مرزهای غربی ایران صفوی
درباره نویسنده بهروز گودرزی:
بهروز گودرزی نویسنده کتاب مرزهای غربی ایران صفوی، نویسنده ایرانی متولد سال 1340 میباشد.
درباره کتاب مرزهای غربی ایران صفوی:
مرزها از دیرباز به عنوان جداکننده حکومتها، سرزمینها و اقوام، عاملی برای وحدت و ثبات یا اختلاف و ناامنی در جوامع بشری بوده است. تثبیت و آرامش حاکم بر آن، به امنیت ساکنان یک قلمرو میانجامید و تزلزل و جنگ بر سر آن، باعث خونریزی و ویرانی میشد. اگرچه در گذشته بیشتر مواقع به جای تعیین یک خط مرزی، منطقه یا مناطقی وسیع این نقش را به عهده داشت اما به دلیل دعاوی سیاسی، فرهنگی، مذهبی و یا تمایلات کشورگشايانه حاکمان کوچک و بزرگ و فقدان قواعد و قوانین بینالمللی، کشمکشهای مرزی بسیار بیشتر از امروز به جنگ و کشتار میانجامید و بسته به ضعف یا قوت هرطرف، مرزها یا مناطق مرزی جا به جا میشد.
تولد سلسله صفوی در ایران پایان دوره ای از حکومتهای محلی و آغاز حکومتی مرکزی بود که لازمه آن داشتن مرزهایی مطمئن و باثبات بود. بنیانگذار این سلسله در شمال و جنوب مشکلاتی کمتر از شرق و غرب داشت. شاه اسماعیل توانست با شکست دادن محمد خان شیبانی مشهور به شیبک خان مقتدرترین حاکم ازبکها در شرق، این مشکل را به حداقل برساند. اما در غرب موضوع متفاوت بود. صفویان به دلیل داشتن پایگاهی معنوی و بسیار گسترده در میان قبایل ترکمن ساکن آناتولی، به نهضت قزلباشی در سرزمینهای عثمانی دامن میزدند و به نظر میرسد همچون پیشینیان خود به سرزمینهای واقع در غرب رودخانه فرات چشم داشتند.
قسمتی از کتاب مرزهای غربی ایران صفوی:
یکی از ویژگیهای ایرانیان در طول تاریخ، تبحر و مهارت در امر حکومت داری بوده است به طوری که پس از ورود اسلام به ایران، همواره حکومتهای عرب، ترک و مغول نیازمند عنصر ایرانی برای اداره حکومتشان بودهاند و خاندانها و دیوانیان معروفی همچون برمکیان، خواجه نظام الملک، جوینیها، رشیدالدین فضل الله همدانی و نظایر آنها نظم و نظام امر حکومت و تشکیلات اداری – مالی حاکمان غیر ایرانی ایران را به عهده داشتهاند. به همین دلیل در میان آثار مکتوب به جا مانده از قدیم، سیاستنامههایی متعدد وجود دارد که کتابهایی در اصول و اخلاق حکومت داری به شمار میرفتهاند.
در برخی از این سیاستنامهها، به موضوع مرزو مرزداری اشاراتی شده است. نویسندهای ناشناس در رسالهای که آداب سلطنت و وزارت را در سال ۱۱۳۹ ق/۱۷۲۹ م به رشته تحریر درآورده است، «استوار داشتن ثغور اطراف» را بخشی از حق پادشاه بر وزیر دانسته است. در کتابی که اصول و شیوههای جنگ و کشورداری را در نیمه اول قرن هفتم هجری قمری، همچون سیاست نامه خواجه نظام الملک همراه با حکایت های مختلف نقل میکند، در قسمت مربوط به «فرستادن رسول وتحف وهدايا وترتیب آن»، تأكید دارد که در تنظیم عهدنامهها باید «سرحد ملک» تعیین و گنجانده شود «و البته به هیچ نوع از آن رجوع ننمایند و خلاف نکنند».
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.