سبد خرید

دختر پالتو قرمز

ناشر : ثالثدسته: , ,
موجودی: موجود در انبار

320,000 تومان

کارمل در یک فستیوال محلی مادرش را گم می‌کند. مردی پیدایش می‌کند و به او می‌گوید پدربزرگش است. مرد به او می‌گوید مادرش تصادف کرده است و کارمل باید برای مدتی پیش او بماند. همچنان که روزهای با هم بودنشان بدل به هفته‌ها می‌شوند، کارملِ هشت‌ساله درمی‌یابد که مرد باور دارد دختر از توانایی خارق‌العاده‌ای برخوردار است. همچنان که مادر نومیدانه در جستجوی دخترش است، کارمل رهسپار سفـری شگفت‌انگیز می‌شود؛ سفـری که او را با پرسـش‌هایی رو در رو می‌کند؛ او کیست؟ و سرنوشتش چه خواهد بود؟

تعداد:
مقایسه



دختر پالتو قرمز

دختر پالتو قرمز در سال ۲۰۱۵ میلادی منتشر شد و بازخورد خوب منتقدان را در پی داشت. کیت هامر نویسنده کتاب “دختر در کت قرمز” است که یک فینالیست جایزه رمان اول کاستا سال 2015، فینالیست جایزه داگر ، کتاب برتر آمازون سال 2016 و برنده جایزه خوانندگان ELLE Lettres بود. او به همراه همسر و دو فرزندش در کاردیف، ولز زندگی می کند.
قسمتی از کتاب دختر پالتو قرمز:
صدای حرف می‌شنوم. درها باز و بسته می‌شوند و نور به داخل می‌تابد. دو نفری که بیرون در ایستاده‌اند، در برابر آسمانِ نارنجی سیاه به نظر می‌رسند.
متوجه می‌شوم که تمام این مدت توی یک کامیون بوده‌ام. یکی از آن‌ها خم می‌شود، کله‌اش در پرتوی نور برق می‌زند و من می‌فهمم بابابزرگ است. با دقت نگاه می‌کنم و می‌بینم هر دو آن‌جا هستند؛ دوروتی و بابابزرگ.
اوه، از دیدنشان سر از پا نمی‌شناسم و نفس راحتی می‌کشم، طوری که چیزی نمانده است داد بزنم. همه چیز را دربارۀ آن‌ها به یاد می‌آورم ولی نمی‌توانم حتی یک کلمه هم چیزی بگویم. همان‌جا دراز می‌کشم و بابابزرگ را تماشا می‌کنم که پله‌های آهنی را از کف کامیون جمع می‌کند. دوروتی پشت سرش ایستاده است.
بابابزرگ آغوشش را صمیمانه باز می‌کند، گنده‌تر و قوی‌تر از قبل به نظر می‌رسد. سرش بالاست ولی قبلاً همیشه خم بود و از گوشۀ چشم، بالا را نگاه می‌کرد. حالا که سرحال و قوی است، خشنود به نظر می‌آید، نور گل‌بهی آسمان چهره‌اش را روشن کرده و نور به چشمانش افتاده است، موهای سفیدش بلندتر شده‌اند و در نسیم باد می‌جنبند. دست‌هایش به بزرگی بیل هستند و از اینکه سرزنده و شاداب است، ذوق‌زده به نظر می‌رسد.
به دوروتی نگاه می‌کنم.
چه عجیب! اگر کسی از من بپرسد کدام‌یک را بیشتر دوست دارم،‌ کدام‌یک بهتر است، می‌گویم دوروتی. همیشه بغلم می‌کند و یک‌بار من را یواشکی برد گردش، البته او هم تغییر کرده است. نمی‌دانم چطور می‌شود با یک نگاه به همۀ این چیزها پی برد ولی من بلافاصله پی می‌برم. نگاهش می‌کنم که رویش را از خورشید برگردانده است و چشمانش در صورتش دو نقطۀ سیاه به نظر می‌رسند. در آن لحظه می‌دانم او آدمی است که خودش را در سایه قرار می‌دهد.
پشت‌سرشان، خورشید پایین است و برجایی می‌تابد که مزرعه و زمین کشاورزی نیست، بلکه فقط طبیعتی است با صخره‌هایی که از زمین بیرون زده‌اند. انگار مغزم دارد توی بدنم فرو می‌ریزد، چیزی شبیه به یک تخم‌مرغ بزرگ سنگی را آنجا حس می‌کنم: می‌دانم مامی مرده و زندگی‌ام برای همیشه تغییر کرده است.

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1398

تعداد صفحات

475

زبان

موضوع

,

شابک

9786004055116

وزن

465

جنس کاغذ

عنوان اصلی

The girl in the red coat
2015

جوایز

برنده جایزه خوانندگان ELLE Lettres سال 2016
برنده جایزه بهترین کتاب آمازون سال 2016

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دختر پالتو قرمز”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...