شهر در تسخیر جیرجیروها
جیرجیر… غژ غژ… این دیگر چه صدایی بود؟ چرا یکدفعه همهی کف پوشهای چوبی خانههای شهر ويفینگتون به صدا در آمده بودند؟ چه اتفاقی داشت میافتاد؟ چرا همهی آدم بزرگها غیبشان زده بود؟
غژغژ… جیرجیر… باز که دوباره صدا آمد. این بار از زیر تخت بچههای شهر است. وای نه! یک جفت چشم ریز براق از توی تاریکی زیر تخت اتاق لوسی معلوم شد… یکی نه… دوتا… شاید هم سه یا چهار اینها دیگر چه جانورهایی بودند؟ سروکلهشان از کجا پیدا شده بود؟ یعنی این جیرجیروهای عجیب و غریب از جان بچههای ویفینگتون چه میخواستند؟
جیرجیر… غژغژ غژغژ… جیرجیر…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.