ساشنکا (سهگانهی مسکو 1)
درباره نویسنده سایمن سیبیگ مانتیفوری:
سایمن سیبیگ مانتیفوری (Simon Sebag Montefiore) نویسنده کتاب ساشنکا، (زاده 27 ژوئن 1965) مورخ ، مجری تلویزیونی و نویسنده کتابها و رمانهای تاریخ محبوب بریتانیا است. مونتفيور به عنوان بانكدار، روزنامه نگار در امور خارجي و يك خبرنگار جنگي مشغول به كار بود كه درگيريها را در زمان سقوط اتحاد جماهير شوروي پوشش ميداد.
درباره کتاب ساشنکا:
توماس کنیلی: «به شدت خواندنی. رمانی با طرح درخشان که شادیها و امیدهای خانوادههای روسی، انقلاب و وحشت در دهه سی را با صمیمیت منحصر به فرد به پیش چشم خواننده میآورد.»
رابرت مسی: «داستانی دراماتیک و گیرا. داستان ساشنکا، در زمینههای بافتی غنی – برخی مجلل، برخی غمانگیز – کنار گذاشتن این رمان را بسیار دشوار میکند.»
قسمتی از کتاب ساشنکا:
زمان صرف چای بود، اما وقتی سه ژاندارم تزاری جلوی دروازههای مؤسسهی اسمولنی دختران اصیلزاده مستقر شدند، تقریبا خورشید غروب کرده بود. در روز آخر کلاسهای دختران اشرافزادهی مدرسهی شبانهروزی سن پترزبورگ جایی برای پلیس نبود، با این حال آنها آنجا بودند و با کتهای نیم تنه آبی رنگ ملوانی شیک با دور یقهی سفید، شمشیرهای بلند نظامی براق و کلاه خودهایی با نشان سلطان تزاری کاملا قابل شناسایی بودند. یکی بیصبرانه انگشتهایش را به هم فشار میداد، دیگری جلد چرمی رولور موزرش را باز میکرد و میبست و سومی بیخیال با پاهای باز ایستاده بود و با انگشت شست روی کمر بندش ضربه میزد. پشت سر آنها صف متراکم کالسکههای سورتمه کش با رنگهای طلایی و قرمز آتشین مزین به نشانهای خانوادگی و یک جفت اتومبیل لیموزین براق منتظر بودند. شیب ذرات ریز و آرام برف فقط در سوسوی هالهی چراغهای خیابان و لامپهای اتومبیلها قابل دیدن بود.
سومین زمستان بعد از جنگ بزرگ بود و تا اینجا به نظر میآمد تاریکترین و طولانیترین زمستان است. آن طرف دروازههای سیاه، پایین خیابان سنگفرش، سفیدي با شکوه بنای مؤسسهی اسمولنی، شبیه حدفاصل اقیانوس و مه، در شفق شامگاهی زودهنگام خودنمایی میکرد. حتی این مدرسهی شبانه روزی که ملکه خودش از آن حمایت میکرد و پر از دختران اشراف و سودجویان جنگ بود، دیگر قادر نبود تغذیه دختران را تامین کند…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.