، جنبشهای مختلف مخالف با نئولیبرالیسم هم فرصت و هم موانعی را در جستجوی جایگزینها ایجاد میکند. هاروی نشان میدهد که این جستجو باید با درک تئوریک عمیقتری از نقشهای فضا و توسعه ناهموار جغرافیایی در شکل گیری جهان پیرامون ما پشتیبانی شود.
قسمتی از کتاب فضاهای نولیبرال سازی:
مأموریت بنیادی دولت نولیبرال تولید «حال وهوای مناسب برای کسب و کار» و بنابراین بهینه سازی شرایط برای انباشت سرمایه است؛ بدون توجه به پیامدهای آن برای اشتغال با رفاه اجتماعی، این دولتها با دولتهای سوسیال دموکرات که به اشتغال کامل و بهینه سازی رفاه حال همه شهروندان خود متعهدند، در تضاد قرار میگیرند و تابع وضعیت حفظ نرخ بسنده و باثبات انباشت سرمایهاند.
دولت نولیبرال به پیش بردن انگیزه و امکانپذیرسازی کار و برانگیختن همه صاحبان کسب و کار توجه دارد (از طریق کاهش مالیاتها و دیگر امتیازها و همچنین تأمین زیرساختی به زیان دولت، در صورت لزوم) و چنین استدلال میکند که این امر به رشد و نوآوری میدان میدهد و تنها راه از بین بردن فقر است و در درازمدت، موجب بالاتر رفتن استانداردهای زندگی توده مردم میشود. دولت نولیبرال به ویژه در پیگیری خصوصی سازی داراییها به منزله ابزاری برای گشودن حوزههای تازه برای انباشت سرمایه پشتکار دارد. بخشهایی که پیش از این دولت آنها را اداره میکرد یا بر آنها نظارت داشت (حمل و نقل، مخابرات، نفت و دیگر منابع طبیعی، خدمات رفاهی، مسکن عمومی و آموزش و پرورش) به حوزه خصوصی یا بدون نظارت سپرده شدند. این دولت تحرک آزادانه سرمایه بین بخشها و مناطق را برای احیای نرخ سود امری حیاتی میداند و معتقد است همه سدها باید از برابر این تحرک آزادانه برداشته شود (سدهایی همچون نظارت بر برنامهریزیها) مگر در حوزههای اساسی برای «منافع ملی» (هر چند این اصطلاح ممکن است به گونهای مناسب با این موقعیت تعریف شده باشد). بنابراین اسم رمز دولت نولیبرال «انعطاف پذیری» است (در بازار کار و در استقرار منابع سرمایه گذاری). این دولت خوبیهای رقابت را فریاد میزند، در حالی که در واقع بازار را بر روی سرمایه تمرکز یافته و قدرت انحصاری میگشاید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.