سیما تهرانیفر
کوراب
350,000 تومان
سعی کرد به لرزش زانوانش مسلط شود اما ناتوان بود. کیهان سرسره را دور زد و رزا مبهوت از پشت به او که نردهها را محکم گرفته بود و از پلهها بالا میرفت؛ زل زد. پاهایش تحمل وزنش را نداشت. در دو قدمی کیهان بود؛ همان پسری که در تمام این سالها فکر چگونه بزرگ شدنش، اندیشیدن به هر چیز...