ساناز اعتمادی
دنیا بهار امسال تمام میشود
195,000 تومان
اِلنور دراس مطلبی از یک دانشمند دانشگاه هاروارد میخواند که در آن پیشبینی کرده شهابسنگی در اواخر آوریل به زمین برخورد خواهد کرد. بهلطف پدربزرگ تدارکاتچیاش او یکچیزهایی دربارهی پایان دنیا میداند؛ پدربزرگی که غذاهای منجمد و یخزده جمع میکند، به این امید که شاید روزی به درد بخورد. برای همین اِلنور میداند خانوادهاش برای این فاجعه آماده خواهند بود....
گلی به رنگ خورشید
98,000 تومان
گل طلایی، گلی ناشناخته و کمیاب است که در کوههای مرتفع میروید. روباه قصهی ما عاشق گلها و گیاهان است و برای پیدا کردن گل طلایی راهی کوه میشود. آیا او میتواند این گل بسیار شگفتانگیز را پیدا کند؟
دایره
59,000 تومان
این کتاب در مورد دایره است. این کتاب در مورد دوستهای دایره یعنی مثلث و مربع هم هست. آنها وقتی مشغول قایم باشک بازی هستند، دایره قانونی میگذارد. ولی وقتی مثلث آن قانون را زیر پا میگذارد، دایره باید نجاتش دهد.
مربع
59,000 تومان
این داستان، داستان مربع است. مربعی که دوست صمیمیاش دایره است، مربع سعی دارد چیز بیعیبی بسازد؛ درست مثل دایره. ولی آیا ساختن یک چیز بیعیب اصلا ممکن است؟
مثلث
59,000 تومان
مثلث از خانه بیرون زده تا سربهسر رفیقش، مربع بگذارد. اما هیچ نمیداند که چه چیزهایی سر راهش قرار دارند...
کتاب من و معلمم
39,000 تومان
همهی ما معلمهای محبوبمان را به یاد داریم. انسانهای شگفتانگیزی که شوق آموختن را در ما ایجاد کردند، الهام بخش ما بودند و از ما حمایت کردند. این کتاب برای تقدیر از آنهاست، به خاطر دریچهای که رو به دنیاهای دیگر گشودند و تأثیری که بر زندگی هر یک از ما گذاشتند.
یک راسو دنبالم افتاده
59,000 تومان
کتابی در مورد یک تعقیب و گریز بسیار عجیب و غیر عادی. راسویی که مرد شیک پوشی را دائما تعقیب میکند و دست از سرش بر نمیدارد و مرد نمیداند او چه میخواهد. واقعا این راسو چه میخواهد؟
جوهری که جان گرفت
56,000 تومان
داستان این کتاب دربارهی نویسندهای است که بعد از خلق مجموعهای جذاب مشهور شده، اما دیگر قادر به نوشتن نیست. پسرش نیز استعداد پدر را به ارث برده اما او هم در خلق رمان تصویریاش به مشکل خورده است. این کتاب پر از تصاویر شگفتانگیز است
مالاماندر (هیولای دریا)
79,000 تومان
همه میدانند که نباید در زمستان به دریای «ایری آن» سر بزنند. مخصوصا هنگامی که تاریکی سرتاسر آن را فرا میگیرد و باد در حوالی صخرههای ماو و کشتی جنگی به گل نشستهی لویاتان زوزه میکشد... اینجا جایی است که بسیاری قسم میخورند که هیولای هولناک مالاماندر را دیدهاند.