مورد خطرناک؛ دونالد ترامپ
از آغاز فعالیت دونالد ترامپ برای تصدیِ ریاست جمهوریِ امریکا، سؤالی در ذهن شهروندان نگران امریکایی شکل گرفت: کجای کار او ایراد دارد؟ یکی از گروههای صاحبنظر برای پاسخ دادن به چنین سؤالی، متخصصان سلامت روان بودند که شیوهنامهی گلد واتر انجمن روانپزشکیِ امریکا مانعی برای اظهار نظر آنها بود؛ شیوهنامهای که آنها را از اعلام نظر دربارهی رفتارهای علنی افراد، بدون انجام معایناتِ شخصیِ مستقیم باز میداشت. در نتیجه او ماند و مردمی که متحیر مانده بودند او را دیوانه بخوانند یا بدجنس. در کتاب مورد خطرناک؛ دونالد ترامپ، ۲۷ روانپزشک، روانشناس و دیگر متخصصان سلامت روان، با اظهار نظر دربارهی دونالد ترامپ، وظیفهی هشدار دادن را جایگزین اصل بیطرفیِ حرفهای کردهاند. سپس به بررسیِ نشانههای رفتاری و بیماریهایی پرداختند که منشاء آن رفتارهاست و به نتیجهای مهم دست یافتند: «او فردی پیچیده و حتی فراتر از آن، دیوانهای خطرناک است.» برای مثال، فیلیپ زیمباردو و رُزماری اسوارد حرکات خارج از قاعدهی ترامپ را ناشی از هوسهای آنی او دانستهاند. کرایگ مالکین در نوشتههایش چنین بیان کرد: «خودشیفتگی با سیاست، ترکیبی مرگآور است.» گایل شیهی از فقدان اعتماد به دیگران نوشته که در نتیجه به اختلال پارانوئیا انجامیده است. لانس دودز از جامعهستیزی نوشته است و روبرت جی لیفتون از عاداتی بدخیم نوشته که در صورت عدم مداخلهی روانپزشک میتواند در تمام رفتار فرد بروز و ظهور یابد. به رفتارهای دیوانهوار او نیز پرداخته شده است. از آسیبهایی که مردم طیِ حکومت او تجربه کردهاند تا شخصیت بیقیدوبند هواداران او، همه دستبهدست هم دادهاند تا مردم امریکا و حتی فراتر از آن سلامت روان او را مورد توجه قرار دهند.
قسمتی از کتاب مورد خطرناک؛ دونالد ترامپ:
در تابستان سال ۲۰۱۵ بحثها در مورد دونالد ترامپ آغاز شد. او گامهای نخستین را برای مطرح کردن خود به عنوان یک کاندیدای جمهوریخواه برداشته بود و ما خیلی ساده او را فردی میدانستیم که برای کسب شهرت وارد عرصه شده است، برای ما مانند بسیاری دیگر از امریکاییان، دونالد ترامپ ناآشنا نبود. اول از همه او یک تاجر سرشناس نیویورکی بود و بعدها هم به عنوان چهرهی تلویزیونی متوسطی شناخته میشد. ما هم مانند اکثریت او را زیاد جدی نمیگرفتیم. چرا ما چنین بودیم؟ او فاقد هرگونه تجربهی سیاسی بود. هرگز نتوانست رابطهای خوب از خود با دیگران نشان دهد و هیچ اثری از کمک او به دیگران-جز تجارت خودش- دیده نشده بود. محصولات کمپانیهای او عموماً خارج از امریکا ساخته میشد و دعاوی متعددی در دادگاهها مطرح بود که نشان میداد وقتی صاحبان کسبوکارهای کوچک به او کالا یا خدمتی ارائه میدهند ترامپ پولشان را نمیدهد!
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.