سبد خرید

کتمان

ناشر : علیدسته: , , ,
موجودی: موجود در انبار

400,000 تومان

یک جای کار می‌لنگید، یک جای حرف‌ها، عاشقانه‌ها و یک جای آغوش‌ها، بوسه ها، یک جای مولانا خوندن‌ها و شاید تمام این مرد آشفته می‌لنگید که هنوز نگاهم، شش دانگ حواسم و تتمه‌ی قلب در حال جون دادنم پی خمیدگی شونه‌هاش بود، پی تاب و قرار فراری از نگاهش و پی لب‌هایی که مدام برای گفتن حرفی باز می‌شد اما صدا نداشت، کلمه نداشت و شاید هم دل گفتن. یک جای دلسردی‌ای که نبود و نمی‌خواستم هم که باشه و نمی‌تونستم بودنش رو تحمل کنم، قرص نبود که من هم چنان من نبودم، نگرانی مجسمی بودم که نگاه می‌شدم و می‌پیچیدم میون بوی تن این مرد خطاکار و می‌غلتیدم لابه‌لای دلواپسی‌هاش و این در حالی بود که تمام من تو شبی اسیر شده بود که هراس فغان‌های اسما برای همیشه قعر اون دره‌ی لعنتی خاموش شد.

با تکان خوردن دستی مقابل صورتش، نگاه گیجش را از صورت مرد جدا کرد. نمی‌توانست بازی سرنوشت را درک کند این همه آدم توی کره‌ی خاکی وجود داشت. اما باید صاحب آن باغ وحش کمک حالش می‌شد؟! هرچند با برخورد آخرشان، و درگیری لفظی که داشتند به نظر بعید میامد آن مرد کمکش کند. خواست از پشت میز بلند شود و رستوران را با سرعت ترک کند اما با یاداوری مرگ والدینش پاهایش سست شد. آن مرد که مقابلش نشسته بود و با آن نگاه گستاخ و بی‌پروایش براندازش می‌کرد. بی‌شک تنها مردی بود که می‌توانست به او کمک کند. چگونگی‌ش را نمی‌دانست. اما سرهنگ این امید را به او داده بود. به گفته‌ی سرهنگ تنها کسی که می توانست گره‌ی پرونده‌ی قتل پدر و مادرش را بگشاید آن مرد بود!

تعداد:
مقایسه



کتمان

درباره کتاب کتمان:

سه سال از رفتن ایمان، نامزد سابق ارغوان، گذشته و ارغوان کم کم زندگی کردن بدون او را در کنار عماد و اسما، عمه‌ی جوانش، یاد گرفته است. اما یک تصادف از پیش برنامه ریزی شده، همه‌چیز را به آتش می‌کشد و اسمای هفده ساله را در شعله‌های خود می‌سوزاند و مقصر اصلی مرگ او کسی نیست جز ارغوان اما این تنها ظاهر قضیه است!
و تمام این‌ها مصادف شده با برگشت ایمان، برای از نو ساختن پلی که پشت سر خراب کرده بود و عماد، مردی مرموز که از بازگشت ایمان احساس خطر کرده و قصد دارد بیش از پیش جای پای خود را در اعماق زندگی ارغوان محکم کند، با عنوانی دیگر، سَوای از پسرِ شوهرِ مادرش!
و مردی که یک پایش در آن تصادف جهنمی گیر بود!

قسمتی از کتاب کتمان:

قدم‌های لنگانم به دنبال درد و خستگی تن له شده‌م کشیده می‌شد، تنی تکیده و پر زخم و بی‌رمق. تمام وجودم فریاد درد سر می‌داد و تو آتیشی از غیب می‌سوخت و این غیب اما برای من عیان ترین بود. موبایلی که آمان تو لحظه‌ی آخر حواله‌ی دست‌های لاجونم کرده بود، میون سستی مشتهای پرشده‌م فشرده شد. نفس پردردم از میون لب‌های خشک و زخمیم بیرون خزید و درد رو مهمون ریه‌ها و قفسه‌ی سینه‌م کرد. نوسان لب‌هام رو گزیدم و طعم خون میون تلخی زهر مانند کامم پیچید. به سختی پله‌های پیش روم رو یکی یکی پایین اومدم و نفس بود که با هر قدم، پشت لب‌هام به صلابه کشیده می‌شد. هنوز پله‌ی سوم به چهارم نرسیده ایستادم و درد مند نفس عمیقی کشیدم. به بالای سرم خیره شدم، به جایی که شاید کسی نگاهم می‌کرد، کسی شاید به اسم خدا. خدایی که التماس پشت کابوس‌هام رو نشنید و عجیب اما جایی بود که هنوز هم نامش روی لب هام جاری می‌شد، با امیدی هرچند کم رنگ و رو به زوال و شاید هم کسی که تو عالم بچگی باور می‌کردم رفتنش به اون بالاها رو، به آسمون! تک خنده ی تلخی کردم و آهسته و با صدایی خراشیده از جیغ‌هایی که شنیده نشد، زمزمه کردم:

 – تو از ارتفاع می‌ترسی دیوونه!

ابرها روی نگاهم سایه انداختند و هوای تمام وجودم رو ابری کردند، بدون هیچ بارشی! صدای جیغ دختری تمام کاسه ی سرم رو پر کرد و تتمهی تاب و توانم رو از کف پاهام بیرون کشید. زجر صورتم رو در هم فشرد و تنم رو روی سومین پله‌ی سرد جلوی دادگاه آوار کرد. پیشونی دردناکم بند مشت‌های لرزونم شد و صدایی که گورستان تازه به گورشده‌ی تنم رو لرزوند:

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1400

تعداد صفحات

996

زبان

موضوع

,

شابک

9789641933687

وزن

940

جنس کاغذ

,

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتمان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...

نوروز پیروز

سال نو و نوروز را خدمت فرهیختگان گرامی شادباش عرض می‌کنیم.
به اطلاع می‌رسانیم، آخرین روز دریافت سفارش‌ها ۲۶ اسفندماه ۱۴۰۲ خواهد بود و سفارش‌های ثبت شده

بعد از این تاریخ پس از کنترل موجودی از تاریخ ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ ارسال خواهند شد.
آرزوی سالی پر از شادی و سلامتی برای همه داریم.
با سپاس.

کامک کتاب