سبد خرید

من خیلی وقته مرده‌م

ناشر : البرزدسته: , ,
موجودی: موجود در انبار

110,000 تومان

راز و معما در بستر عشق، جنون و مرگ!

خورشید ظهرِ آخرین روزهای تابستان باقدرت می‌درخشید و نور خیره‌کننده‌اش آسمان را سفید کرده بود. برخلاف خورشید که تمام توانش را به‌کار می‌بست، دریا آرام بود و امواجِ کم‌توانش به نرمی روی ساحل می‌نشست و خط کج‌ومعوج خاکستریِ عریض و بی‌انتهایی را بر پهنۀ شن‌ها باقی می‌گذاشت، ثانیه‌ای بعد عقب می‌نشست و ساحل آمادۀ هنرنمایی دیگری از دریا می‌شد.

با پاهای عریان روی ساحل پیش می‌رفت و از تابش نور خورشید و نسیم گرمی که از سمت دریا بر صورتش می‌نشست غرقِ لذت می‌شد. پس از سال‌ها به آنجا برگشته بود. می‌دانست فرصت زیادی ندارد و می‌خواست آخرین نفس‌هایش را به اختیارِ خود و با وداعی شیرین به پایان برساند.

غم‌انگیزترین واقعۀ زندگی‌اش سال‌ها پیش آنجا رقم خورده بود و اکنون بدون توجه به خطراتی که انتظارش را می‌کشید، بازگشته بود و می‌خواست به عزیزترین فردِ زندگی‌اش که در آن ساحل از دست داده بود، بپیوندد.

تعداد:
مقایسه



من خیلی وقته مرده‌م

درباره کتاب من خیلی وقته مرده‌م:

رمانی که شما خودتان به شخصه باید علت وقایع آن را کشف کنید! کتاب من خیلی وقته مرده‌م داستانی بسیار هیجان‌انگیز از یک رویداد معمایی و رازآلود را روایت می‌کند. این اثر که در دستۀ رمان‌های جنایی قرار دارد، یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های داستانی فارسی در سال‌های اخیر به حساب می‌آید.

علی مقدم در این کتاب، برشی از زندگی زنی به نام مژده را روایت می‌کند. داستان با یک خودکشی آغاز می‌شود. شیوه روایت کتاب من خیلی وقته مرده‌م به نحوی است که تماما از فلاش‌بک و مرور خاطرات شخصیت اصلی داستان تشکیل شده است. این رمان جنایی و سرشار از تعلیق، زندگی پرفراز و نشیب مژده را به تصویر کشیده و از خط زمانی مشخصی پیروی نمی‌کند.

از جمله عناصر داستانی که علی مقدم برای القای بهتر حس تشویش در مخاطب استفاده کرده است، جملات کوتاه و ضرباهنگ تند متن می‌باشد. با این وجود، توصیفات دقیق و پرجزئیات داستان، به فضاسازی بهتر این اثر کمک شایانی نموده. از جمله ویژگی‌های مثبت این اثر می‌توان به استقلال شخصیت‌های داستان اشاره کرد؛ آن‌ها نماینده فکر یا نماد عنصری قابل پیش‌بینی نیستند. همین ویژگی سبب واقعی‌تر به نظر آمدن رمان حاضر شده است.

تمامی وقایع پس از خودکشی در قالب 100 فصل، بدون حفظ ترتیب زمانی، تکه تکه روایت می‌شوند تا به اکنون برسیم. شما در خلال خواندن حوادث تو در تو و پیچیدۀ داستان، دلیل این خودکشی نابهنگام را کشف خواهید کرد.

قسمتی از کتاب من خیلی وقته مرده‌م:

ذهن آشفته‌اش کم‌کم لحظات قبل از بیهوش‌شدنش را به یاد آورد و این یادآوری باعث شد وحشتش بیشتر شود؛ چون هم‌زمان با آن، دو واقعیت دیگر نیز برایش زنده شد. پیش از هجوم مهاجم، کسی همراهش بود که مطمئن بود به او نیز سوءقصد شده است. واقعیت دوم که لرزه بر اندامش انداخت یادآوری دلیل ربوده‌شدنش بود. باتوجه‌به آنچه در چند روز اخیر از سر گذرانده بود، او را به قتلگاه می‌بردند.

گره‌های محکم طناب خون را از جریان می‌انداخت و در مچ دست‌ها و پاهایش احساس سردی می‌کرد. خواست انگشت‌هایش را حرکت دهد، اما کِرخت شده بودند و نمی‌توانست تکانشان دهد. کتف‌ها و زانوهایش به‌خاطرِ درد و عدم تحرک به‌قدری خشک شده بودند که گمان می‌کرد با ضربه‌ای کوچک خواهند شکست. سوراخ‌های بینی‌اش از فرط ترس و کمبود هوا چنان اکسیژن به داخل می‌کشیدند و بیرون می‌دادند که به سوزش افتاده بودند و گویی نزدیک است سینه‌اش را بشکافند. توان محاسبه گذشتِ زمان را نداشت و حس می‌کرد به قعر تاریکی بی‌انتهایی فرومی‌رود.

مدتی بعد، وقتی جز صدای پُتک‌گونه قلبش چیزی نمی‌شنید و حس می‌کرد تا ثانیه‌هایی دیگر بیهوش می‌شود، با چرخیدن بدن و برخورد سرش با بدنه صندوق‌عقب قوه ادراکش اندکی به‌کار افتاد و فهمید اتومبیل پیچیده است. از صدای سنگریزه‌ها و گردوخاکی که از منافذ صندوق‌عقب به داخل آمد و حرکت دوباره در مسیر مستقیم، دانست که اتومبیل به جاده‌ای فرعی و خاکی وارد شده است.

گردوخاک همان تنفس دشوارش را نیز سخت‌تر کرد. مانند گوسفندی دست‌وپابسته که نزدیک‌شدن به کشتارگاه را متوجه شده است، برای چندمین بار تلاش بیهوده‌ای برای حرکت انجام داد که تنها نتیجه‌اش کم‌جان‌ترشدن و فشار بیشتر و سخت‌تر بر ریه‌هایش بود.

چند دقیقه بعد صدای امواج دریا را شنید و پس از تقریباً پنج دقیقه و گذر از چند پیچ، اتومبیل سرانجام توقف کرد. حال صدای امواج را به‌وضوح می‌شنید و بوی دریا فضای صندوق‌عقب را پر می‌کرد. ابتدا صدای بازشدن درِ اتومبیل و سپس صدای پاهایی که دور می‌شدند به گوشش رسید و لحظه‌ای بعد صدای چرخیدن لولاهایی که از بازشدن دری آهنی خبر می‌داد، بلند شد. اتومبیل دوباره حرکت کرد و لحظاتی بعد متوقف شد. موتور اتومبیل که خاموش شد، صدای فِس‌فِس خفه‌ای تولید کرد. صدای اتومبیل دیگری را نیز شنید که بعد از آنها وارد شد و از کنارشان گذشت، کمی آن‌طرف‌تر توقف کرد و خاموش شد.

دوباره صدای بازوبسته‌شدن درهای اتومبیل برخاست. قدم‌هایی روی سنگریزه‌ها برداشته شد و بدنه‌های آهنی دری بر هم برخورد کرد و سپس صدای قرارگرفتن اهرم قفلِ در بر زمین به گوش رسید. وزش باد، امواج دریا و حرکت دور و نزدیک پاها روی سنگریزه‌ها را می‌توانست تشخیص دهد. وقتی ناله سنگریزه‌ها زیر فشار پاها بلندتر شد، فهمید کسی نزدیک می‌شود. ترسش با برداشتن هر قدم افزایش می‌یافت و نفسش به شماره افتاد.

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1400

تعداد صفحات

516

زبان

موضوع

,

شابک

9786222351861

وزن

520

جنس کاغذ

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “من خیلی وقته مرده‌م”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...

نوروز پیروز

سال نو و نوروز را خدمت فرهیختگان گرامی شادباش عرض می‌کنیم.
به اطلاع می‌رسانیم، آخرین روز دریافت سفارش‌ها ۲۶ اسفندماه ۱۴۰۲ خواهد بود و سفارش‌های ثبت شده

بعد از این تاریخ پس از کنترل موجودی از تاریخ ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ ارسال خواهند شد.
آرزوی سالی پر از شادی و سلامتی برای همه داریم.
با سپاس.

کامک کتاب