درک یک پایان
جولیان پاتریک بارنز نویسنده و منتقد ادبی انگلیسی است. او در ۱۹ ژانویه سال ۱۹۴۶ در یک خانواده فرهنگی به دنیا آمد و از کالج مگدالن آکسفورد در سال ۱۹۶۸ فارغالتحصیل شد. او به مدت سه سال، فرهنگنویس واژهنامه انگلیسی آکسفورد بود و بعد از آن در نیو استیتسمن و آبزرور نقد مینوشت. او دلبسته ادبیات فرانسه و عاشق فلوبر است. در سال ۲۰۱۱ میلادی، کتاب وی به نام درک یک پایان برنده جایزه ادبی من بوکر شد. او در همین سال جایزه ادبی دیوید کوهن را به پاس یک عمر فعالیت و دستاورد ادبی دریافت کرد. سه کتاب دیگر او هم پیش از آن نامزد جایزه من بوکر شده بودند: طوطی فلوبر (۱۹۸۴)، انگلیس، انگلیس (۱۹۹۸) و آرتور و جرج (۲۰۰۵). او همچنین تحت اسم مستعار دَن کاوانا چندین رمان جنایی هم نوشتهاست. علاوه بر رمان، بارنز چندین مجموعه مقالات و داستان کوتاه هم منتشر کردهاست. از جمله کتابهای او میتوان به دیار مترو (۱۹۸۰)، درک یک پایان، قبل از آشنایی او با من (۱۹۸۲)، دربارهاش حرف بزنیم، مجموعه داستان عبور از کانال، چیزی برای ترسیدن وجود ندارد (۲۰۰۸)، هیاهوی زمان و… اشاره کرد.
تونی وبستر مردی است که زندگیاش را همانگونه که بوده و هست، پذیرفته است. کار و بازنشستگیاش، ازدواجش و طلاقی دوستانه؛ اما او هم مانند بسیاری از آدمهایی که میشناسیم و البته خود ما، جوانیاش را درون خودش نگه داشته و به سالمندی رسیده است. مهمترین واقعه عمرش دوستی با پسری به اسم ایدریئن فین است. پسری تیزهوش، مستعد آفریدن فاجعه و مرید آلبر کامو. ما زمانی با وبستر روبه رو میشویم که چهل سال از دوران دبیرستانش و زمان آشناییاش با این پسر گذشته است. زمانی که دفترچه خاطرات ایدریئن طبق وصیتنامهای به تونی واگذار شده تا او را برای بازخوانی زندگی گذشته خودش برانگیزد و به سالهای نوجوانی و جوانی و داستان عاشقانهای فراموش شده ببرد. شاید تا به حال برایتان پیش آمده باشد که با گذشت زمان خاطرهای خاص به جای این که برایتان کمرنگ شود، بسیار پررنگتر و زندهتر از قبل باشد و حتی آنقدر ذهنتان را به خود مشغول کند که از دنیای کنونی پیرامونتان جدا شوید. اگر چنین احساسی را تجربه کرده باشید با آنچه بارنز در این اثر تاثیرگذار و انسانی میگوید، بیگانه نخواهید بود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.