دین در جوامع مدرن
درباره نویسنده دانیل ارویو لژه:
دانیل ارویو لژه (Danièle Hervieu-Léger) نویسنده کتاب دین در جوامع مدرن، (زاده 3 فوریه 1947) یک جامعه شناس فرانسوی است که در جامعه شناسی دین تخصص دارد. فارغ التحصیل انستیتو d’Études Politiques پاریس با دکترای جامعه شناسی، او همچنین سردبیر مجله Archives des علوم اجتماعی مذهبی socies de la است. وی از سال 1974 تا 1993 محقق در مرکز ملی تحقیقات علمی (CNRS) بود.
درباره کتاب دین در جوامع مدرن:
نویسندگان بر این گماناند که پیشرفت عقلانیت ابزاری در جوامع مدرن نیاز به باورداشتن را از بین نبرده است. درواقع، تردیدهای ناشی از دگرگونی های پر شتاب در همه ی حوزه های زندگی اجتماعی موجب کثرت یابی باورها شده است. در عین حال، نکته ای که این نویسندگان سخت بر آن تأکید می کنند این است که این باورها با گذر زمان کمتر و کمتر در چارچوب فرمول های باورداشتن میگنجد که ادیان نهادی ارائه می کنند. ویژگی اصلی «مدرنیته ی دینی» را اصطلاحی که ارویو لژه در نوشته ها و جستارهای خود آن را بسط و گسترش داده است باید آن چیزی دانست که گریس دیوی، جامعه شناس زن انگلیسی، «باورداشتن بدون تعلق داشتن» نامید، اصطلاحی که مورد اجماع نویسندگان نوشتارهای گردآوری شده در این کتاب است.
به گمان آنان، تعلق های جماعتی به سبک گذشته به مرور جای خود را به پیوندهای شناور و کم و بیش گذرایی می دهد که فرد در کنش و واکنش های روزمره اش با افراد و گروه های دیگر برقرار می کند. در جوامع پیشرفته ی مدرن که اصل و اساس شان خودگردانی است، افراد باورهای خود را به شیوه ای مستقل و در قالب ارگانیسم های خردی از باورها شکل می دهند که متناسب با خواسته ها و تجارب شخصی شان است. تکه بندی باورها بر مبنای منابعی صورت می گیرد که در بازار کالاهای نمادین در دسترس است.
قسمتی از کتاب دین در جوامع مدرن:
در تمامی حالات، برون رفت از دین به مثابه ی بیان و در عین حال شرط ورود جامعه به ما، رنیته در رشته میشود. بنابر این، اندیشهی جامعه شناختی دین از آغاز به منزلهی در باره کی زوال پن در دنیای مدرن رخ می نماید. کارهای پژوهشی که در این رول سپر فکری قرار دارند، به صور مختلفی این «پارادایم سکولاریزاسیون» را به نمایش می گذارند. بدیهی است که این پژوهش ها این واقعیت را می بینند که جوامع مدرن از دغدغه های متافیزیکی و دل مشغولی های دینی دور افتاد و اند، لیکن قائل به این نکته اند که دیگر وظیفه ی جامعه نیست که برای این پر ریشما پاسخی بیابد. گرایش ها و فعالیت های دینی امری است که مربوط به باورمندان و گروه های داوطلب می شود، اما دین نقش تعیین کننده ی خود را در شکل دهی هویت های فردی و جمعی از دست داده است.
جامعه شناسی فرانسوی ادیان بیش از سایر جامعه شناسی ها نقش ایفا کرده است در شکل دهی و ژرفابخشی به پرسمان زوال دینی دنیای مدرن که در دنیای غرب تا پایان دهه ی ۱۹۷۰ چتر خود را گسترده بود. حتا می توان گفت فرانسه جولانگاه کانوني فهمی جزم اندیشانه از پرسمانی بود که بر مائعة الجميع بودن دین و مدرنیته پا می فشرد. این امر شاید به فضای فکری عمومی این کشور مربوط باشد که در سال های پس از جنگ جهانی دوم تحت تأثیر رویکردهای مارکسیستی جزم اندیشانه و نیز قرائت پوزیتیویستی آثار دورکیم قرار داشت. اما جامعه شناسان ادیان کم تر تسلیم این گرایش ها شدند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.