سبد خرید

خواب الماس

ناشر : اشراقیدسته: , , ,
موجودی: موجود در انبار

190,000 تومان

سلما با حرف‌های میران بالاخره چشمه‌ی اشک‌هایش جوشید. سمت میران برگشت. از پشت پرده ضخیم اشک او را تار می‌دید.
– آروم شدی؟ خدا بهت آرامش داد؟
لب میران کمی به لبخند کج شد، پلکی زد و آهسته نجوا کرد: داد.
– پس چرا به من نمی‌ده؟
میران کمی بیشتر سمت سلما برگشت. آرامش جویبار درخشان چشمانش پرستیدنی بود.
– تو ازش نخواستی.
سلما نگاه گرفت و دوباره به دیوار روبه رو خیره شد.
– تا اون زنده‌ست من آرامش ندارم.
میران لبی‌تر کرد.
– یه قولی به من بده.
سکوت سلما را که دید ادامه داد: من اونو پیدا می‌کنم. باهاش تسویه حساب می‌کنی اما…
سلما دوباره به حاکم خیره و منتظر حرفش ماند. حاکم این‌بار در دلش از خدا آرامشی مانند دشت سرسبز چشمان او خواست.
– حرف از مردن نمی‌زنی. با من بر می‌گردی.
سلما دستی به چشمان اشک‌آلودش کشید.
– برگردم چی کار کنم؟ نه جایی دارم نه کسی نه انگیزه‌ای.
میران بلند شد و سمت در رفت.
– بعدش رو بعداً تصمیم می‌گیریم فعلاً بریم صبحونه بخوریم. بابامیر یه حرفش همیشه تو گوشم مونده، می‌گفت: 《زندگی در حقیقت مثل قهوه‌ست، سیاه، تلخ و داغ! اما می‌شه توش شیر ریخت تا روشن بشه. می‌شه توش شکر ریخت تا شیرین بشه. و می‌شه کمی صبر کرد تا خنک‌ بشه…》 تو هم اینو همیشه به یادت باشه.

تعداد:
مقایسه



خواب الماس

درباره کتاب خواب الماس:

عبد جوانی بیست و چند ساله است، پسر جوانی که صبح تا شب سخت کار می کند تا بتواند شکم خودش و خواهر نازنینش عاطفه را سیر کند؛ عاطفه سال هاست که دیگر یک انسان معمولی نیست، او نه از نظر جسمی سالم است و نه ذهنی سالم دارد، سقوطش از پشت بام نقص جسمی و ذهنی را همزمان برایش رقم زده و این چیزی از زیبایی و دوست داشتنی بودنش برای عبد کم نکرده است.

مرد جوان دردهای زیادی در وجودش دارد و زخم هایی بر روحش، زخم هایی از سوی ناپدری نامردش، مادر عاطفه و صمیمی ترین دوستش سعید که ناگاه به او نارو زد و زندگی اش را از آن چه که بود سخت تر کرد. او تا انتقام نگیرد به آرامش نخواهد رسید و آتش انتقام زمانی درونش بیشتر از گذشته جوانه می زند که یگانه خواهرش را در اثر ترس زیاد از دست می دهد. مردی با مشخصات ناپدری اش وارد اتاق محقرشان شده و دیدار او عاطفه را به کام مرگ فرستاده است. و حالا شخصی دیگر به لیست کسانی که باید تقاصی سخت بدهند اضافه شده است؛ گلرخ!

فرد دیگری که در خواب الماس از او می خوانیم میران است، مردی در آستانه چهل سالگی که دختری به نام الماس دارد و همسری با نام سلما، سلما چهار سال است که در گوشه بیمارستان افتاده و هیچ ارتباطی با دنیای بیرون برقرار نکرده است؛ او تنها زنی است بر تخت خوابیده و مادری که دخترش الماس مجبور است هر هفته برای دیدن او به همراه پدر عاشقش راهی بیمارستان شود و به جای تفریح در کنار او که ساکت است و خاموش بنشیند؛ اوایل میران امید و شوق بیشتری داشت، اما حالا این ترس است که کم کم جای خودش را در دل او باز کرده، ترس از دست رفتن سلما!

قسمتی از کتاب خواب الماس:

به صدای بابا گفتنش چشم‌هایش را با زور باز می‌کند، حتی او را تار می‌بیند و برای حرف زدن دهانش بی‌حس است. خوابش برده بود و جالب این که در این مدت کم، خواب هم دیده بود.

دست‌های کوچک و تپل دخترک روی گونه‌ی ریش دارش می‌نشیند. چشم‌هایش را با زور باز نگه می‌دارد. “هوم” کش داری می‌گوید و خمیازه‌ای می‌کشد. دخترک اما ناراحت از خواب بی‌موقع او موهای ریخته در پیشانی‌اش را می کشد. ذهنش هنوز پی خواب آشفته‌اش است که صدای نازک دختر باز او را به حال برمی‌گرداند.

– بازم که وسط قصه خوابت برد بابا؟

مغزش هنوز هم خواب است و درست موقعیت خود را تمیز نمی‌دهد. سرش دوباره بی‌حال روی بالش می‌افتد و صدای بابا گفتن دخترک بلند می‌شود. با زور از روی تخت دخترش که خودش را زوری در آن جا کرده بلند می‌شود.

– ببخشید الماس ولی واقعا خوابم میاد. بذار برای فردا شب. روی تشک با حرص مشت میزند و موهای طلایی فرش روی صورتش میریزد.

– اما من تا قصه نگی خوابم نمی‌بره.

موهایش را به عقب می‌دهد و با لبخند دوباره کنار الماسش می‌خوابد. مانند هر شب الماس روی بازویش سر می‌گذارد. چشم‌های شفافش را به او می‌دوزد. با دست دیگرش موهای نرم و فرفری دختر را نوازش می‌کند.

– قصه رو گفتم زود می‌خوابی فردا کلی کار داریم. چشم‌هایش را می‌بندد اما دوباره باز می‌کند و در صورت پدر زل میزند.

– ما فردا هیچ کاری نداریم بابا. فقط می‌ریم دیدن مامان. پیشانی کوچک پرنسس دوست داشتنی‌اش را می‌بوسد.

– ما دقيقة فقط یکشنبه‌ها خیلی کار داریم چون می‌ریم پیش مامان. باید صبح پاشیم حمام کنیم. لباس خوب بپوشی…

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1400

تعداد صفحات

640

زبان

موضوع

,

شابک

9786007505809

وزن

600

جنس کاغذ

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “خواب الماس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...

نوروز پیروز

سال نو و نوروز را خدمت فرهیختگان گرامی شادباش عرض می‌کنیم.
به اطلاع می‌رسانیم، آخرین روز دریافت سفارش‌ها ۲۶ اسفندماه ۱۴۰۲ خواهد بود و سفارش‌های ثبت شده

بعد از این تاریخ پس از کنترل موجودی از تاریخ ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ ارسال خواهند شد.
آرزوی سالی پر از شادی و سلامتی برای همه داریم.
با سپاس.

کامک کتاب