سبد خرید

ناگهان هوس

ناشر : فرهنگ نشرنودسته: , ,
موجودی: 2 موجود در انبار

65,000 تومان

ناگهان هوس رمانی است غنی از استعاره و انباشته از جادو. قهرمان داستان، خوبیلوی تلگرافچی است که با این عطیه به دنیا آمده که می‌تواند احساسات حقیقی و نهانی دیگران را بشنود. زندگی او تا همیشه دستخوش دگرگونی می‌شود. به لوچا، دختر زیبای خانواده‌ای ثروتمند، دل می‌بازد؛ دختر پول را لازمهٔ سعادت می‌داند اما خوبیلوی ندار عشق و تمنا را. بااین‌حال، اشتیاقشان به هم سبب می‌شود زندگی شادمانه‌ای را کنار یکدیگر بسازند، تا آنکه رخدادی هولناک به‌تلخی جدایشان می‌کند. سال‌ها بعد، هنگام مرگ خوبیلو، دخترش پرده از راز قهر او و همسرش برمی‌گیرد…

2 عدد در انبار

تعداد:
مقایسه



ناگهان هوس

درباره نویسنده لائورا اسکیول:

لائورا اسکیول (Laura Esquivel) نویسنده کتاب ناگهان هوس، (زادهٔ ۳۰ سپتامبر ۱۹۵۰) نویسندهٔ مکزیکی است که نقش به سزایی در ادبیات آمریکای لاتین ایفا کرده‌است. او سومین فرزند از چهار فرزند خولیو سزار اسکیبل (Julio César Esquivel) (تلگراف‌چی) و خوسفا والدس (Josefa Valdés) است. او در سالهای ۱۹۷۹ و ۱۹۸۰، برای سریال‌های فرهنگی کودکان برای تلویزیون مکزیک می‌نوشت. او در سال ۱۹۸۳، «مرکز اختراعات پایدار» را تأسیس کرد که در آن کارگاه‌های آموزشی هنری برای کودکان برگزار می‌شد.

کار در تلویزیون او را به نوشتن فیلم نامه برای سینما علاقه‌مند کرد. اما از آنجایی که سینما، صنعت سخت گیری است، بعد از مدتی، لائورا با ناامیدی با حجم انبوه فیلم نامه‌های تلنبار شده اش مواجه شد که به سینما راه پیدا نمی‌کردند. اما این، سرآغاز تصمیم او برای نگارش کتاب «مثل آب برای شکلات» بود. در سال ۱۹۹۲، از روی کتاب «مثل آب برای شکلات» فیلمی با همین نام توسط آلفونسو آرائو ساخته شد. این فیلم توانست ۱۰ جایزهٔ آریل، از طرف «آکادمی فنی و هنری سینمایی مکزیک» را به خود اختصاص دهد. فیلم و کتاب هر دو به حدود ۳۰ زبان دیگر ترجمه شده‌اند و در کشورهای دیگر نیز با استقبال رو به رو شده‌اند.

درباره کتاب ناگهان هوس:

رمان«ناگهان هوس» استعاره‌های زیادی دارد و داستانش درباره یک‌ مرد تلگرافچی به‌نام خوبیلو است که این توانایی را دارد که احساسات واقعی آدم‌ها را متوجه شده و حرف دلشان را بشنود. به‌همین‌دلیل زندگی‌اش همیشه دستخوش تغییر است. خوبیلو عاشق دختر زیبای یک‌خانواده ثروتمند به‌نام لوچا می‌شود و مشکلش این است که لوچا لازمه سعادت و خوشبختی را پول و ثروت می‌داند اما خوبیلو، عشق و تمنا را شرط خوشبختی می‌داند.

با وجود تفاوت‌ها، لوچا و خوبیلو با هم ازدواج کرده و زندگی‌شان را شروع می‌کنند اما پس از مدتی، اتفاق وحشتناکی رخ می‌دهد که باعث جدایی این‌دو می‌شود. راز این‌جدایی، سال‌ها بعد در ساعات مرگ خوبیلو توسط دخترش کشف می‌شود…

«ناگهان هوس» در ۹ فصل نوشته شده است. این‌رمان به‌تعبیری، داستان زندگی مردی است که شادی و نور را به زندگی تمام افرادی که کنارش هستند می‌بخشد اما خود نمی‌تواند خوشبخت باشد، داستان مردی که با لبخند بر لبانش قدم به دنیا می‌گذارد نه با گریه و اشک بر چشمانش، داستان رازهایی که می‌توانند جریان زندگی را تا ابد تغییر بدهند. داستانِ لحظات که گدازانی که برای مواجهه با آنها باید تمام زندگی را به یاری طلبید.

قسمتی از کتاب ناگهان هوس:

لوچا تا مدتی از خانه جدید لذت می‌برد. خوشحال بود که به پایتخت آمده و آن زندگی قبیله‌ای را پشت سر گذاشته است. مرتب‌کردن اثاثیه مختصری که داشتند آنچنان برایش لذت‌بخش بود که انگار عروسک‌بازی می‌کرد. کوچک‌ترین کار را با لذت انجام می‌داد. برای اولین‌بار پس از ازدواج، می‌توانست به دیوار میخ بکوبد یا گلدان را در جایی که دوست دارد بگذارد. خانه‌ها و هتل‌هایی که تا آن‌وقت در آن‌ها اقامت کرده بودند هیچ‌کدام متعلق به آن‌ها نبود. همه موقتی بودند. برای او مالک چیزی بودن مهم‌تر بود تا لذت بردن از آن.

برخلاف او، خوبیلو از همه‌چیز لذت می‌برد، مهم نبود که مالک آن‌ها باشد یا نه. عطر گل‌های گاردنیا او را به وجد می‌آورد؛ خواه گل‌های باغ همسایه بودند و خواه گل‌های گلدان پاسیوی خودشان. از درد و رنج دیگران غمگین می‌شد و از شادی آن‌ها شاد. یکی از دلایل موفقیت او در کارش، همین خصوصیت بود. موقع فرستادن پیام، از جان و دل مایه می‌گذاشت، انگار که پیام مال خودش باشد. شاید به همین دلیل از بچگی ارتباط با مردم را دوست داشت. در دهکده‌ها می‌توانست نتیجه پیام‌هایی را که می‌فرستاد بشنود. پاسخ‌ها خیلی زود داده می‌شد اما در پایتخت، روابط شغلی سرد و خشک بود.

بعد از فرستادن تلگراف از نتیجه آن خبردار نمی‌شد، به‌همین‌دلیل هم از کارش در پایتخت زیاد راضی نبود. کار او در نقش یک میانجی و کسی که دیگران را به هم نزدیک می‌کند، تبدیل شده بود به یک کار بی‌روح در دفتری بزرگ. دفتری که در آن فقط پیام‌ها به‌سرعت ردوبدل می‌شد، دفتری که در آن سرعت مهم بود نه کیفیت. گاهی ناامید می‌شد، اما چاره‌ای نداشت. می‌بایست از پس مخارج لوچا و پسرش برمی‌آمد. خوشحال بود که زنش در خانه‌ای زندگی می‌کند که صاحب آن است و پسرش هم از نظر غذا و مسکن کمبودی ندارد.

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی کوچک

نوبت چاپ

سال چاپ

1400

تعداد صفحات

176

زبان

موضوع

,

شابک

9786004901680

وزن

150

جنس کاغذ

عنوان اصلی

Swift as Desire
Tan veloz como el deseo
2001

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “ناگهان هوس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...