شکلدهی به هویت ملی در ایران
درباره نویسنده علی مظفری:
علی مظفری (Ali Mozaffari) نویسنده کتاب شکلدهی به هویت ملی در ایران، همکار تحقیقاتی در مرکز کشورهای مسلمان و جوامع، دانشگاه استرالیای غربی است. وی در دانشگاه تهران در رشته معماری تحصیل کرده و بیش از پانزده سال سابقه معماری و طراحی شهری در ایران و استرالیا دارد. علایق تحقیقاتی وی شامل انسانشناسی مکان، زیباییشناسی شهری، شهر اسلامی و موزهها و میراث فرهنگی است.
درباره کتاب شکلدهی به هویت ملی در ایران:
این کتاب درباره ایران است، کشوری با یک هویت جمعی و دو لایه مهم و درهم تنیده تاریخی: یک لایه عمیق پیشااسلامی که بر فراز آن لایهای اسلامی، و به خصوص از قرن دهم هجری، یک لایه شیعی آمده است. این دو در همزیستی و اغلب، در هر دو سطح عام و رسمی، یکدیگر را تقویت میکنند. با این وجود، در طول صد و پنجاه سال گذشته، جنبههای پیشا اسلامی و اسلامی هویت جمعی از سوی روشنفکران مختلف و بعدها، حکومتها، به عنوان پایههای بدیل یکدیگر برای ایدئولوژیهایی برگزیده شدند که در جستجوی تعریف ملت و مکان آن، یعنی وطن بودهاند.
چنین بحثهایی تا همین اواخر به حلقههای نخبگان گروههای سیاسی با انگیزههای متفاوت، محدود بود. اما پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، چنین بحثهایی بین نخبگان سیاسی و توده مردم، در مقیاسی بسیار گستردهتر، افزایش یافته است. در عرصه / فضای رسمی، انواعی از ایدئولوژیهای رقیب ملت گرایی و به خصوص اسلامگرایی، مفاهیم ملت بودگی را به چالش کشیده و مباحثات را بر سر اعتبار هویت، تاریخ، میراث و نهایتا وطن هدایت کردهاند. این کتاب از رابطه بین هویتهای جمعی – نوعی و همانندی در اجتماع در طول زمان – و شکلگیری مکان بهره میگیرد تا شرایط ویژه ایران در رابطه با مفاهیم وطن و هویت ملی را توضیح دهد.
قسمتی از کتاب شکلدهی به هویت ملی در ایران:
طی این دوره، تخت جمشید محلی پر عظمت و زنده است. لوفور معتقد است که با استقرار هویتهای جمعی و تفویضشان به سوژههای منفرد، بنای زنده، افراد منفرد را به توده تبدیل میکند. بنا هر دو جنبه اجتماعی و بدنی افراد را، رفتارها و تعاملاتشان را درون مکان برگرفته و تنظیم میکند. به نظر وی، بناها در سه سطح عمل میکنند: سطح (تجربه عاطفی، جسمانی و زیسته)، سطح (معنی اجتماعی – سیاسی (یا) ادراک شده)، و سطح (اندیشیده شده، جایی که نشر کلام و دانش مکتوب، اعضای یک جامعه را درون یک اجماع پیوند میدهد.)
در این دوره، تخت جمشید به احتمال زیاد یک چنین کارکردی داشت و بن مایههای سیاسی مشخص و دستورالعملهای اجتماعی رفتاری، و حس هویت جمعی را که از طریق متن، نقش و نگارهها و مناسک آشکار میشد، ابلاغ میکرد. متون نگاشته شده بر نقشبندیهای تخت جمشید و بناهای مرتبط در محوطههای پیرامون آن، بیانگر مشخصههای یک روایت هویتی هستند. در نقشبندیهای مختلف، پادشاه به مثابه مظهر مردماش، سرمشق و تجسم هویت جمعیشان نمایش داده میشود و به وسیله یک رابطه دوطرفه شاه – بنده تقویت میشود. این امر لایهای سنتی برای هویت یابی سیاسی است که طبق آن، همه مردم در محدودهای معین به عنوان «بندگان فلان پادشاه» شناخته میشوند و به موجب آن…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.