خفاش
درباره نویسنده یو نسبو:
یو نسبو (Jo Nesbo) (زاده ۲۹ مارس ۱۹۶۰) نویسنده داستانهای جنایی نوازنده، اقتصاددان و گزارشگر فوتبال سابق نروژی است. تا مارس ۲۰۱۴ بیش از سه میلیون نسخه از رمانهای او در نروژ به فروش رفت و نوشتههای او به بیش از پنجاه زبان ترجمهشده و تا سال ۲۰۱۲ میلادی حدود ۵۰ میلیون نسخه در سراسر جهات فروخته شدهاست. او عمدتاً به خاطر زمانهای جنایی خود با حضور بازرس هری هول، مردی که همیشه در حال گفتگو با ترسهایش است شناخته میشود. رمانهای خون بر برف، خورشید نیمهشب، آدمبرفی از آثار مهم این نویسنده است. او خواننده و ترانهسرای اصلی گروه راک نروژی دی دیر (Di Derre) است.
نسبو در نوجوانی در لیگ فوتبال نروژ بازی میکرد، اما بهدلیل آسیبدیدگی زانویش مجبور شد فوتبال را در هجدهسالگی کنار بگذارد. بعد از سه سال انجام خدمت سربازی در شمالیترین نقطهٔ نروژ، به دانشکدهٔ اقتصاد و بازرگانیِ شهر برگِن رفت و همانجا با دوستانش یک گروه موسیقی راک تشکیل داد و در کنار کارگزاری بورس، به گیتارنوازی و ترانهنویسی مشغول شد. پس از آن با برادرش، کِنوت، گروه موسیقی دیگری تشکیل داد و دومین آلبومشان به صدر جدول پرفروشترین موسیقی نروژ رسید و اینگونه نسبو ستارهٔ موسیقی پاپ شد. اولین تجربهٔ جدیِ نسبو در نوشتن، زمانی بود که یک انتشارات به او پیشنهاد داد خاطرات خود را از تجربیات گروه موسیقیشان بنویسد. درعوض، او شروع کرد به نوشتن پیرنگ اولین رمانش: خفاش کرد.
او اغلبِ رمانهایش را در فرودگاهها، هواپیماها، قطارها و لابی هتلها مینویسد، تقریباً به همهجای دنیا سفر کردهاست و با صخرهنوردی اوقات فراغتش را پر میکند. در سال ۲۰۰۹ نیز مؤسسهٔ خیریهای به نام «هری هول» به راه انداخت تا به سوادآموزی کودکان محروم در کشورهای جهان سوم کمک کند.
اولین تجربهٔ جدیِ نسبو در نوشتن، زمانی بود که یک انتشارات به او پیشنهاد داد خاطرات خود را از تجربیات گروه موسیقیشان بنویسد. درعوض، او شروع کرد به نوشتن پیرنگ اولین رمانش: خفاش (The Bat). این رمان پاییز ۱۹۹۷ منتشر و با استقبال فراوانی مواجه شد و جایزهٔ بهترین کتاب جنایی نروژ و همچنین بهترین کتاب جنایی اسکاندیناوی را از آن خود کرد. وی با نوشتن بیش از بیست اثر شاخص، تا به حال نامزد و برندهٔ چندین جایزهٔ معتبر بینالمللی از جمله جایزهٔ ادگار (۲۰۱۰)، جایزهٔ کتاب کودکان آرک (۲۰۰۷)، جایزهٔ پیر گینت (۲۰۱۳) شدهاست. میزان فروش کتابهای نسبو در دنیا به بیش از پنجاه میلیون نسخه رسیدهاست. منتقدان کتابهایش را همواره تحسین کردهاند و بسیاری وی را از بهترین رماننویسان ژانر پلیسی جنایی و نوآر حال حاضر دنیا میدانند
درباره کتاب خفاش:
رمان «خفاش» یو نسبو 14 میلیون نسخه در سطح جهانی به فروش رفته است. آثار نسبو چند شاخصه دارد، یک این که رمانش تلفیقی از رمان کارآگاهی کلاسیک و رمان واقعگرای پلیسی است. این نویسنده یک کاراکتر واقعگرایی به وجود آورده که قهرمانی خاکستری است. بزن بهادر نیست ولی تعلیماتی دیده که میتواند از خودش دفاع کند. کتک هم میخورد و آسیبپذیر است، همچنین دارای جراحات روحی شدید است که ممکن است به خودکشیاش منجر شود. این کاراگاه فردی الکلی است و گاهی ممکن است از روی فشار روحی به الکل روی آورد و حتی نتواند وظیفهاش را درست انجام دهد. این شخصیت فرد ملموسی است. نویسنده قصد ندارد قهرمان شوالیهای درست کند که با اسبی میآید و همه را نجات میدهد.
ویژگی دوم نسبو این است که قلم به شدت ادبی و قوی دارد. چون خودش سینما خوانده و یکی از مشهورترین ستارههای راک نروژ است. هنر را به خوبی میشناسد. قلمش تصویری است و هنگام خواندن کتاب گویی در حال تماشای فیلم هستید. یعنی تا این حد ملموس است و میتواند فضاسازی خوبی ارائه کند.
دلیل دیگرش این است که روانشناسی کاراکترها را بسیار خوب انجام میدهد. و حتی کاراکترهای فرعی را رها نمیکند. شما نه فقط برای قهرمان و ضد قهرمان بلکه برای تکتک اشخاص داستان نگرانید که قرار است چه اتفاقی برایشان رخ دهد. نسبو حتی ضد قهرمانی که قاتل سریالی باشد را نیز قضاوت نمیکند. و فقط در داستانش اطلاعاتی که درباره او وجود دارد را در اختیار مخاطب قرار میدهد. و میگوید این فرد استعداد بزرگی بود که اگر اجتماع او را در مسیر درست قرار میداد به اینجا نمیرسید. و ممکن بود به یک قهرمان تبدیل شود. ولی این فرد به دلیل تبعیض نژادی که در آن اجتماع وجود دارد و به دلیل معضلات اجتماعی و فقری که ممکن است وجود داشته باشد به این نقطه رسیده است.
در واقع داستانهای او واقع گرایانه است و همین امر سبب میشود مخاطب نه تنها یک کتاب بلکه این مجموعه را به طور کامل بخواند. در اینجا هویت قاتل و معما مهم نیست؛ این که پایان داستان چه میشود و چه بر سر اشخاص داستان میآید برای خواننده اهمیت پیدا میکند.
رمان «خفاش» اولین سری از مجموعه «هری هوله» اثر یونسبو است. این مجموعه شامل 12 کتاب در حوزه ادبیات جنایی است و یک کارآگاه باهوش دارد. اولین کتاب این مجموعه «خفاش» است و با رمان «کارد» تمام میشود.
قسمتی از کتاب خفاش:
چیزی سر جایش نبود.
خانم کارمندی که مامور گذرنامه بود، ابتدا با خوش رویی پرسیده بود: « چطوری رفیق؟ »
هری هوله به دروغ پاسخ داده بود: « خوبم. » بیشتر از سی ساعت از آغاز پروازش از اسلو به لندن میگذشت. و بعد از تعویض هواپیما در بحرین روی همان صندلی لعنتی کنار خروج اضطراری نشسته بود. به جهت رعایت موارد ایمنی، پشتی صندلی فقط کمی عقب میرفت. و تا وقتی به سنگاپور رسیدند، فشار زیادی به ناحیه کمر و ستون فقراتش آمده بود.
حالا، زن پشت پیشخوان دیگر لبخند نمیزد.
او گذرنامه هری را با علاقه خاصی بررسی کرده بود. سخت میشد گفت که در ابتدا عکسش زن را به وجد آورده بود یا نامش.
« سفر کاری؟ »
هری هوله توجهش به اینکه او از کلمه « آقا » استفاده نکرد جلب شد. چراکه اغلب جاهای دنیا ماموران بررسی گذرنامه این کلمه را به کار میبردند. با این حال با خودش فکر کرد که شاید در استرالیا به کار بردن آن مرسوم نباشد. حقیقتاً بیاهمیت بود. هری به سفرهای خارجی عادت نداشت. و تنها چیزی که میخواست این بود که در اسرع وقت اتاقی با یک تخت در هتل داشته باشد.
« بله. » او در حالی پاسخ داد که انگشتهایش روی پیشخوان ضرب گرفته بودند.
همان وقت لبهای زن جمع شد، حالت زشتی به خود گرفت و با لحنی کنایی گفت: « چرا ویزا ندارین، آقا؟ »
هری مضطرب شد؛ درست همان طور که وقتی فاجعهای در اطرافش رخ میداد، ناگهان توی دلش خالی میشد. آیا « آقا » فقط در شرایط ناگوار استفاده میشد؟
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.