ترانه کافه غمزده
درباره نویسنده کارسن مککالرز:
کارسن مککالرز (Carson McCullers) نویسنده کتاب ترانه کافه غمزده، زادهی 19 فوریه ی 1917 و درگذشته ی 29 سپتامبر 1967، شاعر و نویسنده ی آمریکایی رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه و مقاله بود.او با نام لولا کارسن اسمیت در جورجیا به دنیا آمد و یک خواهر و یک برادر کوچکتر از خود داشت. زمانی که کارسن پانزده ساله بود، پدرش به منظور تشویق او به داستان نویسی، برایش یک ماشین تحریر گرفت که به گفته ی خودش، نقش بسزایی در نویسنده شدنش ایفا کرد.
کارسن در 17 سالگی خانه را به مقصد نیویورک ترک کرد تا در مدرسه ی موسیقی جولیارد، نواختن پیانو را فرا بگیرد اما به دلیل بیماری به جورجیا بازگشت و موسیقی را رها کرد.او به نیویورک بازگشت و همزمان با نویسندگی، شغل های مختلفی را امتحان کرد. کارسن در سال 1936 اولین اثر خود را منتشر کرد که نوعی از خودزندگی نامه بود. او در بیست سالگی با نویسندهای به نام ریوز مک کالرز ازدواج کرد و آن ها، زندگی مشترکشان را کارولینای شمالی آغاز کردند.کارسن مک کالرز، بیست سال آخر زندگی خود را در نیویورک گذراند و سرانجام در سن 50 سالگی بر اثر خونریزی مغزی درگذشت.
درباره کتاب ترانه کافه غمزده:
کتاب ترانه کافه غم زده نوشتهٔ کارسن مک کالرز، یک رمان کوتاه هراسانگیز و رازآلود درمورد فلاکت، طمع، عشق، خشونت، غریزه و نابودی و فروپاشی است. کارسن مککالرز در این رمان کوتاه با طنزی سیاه از رازها و تاریکجاهای درون انسانها و از قدرتهای ویرانگر پنهان در این تاریکجاها میگوید و از آنچه آدمها را بهجانب رفتارهایی غریب سوق میدهد. «ترانهٔ کافهٔ غمزده» ماجرای زنی به نام «آملیا اِونس» است که در دهکدهای کوچک زندگی میکند و صاحب تنها کافهٔ این دهکده است. او زنی ثروتمند، قدبلند و سرسخت است که توجهی به عشاقش ندارد. آملیا تجربهٔ زندگی مشترکی را دارد که تنها ده روز دوام آورده و پس از آن او ترجیح داده باقی عمرش را در تنهایی بگذراند؛ تا اینکه حضور گوژپشتی به نام «پسرخاله لایمون» زندگی آملیا و سایر مردم دهکده را دگرگون میکند.
گفته شده است که نویسندهٔ این اثر، با استادی تمام از واقعیت، وهم و ترس میآفریند و خوانندهاش را با خود به جانب نقاط تاریک و مخوف و پر از رمزوراز واقعیت میکشاند. کتاب حاضر را رمانی با ظاهری ساده و روایتی پرکشش توصیف کردهاند که در پسِ سادگی ظاهریاش، پیچیدگی و معما و رمزورازهایی نهفته است. متن اصلی کتاب ترانه کافه غمزده اولینبار در سال ۱۹۵۱ میلادی منتشر شد.
قسمتی از کتاب ترانه کافه غمزده:
بدینسان بود که خانم آملیا در ولایت تک وتنها ماند. مردم نمیدانستند چطور میشود به او کمک کرد، وگرنه بیشک چنین میکردند. آخر اهالی این ولایت، فرصتش که پیش بیاید، اغلب اوقات آدمهای مهربانی هستند. بسیاری از زنان خانهدار ولایت جاروبه دست به داخل خانه سرک کشیدند و گفتند حاضرند آن ویرانه را آباد کنند. اما خانم آملیا تنها با چشمان لوچ و سردرگم به آنها زل زد و سری به مخالفت تکان داد. سه روز بعد از واقعه، استامپی مکفِیل برای خرید یک بسته تنباکوی جویدنی کویینی پا به آنجا گذاشت و خانم آملیا گفت قیمتش میشود یک دلار. قیمت همهٔ اجناس کافه ناگهان به یک دلار افزایش یافته بود.
این دیگر چهجور کافهای است؟! وانگهی، در روشهای درمانی خانم آملیا هم تغییرات غریبی رخ داد. در تمام سالهای پیش از آن، خانم آملیا از پزشک چیهایی بسیار محبوبتر بود، چون هیچوقت با ممنوعکردن ضروریاتی مثل عرق و تنباکو و غیره روح و روان بیمار را به بازی نمیگرفت و شاید صد سال یک بار با احتیاط بیمار را از خوردن هندوانهٔ سرخشده یا چیزی از این قبیل برحذر میداشت، یعنی غذاهایی که انتخاب اول هیچکس به شمار نمیرفت. اما دیگر از این طبابتهای حکیمانه هیچ اثری نبود. خانم آملیا به نصف بیمارانش میگفت بهزودی میمیرند و برای نصف دیگرشان هم چنان نسخههای مندرآوردی و زجرآوری میپیچید که هیچ آدم عاقلی حاضر نبود حتی به آنها فکر کند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.