ماورای طبیعی شدن
بشر در طی سالیانی که بر روی کره ی زمین زندگی کرده است پیوسته درگیر مسائلی شده که هیچ توجیه علمی برای آن نداشته و از درک آن عاجز بوده است. این مسائل همان ماوراء الطبیعه یا فرا گیتی نامیده می شود. خیلی از این مسائل با پیشرفت علم بشر به مسائل طبیعی بدل شده اند، اما خیل عظیمی از سؤال های بی جواب دیگر باقی مانده که همچنان در فهرست ماوراء الطبيعه جای دارد. ماوراء الطبیعه را در متون اسلامی عالم غیب گفته اند. عالم غیب نیز همان عالمی است که از نگاه حسی ما پوشیده است که می توانیم با عقل، نشانه هایی از آن بیابیم و با استفاده از وحی، جزئیات آن را به دست آوریم. اما یک کاربرد غلط نیز برای لفظ ماوراء الطبیعه به وجود آمده است که آن را معادل مابعدالطبیعه گرفته اند. توضیح این اشتباه از بیان شهید مطهری این گونه است: در تاریخ فلسفه از مؤلفات ارسطو اینطور یاد می شود که وی در جمیع علوم آن زمان (قرن چهارم قبل از میلاد) به استثنای ریاضیات، کتاب تألیف کرده و مجموعه ی تألیفات وی دائره المعارفی را تشکیل می داده و چون فلسفه اولی به حسب ترتيب تألیفی بعد از طبیعیات ذکر شده بود و از طرف مؤلف نام و عنوان خاصی به آن داده نشده بود، بعدها متافیزیک (مابعدالطبیعه) نامیده شد، یعنی قسمت بعد از طبیعیات و کم کم به مرور زمان به واسطه غلط مترجمین، کلمه متافیزیک به معنای ماوراء الطبیعه و علم مجردات تفسیر شد… هر چند این غلط ابتدا یک غلط لفظی به نظر می رسد، لكن این غلط لفظی منشأ غلطهای معنوی بسیاری شده است.
فصول کتاب ماورای طبیعی شدن:
فصل 1: گشودن درها به روی ماوراء الطبیعه
فصل 2: لحظهی اکنون
فصل 3: قرار گرفتن در جریان امکانهای جدید در میدان کوانتومی
فصل 4: تبرک مراکز انرژی
فصل 5: شرطی کردن بدن نسبت به ذهنیت جدید
فصل 6: بررسی موردی: نمونههای زندهی حقیقت
فصل 7: هوش قلبی
بخش رنگی کتاب
فصل 8: فیلم ذهنی/ زیبابین
فصل 9: مراقبه در حین راه رفتن
فصل 10: بررسی موردی: واقعیت بخشیدن
فصل 11: مکان-زمان و زمان-مکان
فصل 12: غدهی پینهآل
فصل 13: پروژهی انسجام: ساختن دنیایی بهتر
فصل 14: بررسی موردی: شاید برای شما هم پیش بیاید
قسمتی از کتاب ماورای طبیعی شدن:
بدن می خواهد واقعیت فیزیکی را با حواس خود تجربه کند تا احساسی در خود ایجاد نماید، اما هدف این است که واقعیتی را از ورای دنیای حواس ایجاد کنید که بدن در مقام ذهن آن را تعریف نکند، بلکه شما در مقام ذهن تعریف کننده ی آن باشید. بنابراین وقتی از برنامه آگاه می شوید، سعی می کنید بدنتان را در لحظه ی اکنون نگه دارید، اما بدن تلاش می کند که به گذشته ی آشنا بازگردد، زیرا می خواهد درگیر آینده ی قابل پیش بینی باشد. ولی دوباره باید سعی کنید آن را سر جایش بنشانید. هربار که بر این عادت های خودکار غلبه می کنید، اراده تان در اجرای برنامه هایتان قوی تر می شود. هربار که بدنتان را به لحظه ی حال باز می گردانید، در حال تعریف ذهنیت جدید برای بدن خود هستید. هربار که از برنامه تان آگاه می شوید و برای لحظه ی اکنون تلاش می کنید، در واقع اعلام می کنید که اراده تان از این برنامه بیشتر است و اگر مدام توجه و انرژی خود را به لحظه ی حال بازگردانید و به این توجه داشته باشید که چه زمانی در زمان حال حضور دارید و چه زمان نه، دیر یا زود بدنتان تسلیم خواهد شد. به همین منوال هرگاه متوجه شدید از لحظه ی حال خارج شده اید، باید دوباره به آن بازگردید تا پیوندهای انرژیایی شما با واقعیت شناخته شده و آشنایتان شکسته شود. با بازگشت به لحظه ی حال، در عمل از هویت جسمی-دنیوی خود فراتر رفته و به درون میدان کوانتومی گام می گذارید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.