یک لحظه
درباره نویسنده سوزان ردفرن:
سوزان ردفرن (Suzanne Redfearn) نویسنده کتاب یک لحظه، در ساحل شرقی آمریکا به دنیا آمد. در پانزده سالگی به کالیفرنیا نقل مکان کرد و در دانشگاه پلیتکنیک آنجا درس خواند. او نویسندۀ آثار پرفروشی است و نخستین رمانش در سال ۲۰۱۳ منتشر شده است. علاوه بر این، معمار ساختمانهای مسکونی و تجاری نیز هست و به موجسواری، گلف و اسکی علاقه دارد. او با همسر و فرزندانش در کالیفرنیا زندگی می کند.
درباره کتاب یک لحظه:
لیز فِنتون: «نویسنده به کمک یکدلی و امید، شوک و اندوه خانواده را مدیریت میکند و مخاطب را در مقابل این پرسش قرار میدهد که در ذهن و قلب عزیزانمان چه میگذرد.»
کریستین فیلدز: «با خواندن این رمان بابت تکتک نفسهایتان، خدا را شکر میکنید.»
هِدر گودِنکاف: «این رمان نامهای عاشقانه به خانوادهای است که سانحهای وحشتناک را از سر گذراندهاند. نویسنده قصۀ غمانگیز اندوه و درماندگی و رسیدن به پذیرش، بخشش و امید را تعریف میکند.»
ماری کوبیکا: «داستانی قدرتمند و تکاندهنده.»
جِین پورتر: «داستانی غمانگیز، جذاب و اصیل. نمیتوانید آن را زمین بگذارید.»
آنیتا هیوز: «این رمان واکنش افراد به زخمهای روانی عمیق را واکاوی میکند. شخصیتها بسیار واقعیاند و خط داستانی مسحورتان میکند.»
قسمتی از کتاب یک لحظه:
خانم کامینسکی میدانست.
از قبل از همه چیز خبر داشت.
تا آن روز فکر میکردیم مادری دیوانه، عصبی و متوهم است. پشت سرش او را زندانبان صدا میزدیم و برای مو غصه میخوردیم که چنین مادر وسواسی و ترسویی دارد. خانم کامینسکی فقط دنبال محافظت از دخترش نبود. مو اجازه نداشت به جشنهای تولد ساحلی یا استخر بیاید، مگر این که مادرش و یک نجات غریق آنجا بودند. این زن چهل ساله روی شنها یا کنار آب مینشست و خوش گذرانی بچههای دوازده ساله را تماشا میکرد. دیزنیلند ممنوع بود. او زنی ریز نقش و ساکت بود با ۱۵۰ سانت قد و لبخندی زیبا. بسیار مؤدب بود ولی با تمام وجود مو را زیر نظر داشت.
گمان میکردیم در جوانی تجربه وحشتناکی را پشت سر گذاشته که حالا این قدر سخت گیر است. ولی مو میگفت این طور نیست. ظاهراً مادرش فکر میکرد هیچکس مثل او، از فرزندش مراقبت نمیکند. مو این رفتارها را به دل نمی گرفت. اگر مادر هر کدام از ما مثل خانم کامینسکی در زندگیمان دخالت میکرد به اندازه مو شکیبایی نشان نمیدادیم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.