سقوط سلطنت (جنگ بزرگ و پایان امپراتوری عثمانی)
درباره نویسنده رایان جینگراس:
رایان جینگراس (Ryan Gingeras) نویسنده کتاب سقوط سلطنت، استاد دانشکده تحصیلات تکمیلی نیروی دریایی در کالیفرنیا و مورخ اواخر امپراتوری عثمانی است. او نویسنده پنج کتاب از جمله طلوع ابدی: ترکیه در عصر آتاتورک و سواحل غم انگیز: خشونت، قومیت و پایان امپراتوری عثمانی است. او در مورد موضوعات مختلف مرتبط با تاریخ و سیاست در نشریاتی مانند امور خارجه، نیویورک تایمز، مجله بین المللی مطالعات خاورمیانه، مجله خاورمیانه، مطالعات ایران، گذشته و حال، و جنگ در سنگ ها منتشر کرده است.
درباره کتاب سقوط سلطنت:
کتاب حاضر روایت دهههای پایانی عمر امپراتوری عثمانی است با اولویت دادن به ناآرامیها تلاطمات و آشوبهایی که از درون این ساختار سیاسی منجر به افول اقتدار و سپس اضمحلالش گشتند؛ به این معنا در این ،روایت عامل بیرونی – یعنی جنگ بزرگ یا همان جنگ اول جهانی در مقام دوم اهمیت قرار میگیرد. آنگونه که در این کتاب توضیح داده شده است سقوط سلطنت طی سه مرحله صورت گرفت.
مرحله اول بروز آشکار و سپس تشدید تنشهای داخلی است که ناشی از ترکیب پیچیده ،قومی ملتی و مذهبی امپراتوری بود پیش از جنگ بزرگ؛ مرحله دوم به وقایع سالهای جنگ و تغییر و تحولات ناشی از آن اختصاص دارد؛ و مرحله سوم به شرح رویدادها و منازعاتی میپردازد که میتوان آنها را ذیل تلاش برای تأسیس کشور ترکیه که شکل یک حکومت جمهوری به خود گرفت دسته بندی کرد در هر سه بخش نویسنده علاوه بر بررسی تحولات سیاسی در پایتخت یعنی استانبول به شرح مفصل ناآرامیها شورشها، اغتشاشات و تلاطماتی میپردازد که در استانها، خطهها و حواشی امپراتوری به وقوع پیوستند و در تعیین سرنوشتش نقشی تعیین کننده داشتند.
قسمتی از کتاب سقوط سلطنت:
۱۲ ژوئن ۱۹۱۳ در استانبول پایتخت امپراتوری عزای عمومی اعلام شده بود در روز درگذشت یکی از گرانقدر ترین دولتمردان امپراتوری عثمانی والی نظامی شهر، جمال، به مسائل امنیتی و رعایت آراستگی و نزاکت توجه داشت. در حالی که گشتهای سواره در شهر آمدوشد میکردند و نگهبانان مسلح بیرون از دفاتر وزارتخانه به کشیک مشغول بودند جمال دستیاران خود را برای کمک به تشکیل گروهی کم جمعیت از سفرای خارجی و سایر نمایندگان خارجی به تعجیل واداشت به دعوت والی، نمایندگانی از فرانسه، بریتانیای کبیر، آلمان و سایر کشورهای اروپایی به جمعیتی متشکل از ۵ هزار تماشاچی که در ناحیه مجلل شیشلی گرد هم آمده بودند، پیوستند.
آنها با هم جمع شدند تا محمود شوکت پاشا، وزیر اعظم امپراتوری را به خاک بسپارند دسته تشییع که از بسیاری از مدرن ترین و زیباترین محلههای شهر گذشت، در نهایت به بنای یادبود آزادی رسید، قبرستانی که محمود شوکت از قضا در ساخت آن کمک کرده بود. پس از تشییع جنازه، جمال اعتراف کرد که امیدوار است مراسم تشییع جنازه «تا جای ممكن مجلل باشد تا نشان دهد که صلح و نظم در پایتخت برقرار است»…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.