سبد خرید

خانه‌ی روزانه خانه‌ی شبانه

ناشر : افرازدسته: , ,
موجودی: موجود در انبار

330,000 تومان

چون در خانه‌ی مارتا قفل بود. پس با لگد بازش کرد. البته بعد از شنیده شدنِ غژغژ زننده‌ی لولای در! مارِک مارِک با حال نزار وارد آشپزخانه‌ای شد که گویی همین دیروز مارتا آنجا را ترک کرده. رومیزی شمعیِ کشیده‌شده بر روی میز آشپزخانه آن قدر بلند بود که به کف می‌خورد. رویش یک چاقوی بزرگِ مخصوص بریدن نان وجود داشت. مارِک مارِک به سرعت زیر میز سرک کشید اما چه فایده که چیزی آنجا نبود! او به سراغ کابینت‌ها رفت. و سپس به سراغ اجاق و سبد هیزم‌ها، و نهایتاً هم نگاهی به درون کشوهای دِراوری انداخت که در آنها یک سری ملافه به شـکل منظمی چیده شده بودند. همه‌چیز بوی رطوبت زمستانی می‌داد؛ برف، فلز و چوب نم کشیده. او به همه‌جا نگاه کرد و حتی بعد از لمس کردن لحاف و تشک مارتا، دستش را در چکمه‌های پلاستیکیِ نسـبتاً کهنه‌ای هم فرو کرد. او تصور روشنی از مارتا در پاییز داشت، او می‌دانست که مارتا قبل از ترک خانه‌اش آن بطری‌ها را بسته‌بندی کرده و کنار می‌گذارد. اما جای دقیق‌شان را نمی‌دانست. او گفت: «پیرِ سگ!» و زد زیر گریه. او پشت میز غذاخوری نشست و سرش را در میان دو دستش گرفت، اشک‌هایش هم بعد از افتادن به روی آن رومیزی توانستند حداقل مقداری از آن فضله موش‌ها را بشویند و با خودشان ببرند.

تعداد:
مقایسه



خانه‌ی روزانه خانه‌ی شبانه

درباره نویسنده اولگا توکارچوک:

اولگا توکارچوک نویسنده کتاب خانه‌ی روزانه خانه‌ی شبانه، نویسنده لهستانی متولد ۱۹۶۲ است. این فعال اجتماعی و روشن‌فکر به عنوان یکی از موفق‌ترین نویسندگان نسل خود شناخته می‌شود. توکارچوک برای لحن اسطوره‌ای نوشته‌هایش شناخته شده است. وی که به عنوان روانشناس از دانشگاه ورشو فارغ‌التحصیل شد مجموعه‌ای از اشعار، چندین رمان و نیز شماری کتاب متشکل از داستان‌های کوتاه و کتاب‌های غیرداستانی در کارنامه دارد. «پروازها» به عنوان برنده جایزه نایک که مهم‌ترین جایزه ادبی لهستان است در سال ۲۰۰۸ انتخاب شد.

وی از سال ۱۹۸۰ به عنوان دانشجوی روانشناسی وارد دانشگاه ورشو شد و در زمان تحصیل به عنوان داوطلب به نوجوانان با مشکلات رفتاری کمک کرد. او سال ۱۹۸۵ پس از فارغ‌التحصیل شدن به عنوان درمانگر شروع به کار کرد و از آنجا که خود را شاگرد کارل یونگ می‌داند، از روانشناسی به عنوان الهام بخشی برای ورود به کار ادبی بهره گرفت. از سال ۱۹۹۸ وی در دهکده‌ای کوچک نزدیک نوا روا زندگی و دفتر نشر خود را با عنوان «ورتا» اداره می‌کند.

برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۸، اولین کتابش را سال ۱۹۸۹ منتشر کرد که مجموعه شعری با عنوان «شهرها در آینه‌ها» بود. رمان نخست او با عنوان «سفری در کتاب-مردم» درباره جستجوی دو عاشق برای کشف راز کتاب است که به عنوان استعاره‌ای برای معنای زندگی به کار گرفته شده است. این داستان که در قرن هفدهم فرانسه می‌گذرد، سال ۱۹۹۳ منتشر شد. «آخرین داستان‌ها» در سال ۲۰۰۴، «آنا در دخمه قبور» در سال ۲۰۰۶ و «پروازها» دیگر کتاب‌های وی هستند که با تمرکز بر نمادهای مدرن نوشته شده‌اند.

این نویسنده بیش از ۱۶ عنوان کتاب در کارنامه‌اش دارد. الگا توکارچوک، سه دهه است که می‌نویسد و سال‌هاست که در کشور خودش سرشناس است. بااین‌حال جهان بیرون به‌طور مشخص او را از سال ۲۰۱۸ شناخت؛ زمانی که برای رمان پروازها برنده‌ی جایزه‌ی معتبر ادبی من‌بوکر بین‌المللی شد. این رمان که سال ۲۰۰۷ به زبان لهستانی منتشر شده بود، نخستین‌بار سال ۲۰۱۷ به زبان انگلیسی به بازار آمد. رمان دیگرش «با گاوآهن استخوان مردگان را شخم بزن» نیز همین‌طور بود؛ ده سال بعد از انتشار به زبان لهستانی، سال ۲۰۱۹ به زبان انگلیسی روانه‌ی بازار شد. همان سال توکارچوک برنده‌ی نوبل ادبیات نیز شد.

خودش پاییز ۲۰۱۹ و پس از بردن جایزه‌ی نوبل در گفت‌وگویی با روزنامه‌ی بریتانیایی گاردین گفت: «گاهی به این فکر می‌کنم که اگر کتاب‌هایم زودتر به انگلیسی ترجمه شده بود، زندگی‌ام قرار بود چه شکلی باشد. انگلیسی زبانی است که در سرتاسر جهان شناخته‌شده است و یک کتاب زمانی جهانی می‌شود که به انگلیسی منتشر شود.» این زن فمینیست گیاه‌خوار، با شریک زندگی و سگ‌هایش در منطقه‌ای روستایی در غرب لهستان زندگی می‌کند. بنابراین پُربیراه نیست اگر بگوییم رمانِ با گاوآهن استخوان مردگان را شخم بزن تا حد زیادی برگرفته از زندگی خود توکارچوک است.

قسمتی از کتاب خانه‌ی روزانه خانه‌ی شبانه:

 اولین شبی بود که خواب می‌دیدم. من خواب دیدم که منظره‌ای ناب و بدون نام و کالبد هستم. من در نقطه‌ای نامعین و در فراز دره‌ای مشرف به همه چیز معلق بودم. با آن که سرجایم ایستاده بودم اما به راحتی می‌توانستم به دور میدان دیدم بگردم. به نظر می‌رسید که دنیای نزدیک و دور شونده‌ی زیر پایم تنها با یک نگاه تسلیمم می‌شود، همان دنیایی که در نمای نزدیک همه چیزش و در نمای دور تنها جزییاتش برایم قابل رویت بود.

من یک دره‌ای را با خانه‌ای در وسطش می‌دیدم. اما نه تنها آن دره و آن خانه بلکه در آنجا هیچ چیزی به من تعلق نداشت. من حتی به خودم هم تعلق نداشتم. اصلا هیچ چیزی تعریف «من» را نداشت. من همچنین می‌توانستم که یک خط مدور افقی که آن دره را از همه جهات محصور کرده بود را ببینم. من یک جریان آب متلاطم و جاری در میان تپه‌ها را می‌دیدم. من درختانی را که همچون موجوداتی عظیم و تک پا در عمق خاک کاشته شده بودند را می‌دیدم.

من آرامشی شکننده و سطحی را مشاهده می‌کردم. هر وقتی که اراده کردم توانستم از این سطح عبور کرده و به عمقش بنگرم. من در زیر پوست درختان، جویبارهایی از آب و نهرهایی مملو از شیره (گیاهی) را می‌دیدم که در طول تنه‌ی درختان به بالا و پایین می‌رفتند. من در زیر سقف خانه‌ها می‌توانستم بدن‌های اشخاصی خوابیده با آرامشی تصنعی را ببینم – ضربان قلب شان به آرامی می‌زد، خون در رگ‌های‌شان به شکل متموج در حال حرکت بود و حتی من می‌توانستم خواب‌ها و بخش‌هایی از تصاویر ذهنی‌شان را هم ببینم. من در آن افکار گوریده‌شان می‌توانستم خودم را ببینم…

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1400

تعداد صفحات

331

زبان

موضوع

,

شابک

9786003265806

وزن

365

جنس کاغذ

,

عنوان اصلی

House of Day, House of Night
1998

جوایز

برنده نوبل ادبیات 2018

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “خانه‌ی روزانه خانه‌ی شبانه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...