زیر پوست ایران (ایران واقعی از نگاه کاوشگر آمریکایی)
درباره نویسنده لیندا جاکوبز:
لیندا جاکوبز (Linda K. Jacobs) نویسنده کتاب زیر پوست ایران، یک محقق و نویسنده ساکن نیویورک است. وی دکترای باستان شناسی / مردم شناسی خاورمیانه را در اختیار دارد و سالها را در زمینه کاوشهای باستان شناسی و پروژههای توسعه اقتصادی در خاورمیانه کار میکند.
درباره کتاب زیر پوست ایران:
خواننده در این کتاب نه با کاوشی باستانشناختی که در حقیقت با ماجرای خواندنی سفر باستانشناس زن آمریکایی مواجه میشود که در عنفوان جوانی عازم یکی از دورترین و ناشناختهترین سرزمینها از دید خود میشود. البته این بدان معنا نیست که کتاب از جنبههای علمی و آموزشی در زمینه باستانشناسی خالی باشد. همراهی نویسنده در ناهمواری آشنایی با فرهنگ و مردم ایران، آموختن زبان فارسی و چالش تجربههای جدیدش بسیار جذاب و گیراست. این کتاب در حقیقت ترکیبی است از سفرنامه، گزارش باستانشناسی، تکنگارهای انسانشناسانه، تحلیلهای فردی و حتی دفتر خاطرات دختری جوان در آستانه یکی از شگفتانگیزترین تجارب زندگیاش.
این کتاب روایتگر فرایند کاوش تپهای باستانی است توسط یک گروه آمریکایی که در چند فصل طی سالهای دهه1970 (1350 ش) در مرودشت فارس انجام شد. نویسنده که آن زمان تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شده بود، به دعوت استادش به گروه کاوشگر در ایران میپیوندد تا همراه دیگر اعضا روی آن محوطۀ باستانی کار کند.
آنچه این کتاب را از دیگر کتابها در زمینههای مشابه متمایز میکند، نگاه منحصربهفرد نویسنده آن است. در اینجا خواننده با نگاه توصیفی «از بیرون»، «بیگانه» و «خارجی» روبرو نیست؛ جاکوبز کوشیده فاصلههای مرسوم را درنوردد و نه در مقابل که در کنار ایرانیانی که میبیند و میشناسد قرار بگیرد و ایشان را با معیارهای خودشان بسنجد؛ هرچند گاهی توفیق کامل نمییابد.
این کتاب را میتوان به دلیل نگاه خاص نویسندهاش اثری ویژه دانست؛ زندگی در جامعه روستایی و مواجهه نویسنده با مردم سادهدل و گونهگون روستا در کنار دنیای جدیدی که به گفته خودش از درون برخی شخصیتهای محوری روستا (ممدلی و قزبس) درمییابد، به او جهانبینی جدیدی میدهد دور از کلیشههای معمول نگاه غیرایرانیان به ایرانیان.
قسمتی از کتاب زیر پوست ایران:
تل نان (تل كلمهای عربی و به معنی تپه است و برای اشاره به انباشت باستانشناسی به کار میرود و نان همان نان خوردنی است) در حوضه رود کرو بر فلات مرتفعی به نام مرودشت؛ ۱۶۰۰ متر بالاتر از سطح دریا در استان فارس قرار دارد. اهالی ده این تپه را «تل نون» میخوانند. تل نون با حلقهای از کوههایی محصور شده که بخشی از رشته کوه كبير زاگرس هستند، بنابراین نون رأس مثلثی میشود که یک ضلعش با طول ۴۰ کیلومتر به جنوب به طرف شیراز و ضلع دیگرش با طول ۵۰ کیلومتر به شرق به سمت تخت جمشید میرسد. وتر این مثلث، مابين مرودشت و تخت جمشید، بخشی از بزرگراه شمالی-جنوبی است که طول ایران را از بندر آبادان تا تهران میپیماید.
در زمانهای قدیم شهرهای بزرگ و کوچک در ارتفاعات ایران طوری قرار داشتند که بتوانند مسیرهای تجاری عمده را بین زمینهای پست ایالات بينالنهرینی (عراق و سوریه کنونی) در غرب، و تمدنهای بزرگ افغانستان، هند و پاکستان در شرق کنترل کنند؛ شهری که نون هم اکنون در آن قرار میگیرد یکی از مهمترین این محوطهها بود.
در واقع جایی که من در میان خانههای خشتی و میدانهای خاکی نون میایستادم زمانی یک کلان شهر باشکوه باستانی بود: انشان. انشان پایتخت مرتفع امپراتوری عیلام بود، و شوش، در نزدیکی خلیج فارس…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.