قدرت چیست؟
درباره نویسنده بیونگ چول هان:
بیونگ چول هان (Byung-Chul Han) نویسنده کتاب قدرت چیست؟، را می‌توان یکی از بهترین نامزدها برای فیلسوفِ دورانِ کنونی در نظر گرفت. اگرچه ۲۰ سال از زمان انتشار نخستین کتابش می‌گذرد -اولین کتاب او یک تک‌نگاریِ خواندنی دربارۀ مفهوم اشتیمونگ، یا ملال، در آثار هایدگر بود- آثار او فقط از سال ۲۰۰۹ به این سو به دیگر زبان‌ها بازگردانده شده است. حالت درون‌نگرانۀ کتابِ نخستش بر کتاب‌های بعدی او نیز حاکم بوده است، و چرخشی مشخص به‌سوی امر سیاسی، و به‌ویژه به‌سوی مدل‌های تاریخی اجبار، تنها با انتشار کتاب قدرت چیست؟ در سال ۲۰۰۵ نمایان شد.
در سال ۲۰۱۰، هان کتاب ساختارشکن خود را منتشر کرد، که با نام جامعۀ فرسوده به انگلیسی ترجمه شده است، و کم‌کم در خارج از آلمان، کشور محل اقامتش، مورد توجه قرار گرفت. از آن پس، آثار او به بیش از ده‌بیست زبان بازگردانده شده و، طی دو سال گذشته، آمریکا و انگلیس هم به این جریان پیوسته‌اند: اکنون استنفورد و اِم.آی.تی هر کدام دو کتاب منتشر کرده‌اند، و سه کتاب دیگر هم در ماه‌های آتی منتشر خواهد شد.
درباره کتاب قدرت چیست؟:
وقتی پای مفهوم قدرت به میان می‌آید، در می‌یابیم که همچنان آشوب تئوریک بر معنی این مفهوم حاکم است. در حالی که نمی‌شود به وجود خود این پدیده شک کرد، مفهومش تماما مبهم است. برای عده‌ای یعنی سرکوب؛ برای عده‌ای دیگر قدرت برای ارتباط عنصری سازنده است. تصورات قضایی و سیاسی و جامعه شناسانه از قدرت همچنان غیرقابل مصالح است. قدرت گاهی با آزادی منطبق می‌شود گاهی با اجبار. برای عده‌ای اساس قدرت کنش جمعی است، برای عده‌ای اساسش بر کشمکش بنا شده است. برخی خطی مشخص بین خشونت و قدرت می‌کشند. برای عده‌ای خشونت فقط یک شکل حداکثری از قدرت است. یک آن قدرت همدست قانون می‌شود و یک آن دیگر همدست خودکامگی.
وقتی با چنین آشفتگی تئوریکی مواجه هستیم، می‌بایست دنبال مفهوم انعطاف‌پذیری از قدرت باشیم، مفهومی که می‌تواند این ایده‌های واگرا از هم را پیوند دهد. پس کار ما این جا فرمول بندی شکل پایه‌ای از قدرت است؛ این کار را با جرح وتعدیل عناصر ساختاری درونی آن انجام می‌دهیم و این طوری به اشکال متفاوتی که قدرت می‌تواند از آنها منتج شود می‌رسیم. این برخورد نظری‌ای است که این کتاب از آن پیروی می‌کند و هدف کتاب هم رسیدن به چنین چیزی است و بدین‌سان کتاب تلاش می‌کند قدرت را بی‌بهره از قدرتی سازد که مدام سعی دارد تاکید کند ما به طور کامل نمی‌توانیم درک کنیم قدرت چیست؟
قسمتی از کتاب قدرت چیست؟:
قدرت را معمولا رابطه‌ای علی‌معلولی تعریف می‌کنند: قدرت اگو علتی است که تأثیر خود را بر رفتاری خاص برای تغییر اراده‌ای که به دنبالش می‌آید می‌گذارد. قدرت باعث می‌شود اگر تصمیم خودش را بدون مراعات حال آلتر اعمال کند. به خاطر همین قدرت اگو آزادی آلتر را محدود می‌کند. آلتر از اراده‌ی اگو رنج می‌برد، اراده‌ی اگو برای آلتر چیزی بیگانه است. این ایده‌ی عامیانه درباره‌ی قدرت اصلا نمی‌تواند عدالت را نسبت به پیچیدگی این مفهوم رعایت کند. فرایندهای قدرت نه در تلاش برای شکستن مقاومت از تکاپو می‌افتند و نه در اجبار برای ایجاد فرمانبرداری. قدرت نیازی ندارد شکل تحمیلی داشته باشد. این واقعیت که در مقابل صاحب قدرت اراده‌ای شکل می‌گیرد شاهدی عیان بر ضعف آن قدرت است. قدرت، هر چه قوی‌تر، سکوت بیشتر، عامل تأثیرگذارترش است. هر وقت قدرت نیاز داشت توجه خاصی را به خود جلب کند، دچار ضعف شده است.
در ضمن قدرت در «خنثی کردن اراده» هم وجود دارد. این مدعا می‌گوید بی‌توازنی قدرت موجود مانع شکل گرفتن اراده در طرف گروه تابع قدرت است، چراکه این گروه در هر صورت می‌بایست تسلیم اراده‌ی صاحب قدرت شود. پس صاحب قدرت گروه تابع را افرای هر کنشی که آن گروه انتخاب کند، هدایت می‌کند. ولی اشکالی از قدرت وجود دارد که از این «خنثی کردن اراده» تخطی می‌کنند. این نشانه‌ی قدرت برتری است که آنهای مفعول خواست آن قدرت، آشکارا خواهان همانی هستند که صاحب قدرت می‌خواهد، این یعنی آنهایی که تحت انقیاد قدرت هستند، پیرو اراده‌ی صاحب قدرت هستند چراکه آن اراده انگار اراده‌ی خودشان است یا حتی انتظار رسیدن به همان اراده را دارند.
آنی که تحت انقیاد قدرت است شاید بتواند آنچه را دارد مورد ستایش قرار دهد، در هر رخدادی که هست این کار را با اعلام اینکه تمام کارهایش را با اقتدا به اراده‌ی قدرت بالادستی کرده است و آن را با یک «بله قربان!» انجام داده و این طوری تأکید مصری برای آن قدرت نشان داده است. در نتیجه کنشی خاص و یکسان شکلی متفاوت در رسانه‌ی قدرت رخ داده است چراکه کنش صاحب قدرت یا تصدیق شده یا در سوژه‌ی تحت انقیاد قدرت درونی شده است؛ این درونی شدن در کنش خود سوژه مشخص می‌شود. پس قدرت پدیده‌ای است وابسته به فرم/شکل. این که چگونه، کنشی انگیزه‌ی رخ دادن پیدا می‌کند مهم است. بحث این نیست که بگوییم «هر طوری که شده باید فلان کار را بکنم» بلکه بحث این است که بگوییم «دلم می خواهد»…
نقد و بررسی‌ها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.